گوناگون 22:26 - 29 مهر 1400
خبرگزاری ایسنا «به‌به دکتر لِی!»
«می‌گفت شاید شبیه لِی باشم اما نام من دکتر ارنست دیستلمیر است. وسط این بحث و انکار، ناگهان آشنایی قدیمی - معلوم نیست از کجا - سر رسید و خطاب به لِی گفت: «به‌به دکتر لِی! اینجا چه کار می‌کنید!»

«به‌به دکتر لِی!»

به گزارش ایسنا، روزنامه اعتماد نوشت: «اول پاسخ به این پرسش که دادگاه‌های نورنبرگ چه بود؟ جان داونپورت در کتابی به نام «محاکمات نورنبرگ» - که به فارسی هم ترجمه شده است - می‌نویسد: «بسیاری از نازی‌ها در پایان جنگ دوم جهانی «از چنگ عدالتی که سزاوارش بودند» گریختند اما نه همه آنها. متفقین پس از کسب پیروزی نظامی در جست‌وجوی جنایتکاران فعالیت‌های گسترده‌ای را آغاز کردند. آنها در ظرف یک سال صدها نازی سابق را بازداشت کردند؛ از جمله مهم‌ترین آنها کسانی بودند که در نورنبرگ محاکمه شدند. آنها مقاماتی بودند که یا به قدرت رسیدن نازی‌ها را امکان‌پذیر ساخته یا به هیتلر در عملی‌کردن نقشه‌ای برای جنگ و کشتار کمک کرده بودند. این گروه خاص از جنایتکاران پیش از آن که جوهر امضای اسناد تسلیم خشک شود، گیر افتادند. برخی به دام افتادند و برخی خود را تسلیم کردند. به هر صورت، همه سرکردگان نازی که به دست متفقین اسیر شدند به ارتکاب جرایم بر ضد تمامی جهان متهم شدند.»

برخی سران متفقین مثل وینستون چرچیل معتقد بودند نیازی به محاکمه نیست و هر کدام از سران نازی که دستگیر شد باید بی‌درنگ تیرباران شود اما زیر فشار شوروی و شخص استالین در نهایت تصمیم گرفتند پیش از اعدام، همه بازداشت‌شده‌ها را، آن‌ هم به شکل علنی محاکمه کنند (علاقه رفیق استالین به برگزاری «دادگاه» نه فقط درباره سران حزب نازی که حتی در خود قلمرو شوروی هم زبانزد همه بود.) بازجویی‌های پیش از محاکمه از اواسط تابستان - که این بازداشتی‌ها را به زندان نورنبرگ منتقل کردند - تا اکتبر ۱۹۴۵ در چنین روزی ادامه داشت. سپس کیفرخواست برای همه آنان صادر شد که یعنی طبق قوانین ایالات متحده و نیز پادشاهی بریتانیا، متهم از الزام به صحبت با بازجو معاف می‌شد و می‌توانست انتخاب کند که تا روز دادگاه - جز وکیلش - با کسی صحبت نکند.

نوشته‌اند بیشترشان هم ترسیده و هم نگران بودند و نمی‌دانستند در دادگاه چه چیزی در انتظارشان خواهد بود. فقط رابرت لِی، وزیر سابق کار («رییس جبهه کار رایش») به نگهبانان ناسزا می‌گفت و اصرار می‌کرد به جای این حقارت تمام‌نشدنی، زودتر تیربارانش کنند. در اوج خشم، ناخواسته اما مدام به یکی از واقعیت‌های تاریخ اشاره می‌کرد و می‌گفت: «ما را پشت دیوار به صف کنید و تیرباران‌مان کنید! شما فاتحید!» راست می‌گفت. هر چند هم او و هم دیگر سران حزب نازی جنایتکار بودند و باید محاکمه و مجازات می‌شدند اما اگر روند جنگ متفاوت پیش می‌رفت و نتیجه نهایی آن - یعنی طرف فاتح - تغییر می‌کرد، عدالت هم معنای دیگری می‌گرفت و جای متهم و قاضی عوض می‌شد. به عبارت دیگر دارودسته هیتلر، به اتهام عضویت در حزب نازی محاکمه نمی‌شدند، محاکمه می‌شدند چون جنگ را باخته بودند.

این بحث به کنار، درباره رابرت لِی نوشته‌اند بعد از جنگ گریخت و در گوشه‌ای از باوریا در کلبه‌ای پنهان شد. آمریکایی‌ها سرانجام پیدایش کردند و جالب این که او ابتدا نه‌فقط همکاری با هیتلر و عضویت در حزب نازی که حتی هویت خود را انکار می‌کرد و می‌گفت شاید شبیه لِی باشم اما نام من دکتر ارنست دیستلمیر است. وسط این بحث و انکار، ناگهان آشنایی قدیمی - معلوم نیست از کجا - سر رسید و خطاب به لِی گفت: «به‌به دکتر لِی! اینجا چه کار می‌کنید!» ناگفته نماند که لِی پیش از شروع دادگاه در سلولش خودکشی کرد اما سایر زندانی‌ها را پاییز سال بعد اعدام کردند.»

انتهای پیام


11282934
 
پربازدید ها
پر بحث ترین ها
صفحه اصلی | درباره‌ما | تماس‌با‌ما | تبلیغات | حفظ حریم شخصی

تمامی اخبار بطور خودکار از منابع مختلف جمع‌آوری می‌شود و این سایت مسئولیتی در قبال محتوای اخبار ندارد

کلیه خدمات ارائه شده در این سایت دارای مجوز های لازم از مراجع مربوطه و تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد.

کلیه حقوق محفوظ است