به گزارش خبرنگار مهر، متن زیر یادداشتی است که سیده حلیمه موسوی مدرس و پژوهشگر قرآنی درباره ترجمه فارسی قرآن کریم کاظم پورجوادی نوشته است:
کتابی از جنس نور، عشق خالق به مخلوق، هدیه زیبا و جانبخش بر دلهای شیفته که فهم آن نشاط روحی و آرامش است و درهای گشودهای فراتر به سوی معبود.... دریایی از فضل الهی که خبر از روشنی میدهد و امید.آنچه از تاریخ ترجمه قرآن کریم به زبانهای دیگر برمیآید چیزی جز رساندن فهم و درک عمیق از آیات شریفه نیست نه تنها خدمت ارزنده بلکه برای جویندگان کلام وحی که به زبان عربی آشنا نیستند لازم و بهجاست و مورد تأیید بزرگان اهل علم و معرفت است.
از جمله عارفان این وادی استاد کاظم پورجوادی را میتوان نام برد که در راه عشق به قرآن که از نهاد و ضمیری پاک برخاسته علیرقم اینکه فارس زبان است بهتحمل سختی و مشقت با انگیزهی اغنای درونِ تشنه از معرفت در عرصهی خدمت به ارادتمندان، پدیدآورندهی یک «ترجمه قرآن کریم» با ویژگیهای خاص و متمایز میباشد. آنچنان مصمم در این عرصه و عاشقانه از ردپای اساتید و بزرگان از همان کودکی از جمله مرحوم آقانجفی اسداللهی مؤسس دارالعلوم العربیه در تهران که خود از فضلا و علمای بزرگ نجف بودند تا کسب تحصیلات عالیه در زمینه ادبیات و زبان عرب که با شعله ورتر شدن آتش عشق به قرآنکریم سفر به کشورهای عرب زبان تا آشنایی ملموس به معانی در تحولات لغات و زبان عربی کسب معرفت نموده و سپس با مطالعهی شروح و تفاسیر متعدد پا در مرحلهی ترجمه فارسی «قرآنکریم» بگذارد.
از اهداف استاد مرحوم پورجوادی که متأسفانه اکنون این سرمایه عظیم بین ما نیست (طبق دستنوشته آخر مصحف شریف ترجمهاش) این است که ابتدا فهم و درک آیات قرآن برای خود میسّر گردد و سپس ماندگار شدن یک اثر جاودانه پس از حیات و بهرههای اخروی باشد و دوم مشاهده سایر ترجمههایی که عمدتاً تحتاللفظی که مفهوم کامل آیه را یا به خواننده نمیرساند یا دیرتر میرساند. برجستهترین نکته در این امر مهم خلاصه نمودن نهادههای فارسی، کاهش کلمات و واژگانی که معنا را دور یا عمدتاً نامفهوم میکند در عین ادای حق مطلب در باب اخلاص و امانت است که آن را از سایر ترجمهها متمایز و موفقیت استاد را به عرصه ظهور ترجمه درخشان میکند.
با وجود بررسی، نقد و ویرایش اساتید بنام و مشهور باز هم آن را تأیید و صاحبنظران از آن به خوبی و از سلیسترین، خوشخوانترین و روانترین ترجمههای معاصر یاد کرده اند که از لحاظ نوع نگارش، انتخاب واژگان، بلاغت و فصاحت، اسلوب و استحکام بیان زیبایی بینظیر و قابل فهم برای عموم باشد.
حیف است که علاقمندان به فهم قرآن کریم که کتابی برای همه انسانها در مسیر روشنی است از آن غافل و از این دریای کرم الهی کسب فیض نکنند یا تلاش استاد را از نظرها دور و تعریف نکرد.
شیوه کار استاد پورجوادی در عین علاقه وافر طبق بیانات خود مقابله و مقایسهی ترجمهها پرداختن به مطالعه تفسیرهای عربی و فارسی همچنین ورود به لغات قرآنی بوده و پس از آن جز موارد بیابهام و ایهام به انتخاب اصلح دست زده و در مواردی که به چندین معنا و منظور از آن استفاده میشد کوشیده مورد معقول و نزدیک تر با وقایع زمان حضرت محمد (صل الله علیه و آله و سلم) را برگزیند که خود توفیق مضاعف بر آن است.
شهامت استاد در به کار بردن ترجمه مناسب و آزاد غیر از تحتاللفظی کار ستودنی است چرا که کتاب هر کتابی نیست و استمداد از سرچشمه وحی الهی قطعاً توفیقاتی به همراه میآورد و بر علم جوینده در مسیر کمال میافزاید.
استاد در قدمهای تلاش خود دریافته بود کسب معانی عبارات متن قرآن بسیاری از ابهامات رفتاری و اخلاقی ما مسلمانان را از میان میبرد لذا در این امر دشوار ترجمه را در سال ۷۳ تمام و در تقدیم به جامعهی بشری تا زمان حیات آن را با نظارت و ویراستاری دیگر اساتید به چاپ چهارم رساند. اولین چاپ را به ویرایش «بهاءالدینخرمشاهی» جزو نخستین ترجمههای دههی هفتاد ثبت نمود. قلم روان و تلاشگر استاد پورجوادی آثار دیگر از جمله هابیل و قابیل، داستانرسولان، آخرین فرستاده، تاریخ انبیا و ترجمه اثر «محمد جواد مغنیه» به نام فقه تطبیقی (مذاهب پنج گانه) همچنین دیگر ترجمهها و … را به یادگار گذاشت.
از تفاوتهای معنایی اثرِ ترجمه ایشان فیالمثال آیه ۴ سوره مائده است که در برخی ترجمههای گوناگون با گذاشتن پرانتز معنا را دورتر و کمتر در اختیار خواننده میگزارد که استاد بهصراحت حق مطلب را ادا نموده و مطابق بر اصل و فهم عمیق آیه مختصر و بدون حاشیه آن را معنا نموده است چرا که این آیه جز احکام است و فرق بین موارد حلال از صید، نوع صید و چگونگی صید اشاره دارد.
از دیگر ویژگیهای این ترجمه این است که ترجمه فارسی نام سورهها در کنار آن آمده است. دوم از قرآن ۱۵ خطی که با یک آیه شروع و با ختم یک آیه دیگر در همان صفحه ختم میشود استفاده نموده و سوم اینکه متن ترجمه را در صفحه مقابل قرار داده است و شاید استاد میخواستند دقت و نظم کارشان را به خوانندگان بهتر انتقال دهند. چهارم اینکه اگرچه ترجمه عوام فهم است خواص پسند هم هست.
ترجمهی آزاد از نظر متخصصان و صاحبنظران مطلوبترین و مرغوبترین ترجمههاست، چرا که ترجمه تحتاللفظی در عبارات طولانی و کتابهای علمی امکان ندارد. ترجمه تفسیری محض هم از حد ترجمه بیرون رفته و ترجمه خوبی تلقی نمیشود بنابراین با توجه به اینکه استاد پورجوادی از افضلترین مورد ترجمه در کمال اخلاص و امانت بهره بردند کما اینکه برخی ترجمههای دیگر یا تحتاللفظی یا تفسیری بودند این اثر را برتر میکند و حیف است از دایرهی عاشقانِ فهم قرآن و جویندگان معرفت مورد غفلت واقع گردد.