گوناگون 12:50 - 25 آبان 1392
نهضت عشق و عقل (12)
من فرزند کسی هستم که حریم او را حرمت ننهادند، آرامش او را ربودند، اموالش را به غارت بردند و خاندانش را به اسارت گرفتند. من فرزند اویم که دشمنان انبوه محاصره‌اش کردند و در تنهایی و بی یاوری - بی آنکه کسی را داشته باشد تا به یاریش برخیزد و محاصره دشمن را برای او بشکافد - به شهادتش رساندند. و البته این گونه شهادت، - شهادت در اوج مظلومیت و حقانیت - افتخار ماست!

حسینیه «فردا»: سال نوی عربی تازه می‌شود و داغ شیعیان و آزادگان جهان نیز تازه. باز این چه شورش است که در خلق عالم است ... عالم دوباره به تکاپوی اقامه عزا برای خون خدا افتاده است و در این بین، چند سطری را میهمان حسینیه «فردا» باشید تا در کنار هم به ذکر مصیبت و آمیختن شور و شعور حسینی بپردازیم ... و اینک در عزای وارث و یادگار کربلا امام سجاد به سوگ می نشینیم ... السلام علیک یا علی بن الحسین زین العابدین ... 




      آخرین جملات امام زین العابدین علیه السلام قبل از شهادت 


درباره آخرین لحظات زندگی حضرت امام سجاد علیه السلام چند روایت وجود دارد:


یکم. ابو حمزه ثمالی از حضرت امام باقر علیه السلام نقل می‌کند که فرمود:


چون هنگام وفات حضرت علی بن الحسین علیه السلام فرا رسید، من را به سینه خود چسبانید و فرمود:
پسرم، تو را به چیزی وصیت می کنم که پدرم به هنگام وفاتش به من وصیت کرد. او فرمود از ظلم به کسی که بر علم تو ناصری جز خداوند ندارد بپرهیز و هرگز خود را بر آن آلوده مساز.


دوم. از حضرت ابی الحسن علیه السلام نقل شده است که امام سجاد علیه السلام در هنگام وفات بیهوش شد. سپس چشمان خود را گشود و سوره واقعه و فتح را قرائت کرد و بعد گفت: حمد خداوندی را که وعده خود به ما را راست گردانید و همه ی بهشت را به ما بخشید و ما در هر جای بهشت که بخواهیم برای خود منزل اختیار می‌کنیم.


سپس آیه 74 سوره زمر را تلاوت کرد:
پس چه خوب است اجر عاملین. و از دنیا رفت.


سوم. و در روایت دیگری آمده است:


امام پیش از وفات لحظه ای به هوش آمد و پارچه ای را که رویش بود کنار زد و فرمود:
قبر مرا حفر کنید تا به زمین سفت برسید.بعد پارچه را روی صورتش کشید و جان به جان آفرین تسلیم کرد.




      تاکتیک آغاز دوره سوم حرکت ائمه (علیهم السلام) 


رهبر انقلاب در کتاب «پژوهشی در زندگی امام سجاد (علیه السلام)» که در سال 1361 منتشر شده است، می‌فرمایند: 


تا آنجائی که من در زندگی امام سجاد نگاه کرده ام و یادم هست نشانی از یک تعرض صریح و قاطع از قبیل آنچه که در زندگی بعضی از ائمه دیگر , مثل امام صادق (ع) در دوران بنی امیه یا امام موسی بن جعفر (ع) هست , در زندگی امام سجاد (ع) مشاهده نمی کنیم . علتش هم آشکار است , زیرا اگر در آغاز حرکت ائمه در دوره سوم از دورانهای چهارگانه امامت , که از آغاز زندگی امام سجاد شروع می شود , دست به چنین حرکت تعرض آمیزی می زدند مطمئنا کاروان پر مسئولیت و خطیر اهل بیت به آنجائی که می خواستند نمی رسید . هنوز باغستان اهل بیت , که با باغبانی ماهرانه امام سجاد (ع) آبیاری و تربیت می شد , آن استحکام کافی را بدست نیاورده بود نهال های نورسی در این باغستان بودند که تاب تحمل طوفانهای سخت را نداشتند . همانطور که در اوائل این بحث اشاره کردم , در پیرامون امام سجاد (ع) عده بسیار کمی از علاقمندان و شیعیان و مؤمنان به اهل بیت بودند , و در آن دوران , ممکن نبود که این عده قلیل را که مهمترین بار مسئولیت اداره تشکیلات تشیع را بر دوش داشتند دم چک دشمن داد و اینها را به نابودی تهدید کرد .


اگر بخواهیم تشبیه کنیم , بایستی این دوران امام سجاد را تشبیه کنیم به دوران آغازین دعوت پیامبر ( ص ) در مکه , یعنی آن چند سال اول که حتی دعوت , علنی هم نبود . شاید بشود دوران امام باقر (ع) را به دوران دوم مکه دوران علنی شدن دعوت تشبیه کرد و دورانهای پس از آن را به دوران های بعدی دعوت . از این رو تعرض , صحیح انجام نمی گرفت .


مطمئنا اگر آن برخوردهای تندی که ما در بعضی از کلمات امام صادق و امام کاظم و امام هشتم (ع) ملاحظه می کنیم , از امام سجاد (ع) سر می زد , عبدالملک مروان که در اوج قدرت خود بود به آسانی می توانست بساط تعلیمات اهل بیت را برچیند و مجددا کار از سر شروع شود و این عمل عاقلانه و توأم با جز می نبود . لکن با این حال , در لابلای کلمات امام سجاد (ع) که احتمالا مربوط به اواخر زندگی و دوران طولانی امامت این بزرگوار هم می باشد , اشاره ها یا جلوه هائی از تعرض با دستگاه خلافت مشاهده میشود. (1)


1 همین جا اشاره کنم که آنچه ما در اینجا بحث می کنیم , غیر از آن برخورد تعرض آمیز نخستین امام سجاد (ع) با یزید و دستگاه خلافت آل ابوسفیان است که آن بحث دیگری دارد و قبلا راجع به آن بحث کرده ام .




      سخنان آتشین امام سجاد (علیه السلام) با کوفیان 


رسالت بیدارگرانه امام سجاد (علیه السلام) چندان دیر آغاز نشد. با فاصله ای کوتاه از واقعه کربلا، علی رغم همه دردهای درونی و رنجهای جسمی، امام بر سکوی رهبری ایستاد. از لابلای توده های غم و درد، قد برافراشت و چنان با سخنان برنده‌اش ‍ فضای تیره اتهام‌ها و تبلیغات مسموم امویان را شکافت که کور‌ترین چشم‌ها، درخشش حقیقت را دیدند و سنگ‌ترین دل‌ها، لرزیدند و بر مظلومیت حیسن و خاندانش گریستند و بر آینده خویش بیمناک شدند! 


امام علی بن الحسین (علیه السلام) در مدت اقامت خویش در کوفه، دو بار به احتجاج برخاست؛ یک بار روی سخنش با مردم پیمان شکن کوفه بود، و بار دیگر در «دارالاماره» و در برابر عبیدالله بن زیاد. 


هان، ای مردم، ای کوفیان! شما را به خدا سوگند، آیا به یاد دارید نامه هایی را که برای پدرم نوشتید! نامه های سراسر خدعه و نیرنگتان را! در نامه‌هایتان با او عهد و پیمان بستید و با او بیعت کردید! ولی او را کشتید، به جنگ کشاندید و تن‌هایش گذاشتید! 


 احتجاج آن حضرت با مردم کوفه


قافله حسینی را پس از عاشورا به سوی کوفه آوردند و برای آنان در کنار شهر، خیمه زدند. خاندان حسین (علیه السلام) را - که اکنون اسیران حکومت اموی شناخته می شوند - در آن خیمه‌ها جا دادند. جارچیان حکومت، در شهر نفرت و خیانت، کوفیان را فرا می خوانند تا از اسیران جنگی خویش دیدار کنند! کوفیان هم، بی شرمانه آمدند. آمدند برای تماشا! تماشای بزرگ‌ترین ستم تاریخ بر اهل بیت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) ستمی که کوفیان پایه های آن را بنیان نهاده بودند! علی بن الحسین (علیه السلام) از خیمه‌ها خارج می شود. حذیم بن شریک اسدی روایت گر آن صحنه می گوید: علی بن الحسین (علیه السلام) با اشاره از مردم خواست تا قدری آرام شوند. همه آرام شدند. امام برجای ایستاد، سخنش را با ستایش پروردگار آغاز کرد و بر پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) درود فرستاد و سپس چنین فرمود: 


هان ای مردم! آنکه مرا می شناسد، سخنی با او ندارم ولی آن کس که مرا نمی شناسد، بداند که من علی بن الحسین فرزند‌ همان حسین هستم که در کنار رود فرات، با کینه و عناد، سر مقدسش را از بدن جدا کردند بی اینکه جرمی داشته باشد و حقی داشته باشند! 


من فرزند کسی هستم که حریم او را حرمت ننهادند، آرامش او را ربودند، اموالش را به غارت بردند و خاندانش را به اسارت گرفتند. من فرزند اویم که دشمنان انبوه محاصره‌اش کردند و در تنهایی و بی یاوری - بی آنکه کسی را داشته باشد تا به یاریش برخیزد و محاصره دشمن را برای او بشکافد - به شهادتش رساندند. و البته این گونه شهادت، - شهادت در اوج مظلومیت و حقانیت - افتخار ماست! 


هان، ای مردم، ای کوفیان! 


شما را به خدا سوگند، آیا به یاد دارید نامه هایی را که برای پدرم نوشتید! نامه های سراسر خدعه و نیرنگتان را! در نامه‌هایتان با او عهد و پیمان بستید و با او بیعت کردید! ولی او را کشتید، به جنگ کشاندید و تن‌هایش گذاشتید! 


وای بر شما! از آنچه برای آخرت خویش تدارک دیده‌اید! چه زشت و ناروا، اندیشیدید و برنامه ریختید! 


پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) را با کدام رو و با کدام چشم نگاه خواهید کرد. 


او به شما خواهد گفت: شما خاندان مراکشتید، حرمتم را شکستید، بنابراین از امت من نخواهید بود. 


سخنان امام سجاد (علیه السلام) که به اینجا انجامید، صدای کوفیان به گریه بلند شد، وجدان های خفته برای چندمین بار بیدار شدند. کوفیان به ملامت و سرزنش خویش پرداختند! امام سجاد (علیه السلام) به سخنان ادامه داد و فرمود: 


خدای رحمت کند کسی را که: رهنمودهای مرا بپذیرد و سفارش های مرا که در راستای رضای الهی و درباره پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و اهل بیت (علیه السلام) اوست رعایت کند چه اینکه رسول خدا برای ما الگویی شایسته بود. (۱) 


کوفیان یک صدا فریاد بر آوردند: 


ای فرزند رسول خدا! تمامی ما گوش به فرمان شما و پاسدار حق شماییم بی اینکه از این پس، روی بگردانیم و نافرمانی کنیم! اکنون با کسی که به جنگ شما برخیزد خواهیم جنگید. و با کسی که در صلح با شما باشد صلح و سازش خواهیم داشت. ما حق خودمان را از ظالمان باز خواهیم گرفت. 


امام سجاد (علیه السلام) در پاسخ کوفیان فرمود: 


هرگز! هرگز تحت شعارهای شما قرار نخواهم گرفت و به شما اعتماد نخواهم کرد. 


ای خیانت پیشگان مکار! میان شما و آرمان هایی که اظهار می دارید فاصله‌ها و موانع، بسیار است. آیا می خواهید‌ همان جفا و پیمان شکنی که با پدران و من داشتید، دوباره درباره من روا دارید! 


نه به خدا سوگند! هنوز جراحت های گذشته ای که از شما بر تن داریم، الیتام نیافته است. همین دیروز بود که پدرم به شهادت رسید در حالی که خاندانش در کنار او بودند. 


داغ های برجای مانده از فقدان رسول خدا، پدرم و فرزندانش و جدم امیرمؤ منان فراموش نشده است. طعم تلخ مصیبت‌ها هنوز در کامم هست و غم‌ها در گسترده سینه‌ام موج می زند. در خواست و سفارش من درباره یاری خواستن از شما نیست. تنها می خواهم که شما - شما کوفیان! - نه عزم یاری ما کنید و نه به دشمنی و ستیز با ما برخیزید! 


امام سجاد (علیه السلام) در پایان این سخنان که آتش ندامت و حسرت را درجان کوفیان برافروخت و مهربی اعتباری و بی وفایی را برای همیشه بر پیشانی آنان زد، اندوه عمیق خویش را با این شعر‌ها اظهار کرد و بر التهاب قلب‌ها افزود: 


لا غرو اءن قتل الحسین و شیخه قد کان خیرا من حسین و اءکرما


فلا تفرحوا یا اءهل کوفة بالذی اصیب حسین کان ذلک اءعظما


قتیل بشط النهر نفسی فداؤ ه جزاء الذی اءراده نار جهنما (۲) 


یعنی: اگر حسین (علیه السلام) کشته شد، چندان شگفت نیست. 


در خواست و سفارش من درباره یاری خواستن از شما نیست. تنها می خواهم که شما - شما کوفیان! - نه عزم یاری ما کنید و نه به دشمنی و ستیز با ما برخیزید! 


چرا که پدرش با همه آن ارزش‌ها و کرامت های بر‌تر نیز قبل از او به شهادت رسید. ای کوفیان! با آنچه نسبت به حسین روا داشتند، شادمان نباشید. واقعه ای عظیم صورت گرفت و آنچه گذشت رخدادی بزرگ بود! جانم فدای او باد که در کنار شط فرات، سر بر بستر شهادت نهاد. آتش دوزخ جزای کسانی است که او را به شهادت رساندند. (۳) 


امام سجاد (علیه السلام) در مجلس عبیدالله بن زیاد


امام علی بن الحسین (علیه السلام) در مدت اقامت خویش در کوفه، دو بار به احتجاج برخاست؛ یک بار روی سخنش با مردم پیمان شکن کوفه بود، و بار دیگر در «دارالاماره» و در برابر عبیدالله بن زیاد. 


با توجه به اینکه امام سجاد (علیه السلام) در جمع کاروانیان شهادت، متمایز از دیگران بود، با ورود آنان به مجلس عبیدالله - والی کوفه - نخستین چیزی که نظر عبیدالله را جلب کرد وجود مرد جوانی در میان آن کاروان بود. 


عبیدالله که گمان می کرد در کاروان حسین (علیه السلام) مردی باقی نمانده و همه آنان به قتل رسیده‌اند از ماءموران خود درباره امام سجاد (علیه السلام) توضیح خواست. 


کینه و ناپاکی او عمیق عبیدالله به او اجازه نمی داد که شاهد زنده بودن جوانی از نسل حسین (علیه السلام) باشد، چنین می نمود که تصمیم گرفته است تا علی بن الحسین (علیه السلام) را نیز به شهادت رساند. 


کینه و ناپاکی او عمیق عبیدالله به او اجازه نمی داد که شاهد زنده بودن جوانی از نسل حسین (علیه السلام) باشد، چنین می نمود که تصمیم گرفته است تا علی بن الحسین (علیه السلام) را نیز به شهادت رساند. امام سجاد (علیه السلام) که نیت و عزم عبیدالله را دریافته بود، به عبیدالله فرمود: اگر به راستی عزم کشتن مرا دارید، شخص امینی را ماءمور کنید تا از زنان و کودکان سرپرستی کند. عبیدالله با شنیدن این سخن، از تصمیم خویش منصرف شد و گفت نه: تو خود همراه قافله خواهی بود. (۱) 


پی نوشت‌ها: 
۱- امام سجاد (علیه السلام) در این بخش از سخنان خویش به آیه ای از قرآن اشاره کرد که خداوند می فرماید ولکم فی رسول الله اسوة حسنه یعنی برنامه های پیامبر و شیوه عمل او الگویی شایسته برای شماست. گویا امام با مطرح ساختن این آیه، می خواست به کوفیان بنمایاند که روش آنان مخالف روش پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) است، چه اینکه پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نسبت به اهل بیت خویش بویژه نسبت به فاطمه زهرا (سلام الله علی‌ها) و علی بن ابی طالب و فرزندان ایشان - حسن بن علی و حسین بن علی (علیه السلام) - محبتی خاص داشت و درباره رعایت حقوق و حرمت آن‌ها سفارشهای صریحی به امت کرده بود. از سوی دیگر کوفیان که به ظاهر هوادار اهل بیت بوده و از دیرزمان با منطق استدلالی شیعه آشنایی داشتند بسرعت منظور امام سجاد (علیه السلام) را دریافتند و یک بار دیگر سخنان علی بن ابی طالب (علیه السلام) در گوش‌هایشان طنین افکند و گویی با همین آیه، همه چیز را دریافتند، از این رو به جای اینکه بگذارند بیان امام سجاد (علیه السلام) و استدلال آن حضرت تمام شود، به اظهار پشیمانی و ندامت و ابراز همدردی پرداختند. 
۲- احتجاج طبرسی ۲/۳۰۶. 
۳- امام سجاد (علیه السلام) جمال نیایش گران، احمد ترابی




      نوای سیدمهدی میرداماد در عزای امام سجاد علیه السلام 








      نوای محمود کریمی در عزای امام سجاد علیه السلام 







2145664
 
پربازدید ها
پر بحث ترین ها

مهمترین اخبار گوناگون

گوناگون
«خبرگزاری تسنیم» برای آسیب زدن به محیط زیست و حیات وحش لازم نیست مراتع سرسبزی را به آتش کشاند. همین که رفتاری علیه محیط زیست داشته باشیم و در ادامه آن رفتارمان به حیات وحش منطقه آسیب بزنیم؛ کافی است تا به عنوان یک فرد ضدمحیط زیستی شناخته شویم.
گوناگون
«خبرگزاری تسنیم» مذاکره برای آمریکا ابزاری راهبردی است و کشور عزیزمان باید ضمن هوشیاری، از تعیین خطوط قرمز غیرقابل مذاکره غافل نبوده و در میدانی بازی نکند که دشمن طراحی کرده است.
گوناگون
«خبرگزاری تسنیم» تصاویر منتخب صفحات نخست روزنامه های دوشنبه یکم اردیبهشت ماه منتشر شد.
گوناگون
«خبرگزاری تسنیم» آخرین قیمت معاملات توافقی دلار حواله در بازار ارز تجاری 69هزار و 331 تومان و دلار اسکناس 71هزار و 272 تومان ثبت شده است.
گوناگون
«خبرگزاری تسنیم» احمدرضا دانش، تحلیلگر سیاسی گفت: القای نزدیک بودن حمله نظامی، پروپاگاندای ترامپ و نتانیاهو بود؛ امروز ترامپ به این نتیجه رسیده که با فشار نمی توان با ایران برخورد کرد!
گوناگون
«خبرگزاری تسنیم» مدیرعامل شرکت ملی صنایع مس ایران گفت: در سالی که به فرموده رهبر معظم انقلاب به نام «سرمایه گذاری برای تولید» نامیده شده است، حتما باید به نحوی برنامه ریزی کنیم که ضریب جذب منابع در شرکت افزایش یابد.
گوناگون
«خبرگزاری تسنیم» اگر ایران، اقتدار نظامی نداشت، امکان نداشت که اسرائیل و آمریکا از حمله به ایران خودداری کنند و قطعا به ایران حمله کرده بودند.
گوناگون
«خبرگزاری تسنیم» خرید ساعت مچی اصل، چیزی فراتر از انتخاب یک اکسسوری ساده است. برای بسیاری از ما، ساعت نه تنها نشان دهنده ی سلیقه و سبک شخصی مان است، بلکه نماد اعتبار، دقت و کیفیت نیز محسوب می شود. اما پرسش مهم این است: از کجا ساعت اصل بخریم؟
گوناگون
«خبرگزاری تسنیم» امروز در بازار آزاد قیمت طلای 18عیار هر گرم 6 میلیون و 478 هزار تومان و قیمت سکه تمام بهار آزادی طرح جدید 72 میلیون و 300 هزار تومان است.
گوناگون
«خبرگزاری تسنیم» بررسی عملکرد ابزارهای مبتنی بر طلا و نقره در بورس کالای ایران نشان می ‌دهد در هفته گذشته در مجموع 591 کیلوگرم شمش نقره و 235 کیلوگرم شمش طلا در بازار گواهی سپرده و آتی معامله شد.

مشاهده مهمترین خبرها در صدر رسانه‌ها

صفحه اصلی | درباره‌ما | تماس‌با‌ما | تبلیغات | حفظ حریم شخصی

تمامی اخبار بطور خودکار از منابع مختلف جمع‌آوری می‌شود و این سایت مسئولیتی در قبال محتوای اخبار ندارد

کلیه خدمات ارائه شده در این سایت دارای مجوز های لازم از مراجع مربوطه و تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد.

کلیه حقوق محفوظ است