متن اصلی را مهرجویی چند سال پیش ترجمه کرد و وسوسه اجرای آن همیشه با او بود. مهرجویی که سال 89نمایشنامه «درس» اوژن یونسکو را روی صحنه برده بود، در گام بعدی در حالی سراغ غرب واقعی رفت که گروه تئاتر آماتور هم پیش از او برای اجرای متن دورخیز کرده بود. فیلمساز مدعی است هرگونه اجرا مستلزم کسب اجازه بوده که البته این اتفاق نیفتاده است. گرچه عوامل گروه میگویند از مهرجویی اجازه گرفتهاند و او حتی مشاور پروژه هم بوده است.
تئاتر آماتور بعد از انصراف و مخالفت مهرجویی، ترجمه او را کنار گذاشت و متن اصلی را برای ترجمه به خاطره کرد کریمی سپرد؛ ضمن آنکه مسعود فراستی را بهعنوان مشاور کارگردان برگزید؛ منتقدی که خاطره نقدهای تند و تیزش علیه فیلمهای اخیر خالق «لیلا» هنوز در اذهان دوستداران سینمای ایران باقی است. مهرجویی مخالف تلاش دیگران برای اجرای غرب وحشی نیست اما معتقد است بهعنوان مترجم حق دارد نخستین نفر نمایشنامه را به نمایش تبدیلکند.
مهرجویی همزمان با نخستین اجراها به منتقدان آثارش تاخت و برخی از آنها را به کمتجربگی و کمسوادی متهم کرد. نمایش او طبعا بهخاطر شهرت بیشتر و حضور ستارهای پولساز مثل امین حیایی در مقایسه با نمایش سادهتر ساکی بلیتهای پیشخریدشده و تماشاگر بیشتر داشت اما هیچکدام از 2نمایش نتوانستند چنانکه باید و شاید تماشاگر جذب و توجه منتقدان تئاتر را بهخود جلب کنند.
مهرجویی حتی ساعت اجرا را از 22:30به 19تغییر داد تا بلکه اوضاع بهتر شود. این ترفند تا حدودی مؤثر افتاد و صندلیها بیشتر پر شد اما سکوت رسانهای و رکود نقد درباره نمایش همچنان به قوت خود باقی است! البته شاید بخشی از این سکوت و رکود در اظهارات خشمآلود مهرجویی درباره منتقدان ریشه داشته باشد. هر 2کارگردان به نمایشنامه شپارد وفادار بودهاند اما مهرجویی تغییرهایی ظریف و هنرمندانه در بیان و رفتار شخصیتها ایجاد کرده که به ارتقای اجرا انجامیده است.
ابتدا قرار بود امین آبان نقش آستین را در نمایش مهرجویی بازی کند اما بعدا این نقش نصیب امین حیایی شد. حسگیری بازیگران در نمایش بیستاره ساکی ضعیفتر از نمایش رقیب است و در هر 2، نقش لی بهتر از دیگر نقشها بازی شده است. محمدرضا خلجزاده تکخال نمایش مهرجویی و کشف ویژه اوست. نمایش ساکی هم بدون نقشآفرینی خیرهکننده میثاق زارع حتما چیزی کم خواهد داشت.
مهرجویی برای جذابتر کردن نمایش متوسل به چندرسانهای شده و با پخش نماهنگ بازیگران در لباسهای کابویی، موسیقی فیلمهای وسترن و عکس، تئاتر را تا حدودی با سینما و عکاسی تلفیق کرده است. تصاویر که حدفاصل پرده و صحنه پخش میشوند، همه قابل حذف هستند و صرفا بر زیبایی بصری اجرا افزودهاند. با وجود این، نمایش آنقدر قوی و قابل دفاع هست که بدون چندرسانهای هم قادر به حفظ استقلال خود باشد.
نمایش ساکی بدون پیرایه و در نهایت سادگی تماشاگر را با خود همراه میکند و او را به دنیایی سرشار از پوچی خشونت، تقلب و هویتباختگی آمریکایی میبرد. هر 2نمایش سرمایهسالاری را به نقد میکشند درحالیکه یکی با اتکا بر سرمایه و ستاره در سالنی مجلل اجرا میشود و دیگری با شور و عشق در سالنی کوچک و ساده! از قرائن پیداست غرب واقعی مهرجویی پس از پایتخت، تور خود را در شهرستانها پهن میکند اما پرونده رقیب احتمالا برای همیشه بسته میشود.
- عضوانجمنمنتقدانونویسندگانتئاتر
7189031