وبگردی 10:37 - 26 مرداد 1396
خبرآنلاین آشتی با خود
من به بازنگری گذشته ی خود علاقه دارم. حتی اگر متوجه شوم که ظاهراً انتخاب های اشتباهی داشته ام، می دانم که در آن هنگام و در آن سطح از وجودم، بهترین کاری بوده که می توانستم انجام دهم. در بلند مدت مشخص می شود همین انتخابها هم گام هایی به سمت جلو بوده اند. (برگرفته از کتاب "پیام گم گشته" - اثر مارلو مورگان - ترجمه فرناز فرود)

آشتی با خود

خواندن کتاب عجیب "پیام گم گشته" اثر مارلو مورگان (با ترجمه مثل همیشه روان و خواندنی فرناز فرود) و تبیین مفاهیم عمیق خودشناسی و بازآفرینی شخصی در حین تجربه‌ی پیچیده سفر به درون قبایل "انسانهای حقیقی" - در دل بیابانهای خارج از سکنه استرالیا - مرا بر آن داشت تا به یکی از ژرف ترین رموز زندگی و تمرینات مرتبط با آن بپردازم.

همگی ما در گذشته‌ی خود انتخابها و تصمیماتی داشته ایم که اکنون که به آنها می نگریم، به نظر اشتباه و حتی دردآور و مهلک بوده اند. تصمیماتی که سبب رنجش خودمان یا عزیزانمان شده اند و اکنون با تماشای آنها، می بینیم که بدترین کار ممکن بوده و جز پشیمانی، سودی نداشته است.

اما راه چاره چیست؟ آیا باید این تصمیمات اشتباه را عمری بر دوش کشید و تا آخر افسوس انتخابهای غلط را خورد؟

همه ما در آموزش های روان شناسی و تعالیم مربوطه شنیده ایم که از قضاوت کردن دیگران باید دست کشید. امروزه کمتر کسی است که این تکنیک مهم (عدم قضاوت دیگران) را نشنیده باشد و یا حتی در زندگی خود بدان عمل نکرده باشد. دیگر خیلی ها می دانند که با قضاوت دیگران، سطح انرژی شخص پایین می آید و مهمتر از همه، دنیا تا وی را در موقعیتی همچون آن فردِ مورد قضاوت قرار ندهد، از پای نمی نشیند! چه کسی تضمین می کند که اگر خود من - به فرض - در موقعیت آن دوستم (یا حتی دشمنم) بودم، اقدامی به مراتب بدتر و سهمگینتر نمی کردم؟ واقعآً چه کسی می داند؟ و مگر بارها و بارها برای همه ما پیش نیامده است؟

حال وقت آن رسیده که پس از دانستن این درس بزرگ، به بخش دوم آن - که حتی مهمتر از بخش اول به نظر می رسد - توجه کنیم:

عدم قضاوت خود و در واقع: آشتی با گذشته.

اینقدر که ما درگیر جهان بیرون می شویم، همواره و ناخودآگاه از جهان درون غافل هستیم! خیلی ها می گویند که مگر می شود انسان با خود آشتی نباشد؟ ولی نیست! در واقع خیلی از ما با خودمان آشتی نیستیم. آشتی یعنی اینکه: "من به تمام تصمیمات و انتخابهای گذشته خودم احترام می گذارم و اگر اشتباهاتی هم کرده ام، آنها را می پذیرم و چنانچه در اثر آنها درد و رنجی را برای خویشتن فراهم آورده ام، خود را می بخشم."

آیا ما به این صراحت و شفافیت با خومان آشتی هستیم؟

ما ممکن است از قضاوت کردن دیگران دست بکشیم و سطح انرژیمان را ارتقاء دهیم؛ لیکن همیشه در مرحله آخر، تازه متوجه می شویم که باید از قضاوت کردن خود هم دست می کشیدیم. ما موظف به ایجاد آرامش برای خود هستیم؛ و یکی از پیش نیارهای آن، آشتی با خود در همه زمینه هاست.

نباید در اتفاقات گذشته زندگی درجا زد. اتفاقات می آیند و می روند و درس هایشان برای ما باقی می ماند. نباید به آنها فکر کرد که آیا اشتباهاتی که کردم جبران شد یا نشد؟ آیا من اینجا بهتر باید عمل می کردم یا بدتر؟

گذشته درگذشته. وقتی به طور کامل به انتخابهایتان احترام گذاشتید و پذیرفتید که در زمان خودش بهترین تصمیم بوده، به آرامش واقعی می رسید. وگرنه نمی شود "شرطی" پذیرفت. مثلاً بگویید من می پذیرم ولی به اشتباهاتم فکر می کنم؛ به اینکه جبران ناپذیر بودند هم فکر می کنم؛ خودم را می بخشم ولی قبول نمی کنم که بهترین تصمیم را در آن مقطع به خصوص گرفتم و ....

نه. پذیرش، شرطی نیست. پذیرش یک مفهوم مطلق در قلمرو ربوبیت است. پس یا مطلقاً می پذیرم یا نمی پذیرم. پذیرشِ شرطی نداریم. اینکه "من می پذیرم" ولی "خودم را گول نمی زنم"، اصلاً در یک اقلیم نمی گنجد.

آن وقت است که فکر می کنیم با خودمان آشتی هستیم؛ ولی در واقع یک عمر داریم اشتباهاتمان را به دوش می کشیم و حمل می کنیم. آنگاه، با این بارهای زیاد بر دوش، چه طور بالا برویم و سطح انرژی خود را بهبود بخشیم؟

از درسها گفتم. نکته بسیار حائز اهمیت دیگری که به ما کمک می کند اشتباهاتمان را ببخشیم و رها کنیم و از قضاوت کردن خویش دست بکشیم، همین درس هاست.

مثال ساده. شما در تمرینات جسمی و فیزیکی، تا تحت فشار قرار نگیرید و به فرض مثال، ماهیچه هایتان را منقبض نکنید، از بدن زیبا و سالمی برخودار نخواهید شد. تمرینات روحی هم همینگونه است. باید عین ورزش به چالش کشیده شود. تا اشتباه و انتخاب غلط نباشد که ما را وارد چالش نماید، نمی توان به بهبود و ارتقاء معنوی رسید. باید درد کشید تا قوی شد.

شما با تصمیمات و انتخاب های "به ظاهر" اشتباه (که در سطح روح پیمانش بسته شده)، درس های خود را پس می دهید. اگر این انتخابهای اشتباه و مشکلات و چالش های ناشی از آن نباشد، شما هیچگاه رشد نمی کنید.

پس وقتی می گوییم آشتی با خود، یعنی دربست پذیرفتن تمام گذشته. چون هر انتخاب در هر مقطع، حتماً بهترین بوده و اگر ظاهراً تبعات منفی و غمبار و دردآوری را به بار آورده، به خاطر درسهای مهمی بوده که بهبود و ارتقاء کیفیت و رشد معنوی در مراحل بعدی زندگی را به دنبال داشته است.


9368988
 
پربازدید ها
پر بحث ترین ها
صفحه اصلی | درباره‌ما | تماس‌با‌ما | تبلیغات | حفظ حریم شخصی

تمامی اخبار بطور خودکار از منابع مختلف جمع‌آوری می‌شود و این سایت مسئولیتی در قبال محتوای اخبار ندارد

کلیه خدمات ارائه شده در این سایت دارای مجوز های لازم از مراجع مربوطه و تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد.

کلیه حقوق محفوظ است