گوناگون 12:25 - 06 بهمن 1393
پیشنهاد کتاب/ «شب در مسیر غرب»؛ بریل مرکام؛ ترجمه احسان نوروزی؛ چشمه

وفتی یک نامه سرنوشت آدم را دگرگون می کند
شب در مسیر غرب

نویسنده: بریل مرکام

ترجمه: احسان نوروزی

ناشر: چشمه، چاپ اول ۱۳۹۳

۳۲۲ صفحه؛ ۲۰۰۰۰ تومان



این کتاب را در تهران فروشگاه اینترنتی شهر کتاب و در شهرستان‌ها پاتوق کتاب فردا تا یک هفته پس از معرفی، با ۱۰% تخفیف ویژه عرضه می‌کنند، در صورت تمایل در تهران اینجا و در شهرستان‌ها اینجا کلیک کنید.





***



آن سالها که  در غرب (آمریکا و اروپا) نیز هنوز زنان خیلی از آزادی‌های امروزین خود را نداشتند و به تأسی از مناسبات حاکم بر جوامع خودشان، زنان در حاشیه و زیر سایه مردان قرار داشتند؛ زنی در برهوت امکانات آفریقا، به‌عنوان خلبانی ممتاز و ماجراجو شناخته می‌شد. بریل مرکام با چنین توانایی‌هایی نه تنها در مرکز توجه دیگران قرار داشت، بلکه سمبل بسیاری از چیزها می‌توانست باشد.



او نمادی از اراده و توانایی محسوب می‌شد کسی که رکورد پرواز روی دریای آتلانتیک داشت و از شرق به غرب و برعکس بر فراز آفریقا پرواز کرده بود. پروازهایی که به دلایل مختلفی انجام می‌شد؛ گاه برای نجات یک بیمار بود و گاه برای انتقال آنچه به‌ضرورت بدان نیاز بود و باید به‌سرعت به گوشه‌ای دیگر از این دیار بکر و دست‌نخورده می‌رسید. زندگی یک زن با این ویژگی‌ها و توانایی‌هایی از یک‌سو و گذران عمر در چنین دیاری که به دلایل گوناگون به‌ویژه طبیعت بکر، حیات‌وحش و قبایل بدوی آن روی‌هم‌رفته آن‌قدر تجربیات ریزودرشت داشت برای بریل مرکام به همراه داشت که اگر روزی قصد آن داشته باشد که خاطرات و تجربیاتش را مکتوب کند آن‌هم به زبان داستان، اثری ویژه و پروپیمان را پیش روی خوانندگان خود بگذارد.



بریل مرکام نهایتا چنین تصمیمی را گرفت، به‌ویژه آنکه مردانی در دوره‌های مختلف وارد زندگی او شده بودند که اهل‌نوشتن و ادبیات هم بودند. شاخص‌ترین آن‌ها هم خلبان دیگری بود که به نوشتن داستان‌هایی در حال و هوای پرواز و دلدادگی انسان و هواپیما و آسمان بیکران. آنتوان سنت و دو اگزوپری باوجود داستان‌های گوناگونی که بر اساس تجربیاتش نوشت با اثری - شازده کوچولو- جاودان شد که یکسره از تخیل او سرچشمه گرفته بود.



بریل مرکام سرانجام وسوسه شد تا خاطرات و تجربیات فراوان خود را با زبانی داستان مکتوب کند. حاصل تلاش او برای نوشتن ماجراجویی‌هایش همین کتابی است که با عنوان «شب در مسیر غرب» توسط احسان نوروزی به فارسی درآمده به همت نشر چشمه منتشرشده است.



اما این اثر به زبان‌اصلی خود در سال ۱۹۴۲ به چاپ رسید. باوجود شهرتی که بریل مرکام به‌عنوان زنی رکورددار عالم پرواز از آن برخوردار بود؛ استقبال از کتاب ناامیدکننده بود. این کتاب چنان با ناکامی و بی‌توجهی روبه‌رو شد که چندی بعد اثری کاملاً فراموش‌شده به‌حساب می‌آمد؛ همانند صاحبش که حالا او نیز پا به سن گذاشته و از یادها رفته بود و در فقر روزگار می‌گذراند. سالها بعد بود که بریل مرکام به تشویق دوستانش تلاشی دوباره برای نوشتن انجام داد، داستان‌هایی که این بار نوشت حتی اثر قبلی را نیز تحت شعاع قرارداد چنان سردبیر نشریه‌ای که او مطالبش را برای آن فرستاده این تردید را مطرح کرد که آیا واقعاً کتاب شب در مسیر غرب را خود مرکام نوشته بوده یا دیگران نیز در نوشتن آن دخیل بوده‌اند؟!



گویا در آن ایام روزگار خوش نداشتند روی خوب خود را به بریل مرکام نشان دهد. او هرچه سن و سالش بیشتر شد، بیشتر پا پس کشید تا اینکه سرانجام در ایامی وارد دوران پیری خود شده بود، تنها دل‌مشغولی او پرورش اسب بود، کاری که پدرش بدان مشغول بود و از بچگی بدان خو گرفته بود.



اما این‌همه‌ی ماجرا نبود؛ کسی چه می‌داند تقدیر چه سرانجامی برای آدمی رقم خواهد زد؟ گویی تنها یک تلنگر لازم بود تا بریل مرکام و کتاب «شب در مسیر غرب» به‌عنوان اثری ارزشمند غبار زمان از خود بروبد و دوباره قد علم کند.



هر چند که این اتفاق زمانی رخ داد که او نه مجالی برای نوشتن و کارهای دیگر داشت و نه حتی فرصت چندانی برای ادامه زندگی. بریل مرکام انگلیسی‌تبار بود و در سال ۱۹۰۲ در بریتانیا به دنیا آمد. پدرش همانند پاره‌ای اروپاییان راهی قاره آفریقا شده بود و در آنجا مزرعه‌ای برای اسب خریداری کرده بود. مادر بریل مرکام اما ماندن در آفریقا را تاب نیاورد و به انگلستان بازگشت و دختر و شوهر را تنها گذاشت. دختری که کودکی‌اش در کنار بومیان آفریقایی و پرورش اسب گذشت و همین نوع زندگی از او دختری جسور و ماجراجو ساخت که سوارکاری و پرواز مهم‌ترین علایق زندگی او را تشکیل می‌دادند.



درست چهل سال بعد از نوشتن کتاب «شب در مسیر غرب» در سال ۱۹۸۲ نامه‌ای قدیمی از ارنست همینگوی پیدا شد. این عجیب نیست که همینگوی که خود روحی بسیار ماجراجو داشت از خواندن کتاب بریل مرکام کیفور شده باشد و به‌خصوص اینکه خود نویسنده را نیز در زمان اقامت در آفریقا از دور و نزدیک می‌شناخت و نسبت کم و کیف آنچه نوشته بود، آشنایی داشت. همینگوی در این نامه قدیمی که خطاب به مسکول پرکنیز نوشته بود در حق کتاب ستایش فراوان کرده بود:



«کتاب بریل مرکام، شب در مسیر غرب، را خوانده‌ای؟ وقتی آفریقا بودم نسبتا خوب می‌شناختمش و هیچ‌وقت گمان نمی‌کردم بتواند و بخواهد که دست به قلم ببرد، مگر برای نوشتن دفترچه‌ی پروازش. از قرار معلوم، خیلی هم خوب نوشته، به شکل اعجاب‌انگیزی خوب، آن‌قدر که من از خودم به‌عنوان یک نویسنده شرمنده شدم. حس کردم صرفاً یک نجار کلمات هستم، هر چه را در کار صیقل‌خورده باشد برمی‌دارم و به هم میخشان می‌کنم و بعضی وقت‌ها یک خوک‌دانی معمولی می‌سازم. ولی او (بریل مرکام) فاتحه‌ی همه‌ی ما که خودمان را نویسنده می‌دانیم نوشته است. آن بخش‌هایی از را که شخصاً اطلاع دارم، که یا خودم آنجا بودم یا در روایات مردم شنیده‌ام، کاملاً حقیقت دارند...

امیدوارم این کتاب را بگیری و بخوانی‌اش، چون واقعاً کتاب محشری است.»



انتشار این نامه همانند جرقه‌ای بود که در روشنایی آن ارزش واقعی کتاب در مسیر غرب دیده شد. چنین ستایش‌نامه‌ای از ارنست همینگوی سخت‌گیر که معتقد بود اگر نتوانی بنویسی راه‌حلی جز دار زدن خود نداری و یا کسی که صفحه آخر رمان معروف وداع با اسلحه را سی و هفت بار بازنویسی کرده بود می‌نویسد از خواندن این کتاب پیش خود احساس شرمندگی کرده و فاتحه همه ما که خود را نویسنده می‌دانیم خوانده است. همینگوی نزدیک به سی سال پیش از انتشار این نامه خودکشی کرده بود، بنابراین نوشتن آن به بیش از سی سال قبل برمی‌گشت. سی سالی که می‌توانست برای بریل مرکام که به سختی و فقر روزگار می‌گذراند یک فرصت باشد.»

بعد از کشف این نامه ورق برگشت، بریل مرکام در مرکز توجه قرار گرفت. ناشران او را یافتند، هشتادساله بود، پیر و درهم‌شکسته با اوضاع مالی خراب که شغل پدری پرورش اسب را در پیش‌گرفته بود. حق التالیف انتشار مجدد کتاب توانست سر و سامانی به زندگی او بدهد. این شهزت و کشف ارزش‌های مغفول مانده کتاب او هدیه‌ای بود از طرف ارنست همینگوی؛ حیف که دیر بود، اندک زمان بعد او در نایروبی مرد.



«شب در مسیر غرب» پیش‌ازاین با ترجمه ابراهیم یونسی به فارسی منتشر شده بود؛ جالب اینکه در آن زمان هم کتاب چندان دیده نشد! اما به نر این بار ماجرا به شکل دیگری رقم خورده است و ترجمه تازه آن به واسطه حضور ناشری باسابقه و معتبر زمینه‌ای برای توجه به کتاب را به وجود آورده است.



«شب در مسیر غرب» کتابی ست جذاب، که خاستگاه این جذابیت از نه از کشش ساختار از پیش طراحی‌شده یک رمان آن‌که از محتوای پرملاط آن، و نقش قریحه و غریزه بریل مرکام در احساس بی‌واسطه زندگی و روایت غریزی اما غنی و عمیق نویسنده سرچشمه می‌گیرد. او که از کودکی در آفریقا زندگی کرده، طبیعت بکر و زندگی جاری در این سرزمین را با تصاویری زنده پیش روی خواننده می‌گذارد. بریل مرکام با کتاب خود خواننده را به دل تجربیاتی می‌برد که پس خواندن کتاب شکلی مشترک پیدا می‌کند چنان‌که گویی خود نیز پا به‌پای نویسنده در آن دیار حضورداشته و در آن‌ها سهیم بوده.


5704057
 
پربازدید ها
پر بحث ترین ها
صفحه اصلی | درباره‌ما | تماس‌با‌ما | تبلیغات | حفظ حریم شخصی

تمامی اخبار بطور خودکار از منابع مختلف جمع‌آوری می‌شود و این سایت مسئولیتی در قبال محتوای اخبار ندارد

کلیه خدمات ارائه شده در این سایت دارای مجوز های لازم از مراجع مربوطه و تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد.

کلیه حقوق محفوظ است