گوناگون 15:09 - 17 خرداد 1402

کتاب «فلسفه و روش علوم اجتماعی» روانه بازار نشر شد

به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «فلسفه و روش علوم اجتماعی» اثر حجت الاسلام حمید پارسانیا در ۳۱۲ صفحه به همت مؤسسه بوستان کتاب و با همکاری مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری به چاپ رسید.

این اثر، مشتمل بر ۱۰ گفتار و مقاله است که بخشی از عقبه‌های معرفتی علم مدرن که اولاً، بیشتر هستی شناختی و معرفت شناختی است و ثانیاً، تأثیر مباشر و قریب در هویت علم دارند، اشاره کرده و تطورات این عقبه‌ها را در تعامل با تحولات علم پیگیری کرده است. همچنین به موازات آن، عقبه‌های متناظر با آنها را در فرهنگ اسلامی و خصوصاً ایرانی دنبال کرده و ظرفیت‌های منطقی آنها را برای تعامل و تدوین دانش‌ها و نظریه‌های مورد نیاز جامعه اسلامی بحث و گفت‌وگو گذاشته است. مهمترین مفاهیمی که در این اثر از دو بعد هستی شناختی و معرفت شناختی موضوع بحث بوده اند، این موارد است: عقل، وحی، نقل، شهود، روش و علم تجربی، تجریدی و نیز علم سکولار و علم دینی.

این اثر مجموعه ۱۰ نشست است؛ هفت نشست در طرح گفتمان نخبگان علوم انسانی از سال ۱۳۹۴ تاکنون ارائه شده است؛ یکی در وزارت علوم اندونزی در جاکارتا و دیگری در بیروت و آخرین آنها در مجمع عالی حکمت قم بوده است. محور مشترک این نشست‌ها بازاندیشی درباره مفهوم علم، علوم انسانی و اجتماعی، تعامل در روش تکوین نظریات این علوم در عرصه فرهنگ و تاریخ انسان‌ها و نیز چگونگی تعامل فرهنگ مدرن و فرهنگ اسلامی و دینی با این علوم است.

ساختار اثر

این کتاب در ۱۰ فصل تألیف شده است؛ در فصل اول با عنوان «باز اندیشی در هویت و معنای علوم انسانی» ضرورت بازاندیشی در علوم انسانی بیان شده و به بررسی دو منظر در ارزیابی انتقادی علوم انسانی (جست‌وجوی منطقی در مبانی فلسفی علوم انسانی و تأمل در نسبت علوم انسانی با جامعه، فرهنگ و تاریخ) پرداخته شده است.

نویسنده در فصل دوم با عنوان «تطورات معانی عقل» تحولات تاریخی معنای عقل و علم و معانی عقل را مورد بررسی قرار داده، عقل عملی و نظری و عقل بالقوه را بیان کرده و عقل مستفاد و عقل شهودی را مورد تأکید قرار داده و عقلانیت ارتباطی و کارکرد انتقادی حکمت و عقل عملی را به رشته تحریر درآورده است.

«تأثیر تحولات معنای عقل در معانی مدرن فلسفه و علوم اجتماعی» عنوان سومین فصل از کتاب حاضر است که در آن نویسنده به بیان نسبت عقل با علم و فلسفه و تأثیر مفهوم عقل در علوم اجتماعی پرداخته شده و ویژگی‌های عقل در رویکردهای نوکانتی و معنای تاریخی فلسفه و علم مورد تأکید قرار گرفته و استقبال از فلسفه‌های مضاف و معنای کنتی فلسفه در جایگاه معنای تاریخی فلسفه شرح داده شده است.

در چهارمین فصل از این کتاب که با عنوان «نسبت مفهوم عقل در قرآن و روایات با عقل در فرهنگ و تاریخ اسلام» به رشته تحریر درآمده، نویسنده رویکردهای متفاوت به مسئله عقل و کاربرد اصطلاحات و معانی عقل در متون اسلامی را مورد بررسی قرار داده است.

مؤلف در پنجمین فصل از این کتاب با عنوان «تطورات معنای علم و علوم انسانی در جهان مدرن و جهان اسلام» مفهوم علم در دو سده نوزدهم و بیستم و علم در رویکرد پوزیتیویستی را بیان کرده و ناسازگاری رویکردهای سه گانه از علم، با رویکرد اسلامی و مفهوم علم نزد حکیمان و فیلسوفان مسلمان را مورد تأکید قرار داده و جایگاه تعیین کننده و هویت بخش متافیزیک در طبقه بندی علوم را مورد بررسی قرار داده است.

«چیستی علم دینی» عنوان ششمین فصل از کتاب مذکور است که در آن نویسنده به تعریف دین و علم پرداخته، چگونگی اتصاف علم به دینی و غیردینی و دینی بودن علم به اعتبار متافیزیک را بیان کرده و چگونگی اتصاف فلسفه به الهی و الحادی را به رشته تحریر درآورده است.

هفتمین فصل از این کتاب با عنوان «روش شناسی علم دینی» به نگارش درآمده و در آن نویسنده پرسش‌های مربوط به روش علم دینی و ملازمه میان متافیزیک و عقل گرایی را تبیین کرده و جایگاه وحی در معرفت شناسی دینی و تعاملات و تعارضات علوم تجربی را مورد بررسی قرار داده است؛ همچنین دیدگاه جابری درباره نسبت عقل بیانی و عقل برهانی و عرفانی و خطای جابری در مورد معتزله و فیلسوفان مسلمان را بررسی کرده و شرایط شکل گیری تعارض بین عقل و نقل و نفی تعارض بین دلیل ظنی با دلیل ظنی یا قطعی را به رشته تحریر درآورده است.

در فصل هشتم از این کتاب به عنوان «چیستی علوم انسانی اسلامی» رویکردها و تعاریف و چیستی علوم انسانی مورد بحث و بررسی قرار گرفته و مفهوم علم در نظام آموزشی کنونی ما و علم در فرهنگ و تمدن اسلامی مورد تأکید قرار گرفته است.

«عقلانیت شهود» عنوان نهمین فصل از کتاب مذکور است که در آن نویسنده توصیه به جمع بین سلوک نظری و عملی و جمع قرآن، برهان و عرفان را به رشته تحریر در آورده و مراتب یقین در شهود عقلی و فوق آن و اثر سلوک ناقص و جمع کامل در گزارش از شهود عقلی را تبیین کرده و انواع مکاشفات صوری و خیالی و اعتبار مکاشفات صوری و خیالی در ذیل مشاهدات عقلی را مورد بررسی قرار داده است.

نویسنده در دهمین و آخرین فصل از کتاب حاضر با عنوان «اَلعِلمُ سُلطان» به بیان سند و دلالت «لعِلمُ سُلطانُ» و سه احتمال در فهم روایت پرداخته و سلطه برهان بر فهم و دریافت انسان و علم مسیر تقرب و ولایت انسان بر جهان را به رشته تحریر درآورده است.

جایگاه علم اجتماعی از دیدگاه کنت

در نسبتی که کنت برای فلسفه و علم تعریف می‌کند، جایگاه علم، بی نظیر و بی بدیل است و جامعه شناسی و علم اجتماعی نیز جایگاهی پیچیده‌تر و در عین حال برتر از دیگر علوم دارد. جایگاه ویژه ای که جامعه شناسی در این نسبت پیدا می‌کرد، به تعریف او از علم و فلسفه مبتنی بود، ولی این جایگاه مبتنی بر انتظارات دیگری بود که تعریف او از علم به تنهایی قادر به تأمین آن نبود. او به رغم آن که دانش عقلی را از دایره تعریف علم بیرون کرده بود و معرفت علمی را به دانش تجربی و آزمون پذیر محدود می‌ساخت، از دانش علمی همان انتظاراتی را داشت که پیش از آن دانش عقلی بلکه دانش دینی تأمین می‌کرد.

کنت در دورانی می‌زیست که هنجارها و ارزش‌های دینی افول کرده و عقلانیت متافیزیکی و اخلاق مبتنی بر آن نیز فروریخته بود. او بر آن بود تا خلأ این مجموعه را از طریق برترین بخش علم، یعنی جامعه شناسی تأمین کند. این امر او را به سوی نوعی مکتب سازی و دین علمی سوق داد. دورکیم نیز در امتداد مسیری که کنت بنیان نهاده بود؛ یعنی بر اساس تعریفی که کنت از علم کرده بود، سودای اخلاق علمی را داشت.

در این مقطع از تاریخ علم مدرن، فلسفه در معنای کنتی آن، پدیده‌ای است که به گذشته تاریخ تعلق دارد و علم پدیده دیگری است که آینده‌ای پر از امید را برای بشر و بشریت نوید می‌دهد.


11909834
 
پربازدید ها
پر بحث ترین ها
صفحه اصلی | درباره‌ما | تماس‌با‌ما | تبلیغات | حفظ حریم شخصی

تمامی اخبار بطور خودکار از منابع مختلف جمع‌آوری می‌شود و این سایت مسئولیتی در قبال محتوای اخبار ندارد

کلیه خدمات ارائه شده در این سایت دارای مجوز های لازم از مراجع مربوطه و تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد.

کلیه حقوق محفوظ است