به گزارش خبرنگار حوادث باشگاه خبرنگاران، چندی پیش زن جوانی با مراجعه به دادگاه خانواده درخواست طلاق داد و در خصوص علت آن به قاضی گفت: آقای قاضی شوهرم می‌خواهد برود و در آبادان زندگی کند. اما من نمی‌توانم در آنجا زندگی کنم.



زن جوان ادامه داد: ما از بچگی در تهران بزرگ شدیم و نمی‌توانیم به یکباره همه زندگیمان را به آبادان ببریم و آنجا زندگی کنیم اما شوهرم گوشش به این حرف‌ها بدهکار نیست و مرتب حرف خودش را می‌زند. به او یک کار در آبادان پیشنهاد شده و شوهرم هم وسوسه شده و می‌خواهد این کار را قبول کند. هرچه با او صحبت می‌کنم و می‌گویم که این کار درستی نیست فایده‌ای ندارد. پایش را در یک کفش کرده و می‌خواهد به آبادان برود.



وی افزود:آخرین بار که سر این موضوع با هم حرف زدیم به من گفت من به آبادان می‌روم تو هم هرکاری دلت می‌خواهد انجام بده. برای همین حالا که شوهرم تا این اندازه نسبت به من بی‌تفاوت است تصمیم به جدایی گرفتم.



بعد از صحبت‌های این زن شوهر وی نیز به دادگاه احضار شد تا قاضی صحبت‌های او را هم بشنود.



انتهای پیام/