به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری فارس «یدالله جوانی» طی یادداشتی در روزنامه «جوان» نوشت:
در تبارشناسی انقلاب بزرگ، تاریخی و سرنوشتساز ملت ایران که به درستی عنوان «انقلاب اسلامی» را بر خود گرفت، میتوان گفت این انقلاب در امتداد سه واقعه و رویداد بزرگ تاریخی بعثت، غدیر و عاشورا قرار دارد. بر اساس این نوع نگرش تبارشناسانه از نظر هویتی برای انقلاب اسلامی، میتوان گفت که عاشورا کانون اصلی الهامبخشی برای حرکت ملت ایران در مسیر مبارزه علیه ظلم و ستم و برپایی عدالت و رسیدن به آزادی و عزت نفس است.
عاشورا خود در امتداد غدیر و غدیر در امتداد بعثت است. در غدیر پیامبر اکرم (ص) به امر الهی با نصب امیرالمومنین علی (ع) به امامت و ولایت مسلمین برای دوران پس از خود از یک طرف و با تعیین تکلیف امر سیاست و حکومت در جامعه اسلامی تا روز قیامت از طرف دیگر، اسلام را به عنوان دین مورد قبول حضرت حق به کمال خود رساندند و از این طریق نعمت الهی برای بشر به حد اعلی و تام خود رسید.
غدیر چراغ راه حقطلبان و کمالجویان بود که متاسفانه پس از رحلت پیامبر اکرم (ص)، قدرتطلبان با توجیهات گوناگون و تحریف معنوی غدیر از فروغش کاستند تا اینکه در نهایت با حاکم شدن اسلام اموی، از اسلام جز نامی نماند و با نام اسلام و با نام قرآن، ضربهها یکی پس از دیگری به پیکر اسلام و امت اسلامی وارد شد. در این فضای غبارآلود و سراسر فساد بود که یزید برای آسودگی خاطر و هموارکردن مسیر برای هر نوع جنایت، هوای گرفتن بیعت از کانون هدایت و ولی خدا، یعنی حسین بن علی (ع) بر سرش زد و جوابی که شنید و در گوش تاریخ طنین افکند این بود که «هرگز مثل من با مثل یزید بیعت نخواهد کرد.» آری یزید به دنبال حاکمیت مطلق بر جهان اسلام به ناحق، ولکن به نام اسلام بود و برای تحقق این حاکمیت، بیعت گرفتن از امام حسین (ع) را ضروری دانست و بر همین اساس به حاکم مدینه در نامه خصوصی نوشت: «خِذِالحسین بِالبَیعَهِ اَخذاً شدیداً» (حسین را برای بیعت گرفتن محکم بگیر و تا بیعت نکرده رها نکن.)
حضرت امام حسین (ع) دست رد بر سینه یزید زد و دلیل اصلی امتناع از بیعت با یزید را در پاسخ به مروان بن حکم اینچنین فرمود: «و عَلَی الاسلام السَّلام اِذا بُلیتِ الاُمُه براعٍ مثلَ یزید.» (اگر شخصی مانند یزید فرمانروای مسلمانان باشد، باید فاتحه اسلام را خواند).
حضرت اباعبدالله الحسین (ع)،جدیت خود در بیعت نکردن با یزید غاصب خلافت، فاسق و شرابخوار را در پاسخ به محمدبن حنفیه اینچنین بیان میدارد: «یا اَخی لولکم تکُن فی الدنیا مَلجَا و لاما وی لَما بایَعتُ یَزیدَ بنَ مُعاویهَ». (ای برادرم! اگر در تمام این دنیای وسیع هیچ پناهگاه و مأوایی نباشد، باز هم من با یزید بن معاویه بیعت نخواهم کرد).
آری اینچنین مقدمات، زمینهها و بسترهای خلق واقعهای عظیم و الهامبخش برای همه انسانهای آزادیخواه و عدالتگستر حقطلب در همه ادوار تاریخ به نام «عاشورا در سرزمین کربلا» در سال 61 هجری فراهم شد. حضرت امام حسین (ع) با شعار «هیهات مناالذله»، زندگی سرخ همراه با شهادت خود و اصحابش را بر پذیرش ذلت و خواری ترجیح داد و اینگونه شعارش را جاودانه تاریخ بشر ساخت و آن را چون چراغی بر سر راه حقطلبان مبارزهجو استوار نمود.
عاشورا تا ابد مسیر انسانیت را در امتداد بعثت و غدیر چنان روشنایی بخشید که هرگز امکان تیره و تار کردنش نیست و هر روز بر روشنایی این مسیر افزون میشود. امروز که به پهنا و طول تاریخ مینگریم، باورمان عمیقتر میشود که حکمت الهی بر واقعه بینظیر، ژرف و عمیق و تاریخساز عاشورا حاکم بود؛ زیرا چیزی جز عظمت این به ظاهر «اعظم مصائب» و به تعبیر پیامرسان کربلا حضرت زینب سلام الله علیها «و ما رایت الاجمیلا»، نمیتوانست به اسلام علوی در مقابل اسلام اموی حیات بخشد. بیتردید، بدون عاشورا اسلام از صفحه روزگار محو میشد.
و در عصر ما حضرت امام خمینی (ره) با الگو گرفتن از عاشورا و به حرکت در آوردن ملت بزرگ ایران به جنگ یزیدیان زمان رفت و در پرتو نورانیت عاشورا، طاغوت زمان را به زیر کشید و بر اساس پیام بعثت و غدیر، حکومت اسلامی را در جغرافیای ایران برپا ساخت.
انقلاب اسلامی و نظام دینی برخاسته از آن، در امتداد عاشورا قرار دارد، زیرا مبانی، اصول، آرمان و اهداف ملت ایران و رهبر کبیر انقلاب اسلامی در این حرکت عظیم، تماماً از بعثت، غدیر و عاشورا سرچشمه میگیرد. حضرت امام حسین (ع) در راه خدا و با هدف اصلی امر به معروف و نهی از منکر و اصلاح امور مسلمین بر اساس اسلام قیام کرد و همین هدف، انگیزه اصلی حرکت ملت ایران برای شکلدهی به انقلاب اسلامی است. حضرت امام (ره) فرمودند: «قیام ما لِلّه بود.» این جمله نورانی از پیوند عمیق حرکت ملت ایران با حرکت امام حسین (ع) رونمایی میکند و شعارهای ملت ما در انقلاب اسلامی مانند شعار، «هیهات مناالذله» از نقش الهامبخشی نهضت عاشورا حکایت دارد. شعارهایی چون، «نهضت ما حسینی است، رهبر ما خمینی است»، از تبار انقلاب اسلامی پردهبرداری مینماید.
رابطه انقلاب اسلامی با عاشورای امام حسین (ع)، به گونهای است که اگر عاشورا نبود، به طور قطع انقلابی با مختصات انقلاب اسلامی به وقوع نمیپیوست. مختصات انقلاب اسلامی و مختصات حرکت ملت انقلابی ایران طی 36 سال پس از انقلاب، تماماً از قیام حضرت امام حسین (ع) و واقعه کربلا نشئت گرفته است.
ملت ما با تأسی به فرهنگ عاشورا که فرهنگ ولایتمداری، ایثار، وفاداری، جهاد، مقاومت و شهادت است، با یک نبرد عاشورایی جنگ تحمیلی دشمنان را به دفاع مقدس تبدیل کرد. ملت ایران عاشورای امام حسین را سرمشق خود قرار داد و درسها و عبرتهای آن را لحظه به لحظه «مشق» نمود تا «ره» گم نکند. شعارهایی چون «حسین حسین شعار ماست شهادت افتخار ماست»، «مشق» مردان و زنان و کودکان و جوانان ایران زمین طی 36 سال گذشته بوده، تا اتصالش را از سرچشمههای حرکت قطع نکند. شعار، «ما اهل کوفه نیستیم، علی تنها بماند»، شعار ربع قرن ملت ایران بوده، تا از تکرار بیوفایی کوفیان در حق مولایشان جلوگیری شود و عاشورایی دیگر رخ ننماید.
آری انقلاب اسلامی با الهام از عاشورا پدید آمد و با تأسی و عمل بر اساس دکترین و راهبردهای عاشورایی، پا به دهه چهارم نهاده است. اما در شرایطی که انقلاب اسلامی معادلات جهان را بر هم زده و با شکلدهی به محور مقاومت در منطقه راهبردی غرب آسیا و پدید آوردن پدیده مبارک بیداری اسلامی، دشمنان را در معرض شکست قطعی قرار داده، عدهای برای رفاه بیشتر دنیای خویش که با تحریمهای دشمنان مخدوش شده، نسخه مذاکره و بیعت با یزید زمان تجویز مینمایند. در این هنگامه باید به آنان گفت، سنت ایران هرگز اتصالش را با عاشورا و کربلا قطع نخواهد کرد و رهبر سازشناپذیرش را که چون کوه در برابر نظام سلطه ایستاده تنها نخواهد گذاشت و به پیروزی در این راه ایمان دارد.
5085646