به گزارش خبرنگار مهر، «پاسبان که دید از عهده زبانم بر نمی‌آید، با باتوم برقی یک ضربه از پهلو نثارم کرد! با اینکه به شدت دردم گرفت، اما از ترسم فرار کردم. مأمورها بدو بدو دنبالم می‌آمدند. دویدم به سمت خیابان ارتش و از آنجا هم به سمت ۱۷ شهریور قدیم. آن قدر دویدم که دیگر از دنبال کردنم منصرف شدند.
خانه‌ای را دیدم که پله کوچکی داشت. انگار که بار سنگینی از دوشم برداشته باشند. روی پله نشستم تا نفس تازه کنم. از میدان ساعت تا آنجا را یک ضرب دویده بودم. دو تا سرباز داشتند در کوچه قدم رو می‌رفتند. آمدند نزدیک من. یکی شأن که فارس زبان بود رو به من گفت: «خانم برای چه اینجا نشستی!؟» نفس نفس زنان گفتم: «نشستم تا کمی خستگی در کنم.»
میدانی اینجا کجاست؟
نه به خدا! فقط می دانم که اگر تا ته این خیابان را مستقیم بروم می‌رسم به خانه مان.
خانم اینجا سازمان امنیت است! ساواک!
نگو که از چاله در آمدم و به چاه افتادم»
این قسمتی است از کتاب دختر تبریز به قلم هدا مهدیزاد نویسنده تبریزی، که شامگاه چهارشنبه با حضور پرشور مردم رونمایی شد.
این کتاب مجموعه‌ای از خاطرات شفاهی شیرزن و رزمنده هشت سال دفاع مقدس، مربی نهضت سواد آموزی و مربی پرورشی دهه ۶۰ را در بر دارد؛ صدیقه صارمی که به گفته خودش این کتاب پستی و بلندی‌های زندگی و فعالیت‌هایش در میادین انقلاب و جنگ تحمیلی و همچنین پشت سنگرهای علم و ادب به عنوان یک آموزگار را از زمانی که تنها یک دانش آموز هشت ساله بود در بر می‌گیرد.
صارمی در این مراسم به خبرنگار می‌گوید: آغاز فعالیت‌هایم به قیام ۲۹ بهمن تبریز بر می‌گردد.
وی می‌افزاید: با پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل نهضت سواد آموزی در تبریز، من نیز برای ادای دین به عنوان یک معلم، به این نهضت و انقلاب علمی و فرهنگی عظیم ملحق شدم و در وسع توانم آستین‌های همت را برای ارتقا سطح دانش و سواد جامعه بالا زدم.
این شیرزن تبریزی در ادامه از فعالیت‌های دوران جنگش می‌گوید: اولین عملیات من در پشت جبهه‌های جنگ در عملیات بیت المقدس و در جریان آزادسازی خرمشهر روی داد.
صارمی در بخش بعدی اظهاراتش خدماتش در جبهه‌های جنگ و در سنگرهای علم و دانش را مدیون حمایت‌های خانواده اش می‌داند و می‌گوید: بدون کمک‌های برادر و حمایت‌های خانواده ام هرگز نمی‌توانستم آنگونه که باید به ایران خود خدمت کنم.
وی همچنین علت اصلی مستندسازی خاطرات شفاهی خود را آگاه سازی نسل‌های آینده از حوادث و رخدادهای دوران جنگ تحمیلی دانسته و عنوان می‌کند: در گذشته فضا برای تبلیغ و آگاه سازی جوانان مهیا نبود، حال آنکه امروز باید با انجام اینگونه فعالیت‌های فرهنگی، جوانان را در برابر جنگ روانی غرب تا چنگ و دندان مسلح نمود.
نقشه صدام فقط یک ایراد داشت؛ مقاومت
صارمی در ادامه می‌گوید: صدام در نقشه خود همه چیز را حساب کرده بود به جز مقاومت مردم، پشتیبانی مادران از رزمندگان و فعالیت‌های بانوان در پشت جبهه‌های جنگ.
هدا مهدیزاد، نویسنده کتاب دختر تبریز نیز در حاشیه آئین رونمایی از این کتاب در خصوص علت انتخاب صدیقه صارمی، به عنوان قهرمانی که نسل آینده باید وی را بشناسد به خبرنگار مهر می‌گوید: این شیرزن انقلابی، با شخصیتی مثال زدنی، شیوه برخوردش با مشکلات و همچنین پشتکار و ایمان راسخش قهرمانی ملی به شمار می‌آید.
فرض کنید، شخصیتی مانند صدیقه صارمی در کشورهای غربی همچون اروپا و آمریکا پا به عرصه مبارزه نهاده بود. حال تصور کنید دولت‌هایی که برای ملتشان قهرمانانی از دل تخیلات بشری فراهم می‌کنند، چند فیلم و چند کتاب در وصف اینچنین قهرمانی روانه بازار کرده بودند، و جالب‌تر آنکه، جوانان ایرانی تا چه اندازه مجذوب این قهرمانان می‌شدند.
