دو: یکی از توهمات ذهنی - اجتماعی این روزهای ما که سایهاش را بر روابط ما انداخته، توهم نوعدوستی و کمک به دیگران در فضای مجازی است. در اینکه فضای مجازی و شبکههای اجتماعی ظرفیتهای خیلی خوبی برای ارتباط آدمیان با هم دارند، تردیدی نیست، اما گاه اتفاقات عجیب و وهمآلودی در همین فضا میافتد که نیاز به بررسی دارد. یکی از این رخدادهای وهمآمیز در فضای مجازی شکلگیری توهم کمک به دیگران است.
سه: به این مثال توجه کنید؛ یک تصویر و متن در همین کانالهای تلگرامی دست شما رسیده است و در آن با تصویر، متن و شماره حساب مؤسسه یا شخصی حقیقی مواجه هستیم که مثلاً برای درمان یک کودک از شما کمک خواسته شده است. فرض بگیرید که این عکس و متن کاملاً واقعی است، یعنی شما به آن مؤسسه یا آن شخص حقیقی اعتماد دارید و میدانید که قصد سوءاستفاده از احساسات انساندوستانه وسط نیست و آن فرد یا مؤسسه برای جیب و منافع شخصی خود از طریق برانگیختن احساسات فکر نمیکند، اما اتفاقی که میافتد این است که شما عین این عکس و متن را به دیگر گروهها میفرستید، چون حس میکنید بضاعت مالی لازم را برای کمک ندارید، اما دستکم این کار از شما برمی آید که این محتوا را به دیگران بفرستید.
چهار: این مثال شاید بتواند وجه و بعد دیگری از این قضیه را روشنتر کند؛ پدر یا مادری در خانه نشستهاند و در گروههای تلگرامی دنبال نوشتن متنهایی درباره نقش پدر و مادری هستند. آنها به عنوان پدر و مادری وظیفهشناس با حرارت تمام درباره حقوق یک کودک مینویسند و با دیگران بحث میکنند یا متنهای شاعرانه و زیبایی در این باره فوروارد میکنند. در همان حال که این پدر و مادر در حال فعالیتهای دوستدار کودک در گروهها هستند، کودک آنها دارد گریه میکند؛ زن به مرد میگوید که لطفاً کودک را آرام کن! دارم در یکی از گروهها جواب یک آدم بیشخصیتی را میدهم که موافق حقوق کودکان نیست و مرد آنچنان درگیر یک متن روانشناسی درباره ریزهکاریهای تربیت کودک شده است که صدای زن را نمیشنود. . .