گوناگون 11:02 - 01 بهمن 1396
آیت الله رمضانی:
آیت الله رمضانی گفت: آیت الله حائری شیرازی علم و عمل را با هم آمیخته بود و در واقع عالمی عامل و از حکمت قرآنی بهره های فراوانی برده بود و هیچگاه تمایلات درونی را در زندگی خود دخالت نمی داد.

آیت الله حائری شیرازی علم و عمل را با هم آمیخته بود

به گزارش خبرگزاری مهر،  مراسم بزرگداشت مرحوم آیت الله حائری شیرازی با حضور جمع کثیری از مسلمانان از ملیت­های مختلف، روحانیون و شخصیت های سیاسی، علمی و فرهنگی در مرکز اسلامی امام علی(ع) وین در کشور اتریش برگزار شد.

این مراسم شامل برنامه های متنوعی چون تلاوت قرآن کریم، پخش کلیپی از مرحوم آیت الله حائری شیرازی، قرائت برخی از پیام های تسلیت برزگان و شخصیت ها، سخنرانی چند تن از شخصیت های علمی و فرهنگی و نیز مسئولین مراکز اسلامی اروپا از جمله آیت الله رمضانی امام و مدیر مرکز اسلامی هامبورگ، حجت الاسلام والمسلمین دکتر محسن زاده رئیس مرکز اسلامی وین، آقای محمد لانتسل مدیر مدرسه ابن سینای وین بود.

در بخشی از این مراسم آیت الله رمضانی امام و مدیر مرکز اسلامی هامبورگ به ایراد سخنرانی پرداخت. در ادامه مشروح سخنرانی وی می آید.

خداوند متعال به طور مشخص مدیریت امری را عهده دار نشده است مگر امر هدایت انسان. البته منظور از این هدایت، هدایت تکوینی نیست، چون همه موجودات عالم از هدایت تکوینی بهره مند هستند. از اینرو بحث بر سر هدایت تشریعی است که در آن راه، مقصد و شیوه رسیدن به سعادت بیان می شود؛ چنانکه خدای متعال در قرآن کریم می فرماید: « لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ» و نیز فرمود: «لَقَدْ أَنزَلْنَا إِلَیْکُمْ کِتَابًا فِیهِ ذِکْرُکُمْ أَفَلَا تَعْقِلُونَ» (انبیاء/ ۱۰)

این نکته خیلی مهم است که خداوند برای هدایت انسان هم پیامبر می فرستد، هم کتاب هدایت نازل می کند و هم عقل را به عنوان حجّت درونی قرار داده است تا از انسان دستگیری کند. «العقل رسول الحق» در این بین آیات مربوط به عقل بسیار زیاد است و لذا مرحوم کلینی نیز اولین بحث کتاب خود را «العقل والجهل» قرار داده است.عقل انسان را به سوی وحی رهنمون می کند تا آدمی راه و مقصد سعادت و خوشبختی را به درستی بشناسد.

وحی، قانون الهی و سنّتی است از جانب خداوند برای بشر. و به همین جهت خداوند متعال بر انسان منّت گذارده و پیامبران را به عنوان راهنمایان بشری فرستاده تا آدمیان را با وحی و قانون الهی در مسیر هدایت رهنمون نمایند. « لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ إِذْ بَعَثَ فِیهِمْ رَسُولًا مِّنْ أَنفُسِهِمْ یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِهِ وَیُزَکِّیهِمْ وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَإِن کَانُوا مِن قَبْلُ لَفِی ضَلَالٍ مُّبِینٍ »

در حقیقت پیامبران واسطه میان حق و خلق هستند؛ کلمه «نبیّ» یا از نبأ به معنای کسی که پیام الهی را دریافت کرده و به مردم ابلاغ می کند. « وَ مَا عَلَی الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِینُ » و یا از نَبوَه به معنای رفعت و بلندی اخذ شده است و در حقیقت انبیاء الهی انسان­های والا و بلند مرتبه ای هستند که خدای متعال آنها را برای هدایت انسان ارسال کرده است.

بعد از پیامبران الهی عالمان ربّانی و آنها که واقعاً خودساخته و مهذّب هستند و از ابهّت علمی و معنوی برخوردار هستند، نقش وساطت میان پیامبر و خلق را ایفاء می کنند. خداوند متعال در این باره می فرماید: «وَکَذَٰلِکَ جَعَلْنَاکُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِّتَکُونُوا شُهَدَاءَ عَلَی النَّاسِ» بسیاری از مفسّران معتقدند منظور از امت وسط در این آیه شریفه، امّت معتدلی هستند که اهل افراط و تفریط نیستند. این معنا و مفهوم البته درست است که امّت اسلام، امّت میانه و معتدل و به دور از افراط و تفریط است.

اما به نظر می رسد بر اساس بیان علامه طباطبایی این آیه به مطلب دیگری اشاره دارد و آن اینکه نقش علماء نقش وساطت است و آنها واسطه میان پیامبر اکرم(ص) و مردم هستند. چه اینکه پیامبران الهی واسطه میان حق و خلق می باشند و پس از پیامبر اکرم (ص)،  ائمه اطهار(ع) این نقش را ایفا می کنند و در مرحله بعد علمای ربّانی واسطه هدایت هستند. آنها الگو هستند. بر این اساس « جعلناکم» اشاره به افرادی است که این سمت را دارند تا بتوانند برای مردم که در جمله «لِتَکُونُوا شُهَدَاءَ عَلَی النَّاسِ» الگو باشند. چه اینکه پیامبر اکرم (ص) برای انسانها الگو و اسوه است « ویکون الرسول علیکم شهیدا»

بدون شک ابهّت علمی و تعمّق در دین یکی از ویژگی­های عالمان ربّانی است. ویژگی مهم دیگر عالمان ربّانی ابهّت معنوی است. آنها باید به فطرت و ظرفیت های فطری خود توجه داشته باشند و از معنویت خاص و بالایی برخوردار باشند. بی شک چنین معنویتی در رابطه با خدای متعال جلوه می نماید. لذا هرچه بیشتر قرب به حضرت حق پیدا کنند، اثرگذاری در قلوب انسان­های مستعد بیشتر خواهد بود.

نکته دیگری که باید به آن توجه داشته باشیم این است که جامعه ای از نظر دین پسندیده است که علم و معنویت در آن نقش برجسته داشته باشد. لذا از ویژگی­های جامعه اسلامی، عقل، علم و معنویت است. لذا در روایت آمده است که انسان یا باید دانشمند باشد و یا طالب علم «کُنْ عَالِمًا أو متعلّماً و لاتَکُن الثالِث فَتهلک»  و یا در روایت دیگری دوست دار دانش اضافه شده است « کُنْ عَالِمًا أو متعلّماً أو مُحبّاً لِلعِلمِ فلاتکن الرابع فتهلک» چه اینکه جهل و نادانی در هر جامعه ای اساس شرّ را پدید می آورد و باعث تفرقه، نزاع، جنگ و جدال می شود. امیرالمؤمنین(ع) فرموده اند: «الجهلُ اساسُ کلّ شر» و در جای دیگری فرموده اند: « الناسُ اَعداء ما جَهلوا»

رئیس اتحادیه اروپایی علما و تئولوگ­های شیع  در بخش دیگری از سخنان خود از آیت الله حائری شیرازی به عنوان یک عالم ربّانی، مجاهد و انسان شناس اسلامی یاد کرده و اظهار داشتند: مرحوم آیت الله حائری شیرازی به معنای واقعی دارای علم و معنویت بود. او به معنای واقعی عالم ربّانی بود و با زهد و ساده زیستی و بدون تکلف زندگی می کرد و خفیف المؤونه بود. متفکر و اندیشمند بود همان طور که مقام معظم رهبری در پیام تسلیت خود، ایشان را فَکور معرفی کردند. او در مورد جامعه اقتصادی بدون ربا، صاحب نظر بود و اصرار داشت ملاک ارزش گذاری مالی و اقتصادی باید طلا و نقره باشد که البته درباره این نظریه می توان در آنچه که از ایشان به چاپ رسیده به طور مفصل این بحث را دنبال کرد.

آیت الله حائری شیرازی یک انسان شناس واقعی بر اساس مبانی دینی بود و کتاب ارزشمندی با این عنوان از ایشان به چاپ رسیده است که مطالعه آن بسیار سودمند خواهد بود. ایشان درباره علوم انسانی دغدغه جدّی داشت و می فرمود: علوم انسانی به منزله تنگه اُحد است که اگر به درستی فتح شود، بسیاری از مشکلات در رابطه با فهم دقیق و عمیق از حیات انسانی بر اساس سرمایه فطری حل خواهد شد و معتقد بود با فاصله گرفتن از فطرت الهی و توحیدی، آدمیان در طبیعت صرف، غوطه ور خواهند بود و به تفکر مادی­گرایانه مبتلا خواهند شد.

به اعتقاد من اگر بخواهیم در حوزه علمیه ۱۰ نفر متخصّص در علوم انسانی را نام ببریم حتماً یکی از ایشان مرحوم آیت الله حائری خواهد بود. ایشان به معنای واقعی مجاهد بودند. هم در جهاد اکبر، هم در جهاد کبیر و هم در جهاد اصغر. آن عالم مجاهد پیش از انقلاب اسلامی ایران سه سال در شهر فومن تبعید بودند.

ایشان به معنای دقیق کلمه با نگاه تشکیلاتی و مدیریتی به ادراه امور جامعه می نگریستند و به برخی از شاگردان خود مدیریت دینی را آموزش دادند. او یک عالم تکلیف محور بود و هرجا تشخیص وظیفه می داد بر اساس آن عمل می کرد بدون آنکه ترسی از کسی داشته باشد. او سیاست مداری دینی بود و همواره دین را محور سیاست قرار می داد نه سیاست را محور دین. او نسبت به افراد جامعه برای آینده ای روشن چون یک مربّی دلسوز بود.

او علم و عمل را با هم آمیخته بود و در واقع عالمی عامِل بود و از حکمت قرآنی بهره های فراوانی برده بود و هیچگاه تمایلات درونی را در زندگی خود دخالت نمی داد. در جلسه دفاعیه فوق لیسانس فرزندش آقای نظام الدّین حائری که به عنوان مشاور بود و اینجانب استاد راهنما در آن جلسه حضور داشتم، برای نمره دادن که امر طبیعی و معمولی بود خود را کنار کشیده و می فرمود که من نمره نمی دهم. در آن جلسه ایشان به اصرار ما و علیرغم میل خویش ورقه دفاعیه را نمره داده و امضاء کردند؛ چراکه می ترسید حبّ فرزند در نمره دادن تاثیرگذار باشد.

او عالم بزمانه بود و در برابر هجمه ها مقابله و مقاومت می کرد چنانکه در روایت داریم «العالم بزمانه لاتهجم علیه اللوابس» بی شک با عروج این عالم ربّانی و فقیه مجاهد ثلمه ای در اسلام واقع شد که هیچ چیز جای آن را پر نخواهد کرد. «إِذَا مَاتَ الْمُؤْمِنُ الْفَقِیهُ ثُلِمَ فِی الإِسْلامِ ثُلْمَةٌ لا یَسُدُّهَا شَیْءٌ»

از خدای متعال مسئلت داریم او را که حیات و مماتش با سعادت بود با اولیاءش محشور فرماید. «عاش سعیداً و مات سعیداً» 


9646515
 
پربازدید ها
پر بحث ترین ها
صفحه اصلی | درباره‌ما | تماس‌با‌ما | تبلیغات | حفظ حریم شخصی

تمامی اخبار بطور خودکار از منابع مختلف جمع‌آوری می‌شود و این سایت مسئولیتی در قبال محتوای اخبار ندارد

کلیه خدمات ارائه شده در این سایت دارای مجوز های لازم از مراجع مربوطه و تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد.

کلیه حقوق محفوظ است