به گزارش خبرگزاری فارس از کاشان، زمانی که خورشید تابستان به هشتمین ایستگاه شهریور میرسد، ناگاه عکسها و یادهایی در آلبوم خاطرات ذهنمان ورق میخورند که هر یک با خود غرور یک ملت را رقم میزنند.
آری همانها که نشان دادند در عین صلابت بر مستکبران، لیاقت دارند «رجایی» در دل مستضعفان باشند و «باهنر» تعهد قادرند از هر مانع اقتصادی، سیاسی و فرهنگی به راحتی عبور کنند.
آنهایی که نشان دادند:
میتوان مسئول بود و هیچگاه زیر سؤال نرفت بلکه روز به روز زنگار شبهه را از آیینه نام خود پاک کرد.
میتوان واقعیتی بود که در تاریخ زندگانی یک ملت ثبت میشود اما چون افسانهای مایه مباهات آیندگان یک سرزمین نیز شد.
میتوان افسر نیروی هوایی طاغوت بود اما در باند دل توحیدیان و فرودگاه اللهپرستان فرود آمد و هیچگاه بالهای تعهد و دینداری را برای اوج گرفتن ملت خود نادیده نگرفت.
میتوان در خیابانهای پایینشهر دستفروشی کرد اما هیچگاه مملکت خود را با رؤیای قدم زدن در خیابانهای اعیاننشین لندن و نیویورک نفروخت.
میتوان با تخته سیاه دوران استبداد سر و کار داشت اما همواره با گچ سپید بر دل فرزندان دوران خود واژه «عدالتخواهی» را نگاشت.
میتوان در دوران صدارت نگونرویی بهایی قلم به دست گرفت اما بنیان ضرورتی چون «معارف اسلامی» را برای چند دهه در نظام آموزش و پرورش ترویج داد.
میتوان مدتها در حصار اوین و زندان قصر بود اما نه تنها از پرواز ناامید نشد بلکه پرندگان آزادی را در وجود انسانها نیز پرورش داد.
میتوان ظاهر و بیانی ساده داشت اما نگاه شیکپوشان و سخنوران سازمان ملل متحد را به خود متوجه کرد.
میتوان با بنیخائنان ناگزیر بر صدر یک میز نشست اما یکی از مشتریان وفادار منبر و مسلک روحالله نیز باقی ماند.
آری میتوان مانند انسانهای دیگر بود و خوی فرشتگانی چون «رجایی» و «باهنر» را داشت.
===========
هادی قربانیان
===========
4595524