اینروزها که به پایان سال نزدیکتر میشویم خوب است به این فکر کنیم که واقعاً یک سال از عمرمان گذشت و سن ذهنمان هم بالاتر رفت؟ ممکن است این سؤال هم پیش بیاید که اصلاً مگر ذهن هم سن دارد؟
پاسخ مثبت است و اگر دوست داری که بهطور تقریبی بدانی ذهن تو چند ساله است، میتوانی به این پرسشها پاسخ بدهی.
1. به یک میهمانی دعوت میشوی و پدر و مادرت اجازه نمیدهند بروی...
* جیغ و داد و گریه و قهر را تا رسیدن به هدف ادامه میدهی
# با آنها صحبت میکنی و دلیل میآوری تا آنها را قانع کنی
+ مخلوطی از هردو: هم جیغ و داد و هم استدلال قوی را بهکار میگیری
2. کدام حیوان را بیشتر شبیه خودت میدانی؟
# اسب
+ خرگوش
* گرگ
3. شیطنتهای مخفی تو کدامند؟
+ خواندن کتابهایی که ممکن است مناسب سن تو نباشند
# خوردن خوراکیهای نهچندان سالم
* گشتوگذار بیهدف با دوستان
4. کدام شخصیت مشهور را بیشتر دوست داری؟
# استیو جابز
* باباسفنجی
+ یک رییسجمهور موفق
5. اگر دو نفر از دوستانت با هم قهر کنند، چهکار میکنی؟
* با هر دو، همدردی میکنی و طرف کسی را میگیری که حق دارد
+ برای آنها فرصتی فراهم میکنی که با هم، صحبت و مشکلشان را حل کنند و بیطرفانه قضاوت میکنی
# از هرکدام جداگانه تقاضا میکنی که با هم کنار بیایند
6. برای خرید چیزی که میخواهی پول کم آوردهای...
+ به کسب راه درآمد فکر میکنی
# با پدر و مادرت بحث میکنی و تقاضای پول داری
* قرض میگیری
7. کدام نوع سفر را ترجیح میدهی؟
# ماجراجویانه و خوشگذرانه
* سفری که خوش بگذرد
+ سفری تکرارنشدنی و منحصربهفرد
8. سخت هوس غذای موردعلاقهات را کردهای...
* از مادر و پدرت میخواهی آن غذا را درست کنند یا از بیرون تهیه میکنی
# خودت غذای مورد علاقهات را درست میکنی
+ خب که چی؟ آدم هوس خیلی چیزها میکند!
- اگر بیشتر جوابهایت * است:
نوجوانی 13ساله!
مهم نیست چند سال داری، ذهن تو هنوز خیلی کم سنوسال و جوان است؛ این میتواند امتیازی باشد در دنیای کهنسال و خالی از خلاقیت امروز. تو میتوانی از ذهن پاک و جوانت استفاده کنی و در مشکلات و سختیها راهحلهای خلاقانه بهکار بگیری.
اما در عین حال باید چند تکنیک کنترل نفس را هم یاد بگیری تا در مواقع حساس بچگانه رفتار نکنی. البته یادت باشد تو یک کودک شاداب و گاهی غیرمنطقی در ذهنت داری. بهتر است خوب با خودت تمرین کنی تا در کنار حفظ این طراوت، وجه غیرمنطقی و کودکانهی ذهنت را مهار کنی.
- اگر بیشتر جوابهایت # است:
جوانی 20ساله!
بله، تو یک نوجوان بالغ هستی و خیلی ذهن عاقلانهای داری. تو خوب یاد گرفته ای با یک مشکل چهطور بالغانه رفتار کنی و در نهایت به هدفت برسی. با این حال گاهی این بلوغ باعث ناامیدی تو میشود و با نگاه به آینده میتواند از شور و شوق تو بکاهد و فرصت قدم گذاشتن در راههای تازه را از تو بگیرد.
دوستانت این منطق تو را دوست دارند و دلشان میخواهد مثل تو باشند؛ چون تو میتوانی در اوج منطق، به احساساتت هم اهمیت بدهی و این یک خصوصیت منحصربهفرد است که هرکسی از آن برخوردار نیست. با این حال یادت باشد گاهی به بیانگیزگیهایت رنگ احساس بزن تا موتوری باشد برای بهحرکت درآوردنت!
- اگر بیشتر جوابهایت + است:
ذهنی 45ساله!
شاید هنوز 18سالت نشده باشد؛ اما باور کن ذهنی مسن و بسیار بسیار دورنگر داری. تو در نوجوانی دنیایی عقل و منطق در سر داری و میتوانی بر هرهیجانی عنان منطق بزنی و آن را بهراهی که انتخاب کردهای بیندازی.
برای یک نوجوان این ویژگی مثل یک موهبت الهی است. چرا که بسیاری از اعمال غیرمنطقی و غیربالغانهی ما در سن نوجوانی گاهی سرنوشت ما را برای تمام عمر عوض میکند.
با این حال تو لذت چندانی از زندگی نمیبری. گاهی لازم است کفش و جورابت را دربیاوری و در چمنهای سبز طبیعت قدم بزنی. اجازه بده طراوت به روحیهات برگردد و برای ماجراجوییهای کوچک و بیخطر دنبال دلایل منطقی نباش.
9688190