متن کامل گفتوگوی محجوب را در ذیل میخوانید:
-ممنونم که به من ما وقت دادید.
من به شما و همه کارگران و زحمتکشان و همه دهقانان و همه کسانی که در عرصه تولید هستند درود میفرستم و امیدوارم که پرچم آنها را همچنان به دوش بکشیم.
من خودم را لایق این نمیدانم که بگویم کارگری در میان کارگران هستم زیرا آنها به دشواری کار و زندگی میکنند. من چگونه میتوانم بگویم که دشواریهای آنان را دارم؟
من از آنها راحتتر زندگی میکنم، ولی میتوانم این را ادعا کنم که با همراه داشتن نام آنها دلخوش هستیم و به این موضوع میبالیم. یادمان باشد که آنچیزی را که ما امروز داریم از یک شهید به ارث بردهایم، او ما را به این مقصد سفارش میکرد.
ما در حزب جمهوری اسلامی شاخه کارگری که فعالیت میکردیم راغب به بحث تشکیلاتیمان نبودیم، ایشان(شهید بهشتی) بودند که حتی بخشی از کار را رفتند و شخصا انجام دادند، زیرا معتقد بودند که باید برای همه کارگران کاری انجام شود.
ما فکر میکنیم علیرغم شناختی که از ابعاد وجودی شهید مظلوم دکتر بهشتی وجود دارد، راجعبه این موضوع کم صحبت شده است. ایشان به شدت علاقمند به توسعه بحث تشکلات کارگری و علاقمند بودند که کارگران حتما در مدیریت واحدها نقش 3 به 1، 2 به 3 داشته باشند و همه چیز با سرمایه نباشد. بنابراین سر این موضوع جنگیدند و حتی در دولت موقت آن زمان که چیزی را منتشر کرد که این موضوع را محدود میکرد، مصاحبه کردند. او سرمایه اصلی ما بود و ما را تشویق میکرد.
محجوب در پاسخ به این سؤال که شما چگونه به قشر کارگر گره خوردید و 20 سال است که دبیرکل خانه کارگر هستید و راز ماندگاری شما در این راه چه بوده است، گفت: ما تلاشمان چه قبل از انقلاب و چه پس از انقلاب این بوده که متشکل شویم و توانستیم با این که جامعه کارگری کوچک بود، تشکلات زیادی ایجاد کنیم تشکلات بودند که توانستند از این خواستهها صیانت کنند؛ آنها بودند که در واقع پل رابط خوبی بین ما و جامعه کارگری و خانه کارگر و بین همه مشکلات و مصائب بودند. باید در اینجا از همه آنها از جمله شورای اسلامی، انجمنهای اسلامی تعاونی مصرف، تعاونی مسکن، انجمنهای صنفی، نمایندگان کارگر، بسیج کارگری و از همه کسانی که در این زمینه نقش داشتهاند، یاد کنیم.
وی افزود: اینها پلهای تشکیلاتی بودند که برای مجموعه انسجام را به همراه آوردند، ما اگر رمز موفقیتی هم داریم همین انسجام تشکل است. در این رابطه هم شهید مظلوم دکتر بهشتی معلممان بود. این را همه در انقلاب میپذیرند که ایشان بهترین معلم تشکیلات بود و او بود که با تیزبینی این مسیر را باز کرد و ما را به این راه هول داد و ما را تشویق و حمایت کردند و ایستادند تا این اتفاق افتاد.
این نماینده مجلس در پاسخ به این سؤال که شهید بهشتی چه کسانی را انتخاب کردند، گفت: بنده، آقای کمالی و آقای ربیعی و یک تعداد دیگر. اینها از کسانی بودند که از جلسات ابتدایی حضور داشتند و در واقع ایشان این مجموعه را هسته ابتدایی کار میدانستند. از ابتدا نظر ایشان این بود که شورای مرکزی کوچکی داشته باشیم وخلاف جاهای دیگر اینجا از ابتدا خیلی کوچک بنا شد.
محجوب در مورد تعداد افراد این هسته اولیه تشکل کارگری، گفت: همان سه نفر. ما تقریبا همیشه هم به طور منظم انتخابات برگزار کردیم. گاهی ارادهای بر تغییر بوده اما به تغییر منجر نشده است. تعدادی کاندید شدند اما توفیقی در کاندید شدن نداشتند. بعضی وقتها هم کسی کاندید نشده است. خیلی وقتها هم ما تلاش داشتیم که دیگران بیایند اما نپذیرفتهاند، به هر حال نمیتوانیم بگوییم این به دلیل توانایی یا دانایی من بوده است، مجلس در این رابطه به کسانی که اداره میکنند کمک میکند. قبل از بنده آقای جمالی که نماینده تهران و رئیس کمیسیون کار و امور اجتماعی بود کمک زیادی میکرد و گزینه بهتری نسبت به ایشان نمیشد داشت، ایشان از من اجراییتر هم بودند؛ بنده به ایشان هم گفتم و بدون تعارف هم گفتم که شما بهتر از من اداره کردید و اداره خواهید کرد. وی گزینه قویتری بود اما گفتند دیگر نمیخواهم در این حوزه فعالیتی داشته باشم.
وی در پاسخ به این سؤال که مهمترین کاری که در این بیستوچهار سال برای کارگران کردهاید، چه بوده است، گفت: ما از هیچ شروع کردیم، زیرا در واقع همانها که این را بنیان گذاشتند و همانها که ایجاد کردند، رکن اصلی تصمیمگیر هستند و معمولا اختلاف و کشاکشی هم نداشتند زیرا در این سفره چیزی نبود که سرش دعوا شود.
این نماینده مجلس اضافه کرد: ممکن بود که سلیقهها و نظرات متفاوت باشد، اما هیچ وقت شما نشنیدهاید که کسی علیه دیگری چیزی بگوید. همه به نفع همدیگر صحبت کردهاند اما علیه هم چیزی نگفتهاند. ما باید ببینیم قبل از انقلاب چه شرایطی داشتیم. قبل از انقلاب شهرک اکباتان بزرگترین مجموعه کارگری شهر بود و بیشترین کارگر را داشته، بنده اینجا نماینده آنها بودم، بنابراین خیلی هم تصادفی این وسط سبز نشدهام که بیایم. همه جور گرایشی هم بود. خیلی هم شاید نمیتوانست مدارهای انتخاباتی اینگونه باشد.
محجوب افزود: بنده جوانترین آن مجموعهای بودم که نمایندگی میکردم. دوست دارم خاطرهای را تعریف کنم. ما زمان اعتصابات نشستیم طوماری از خواستههای صنفیمان را مطرح کردیم، خواستههای صنفیمان را به مسئول حفاظت آن زمان که تیمساری بود به نام تیمسار زالتاش دادند و بعد که بنده در خاطرات فردوست دیدم او چه سمتی داشته است برای خودم جالب بود که ما با ایشان درگیری صنفی و فراصنفی داشتیم. ایشان طرف مذاکره آن طرف بود و ما هم با دو سه نفر دیگر مأمور مذاکره و گفتوگو از این سمت بودیم. دو سه بار هم اختلاف داشته و ما را به حکومت نظامی و زندان تهدید کردند. ما با خونسردی با آنها برخورد کردیم و گفتیم ما مأمور این خواستهها هستیم اگر میدهید توافق کنیم اگر نه که نمیتوانیم توافقی داشته باشیم.
وی تصریح کرد: اما نکته جالبتر این بود که ما سال آخر که انقلاب شد که اعلامیههای امام و حتی متن دعوتهای خودمان که برای اعتصاب در اکباتان منتشر میکردیم، در اتاق آقای زالتاش تکثیر میکردیم و نمیدانستیم که او کیست و او نیز حدس نمیزد که کسی که پشت دستگاه است به ما کمک میکند و اعلامیههای ما را تکثیر میکند. جالبتر این که اتاق کارت زنی آمریکاییها هم آنجا بود، زیرا 100 آمریکایی آنجا کار میکردند و یک زمان یکی از دوستان ما آنجا اعلامیهای توزیع کرده بود که در حال حاضر هم وی دبیر اجرایی ما در خانه کارگر تهران است. فرد آمریکایی که رفته بود پای عکسهای شناسایی کس دیگری را که قیافهاش شبیه او بود را اشتباه گرفته بود و آن فرد را به اشتباه به زندان بردند که او هم از نیروهای چپ بود و چریک فدایی مخصوصی بود. بعد آمده بود با ما دعوا میکرد که شما اعلامیهها را تکثیر میکنید و ما را به زندانش میفرستید؟ ما امروز وارد این حوزه نشدهایم، ما آن سالها و از سال 56 راجع به اعتصابات نشریه منتشر میکردیم.
دبیرکل خانه کارگر در پاسخ به این سؤال که آیا فعالیت سیاسی شما از همان زمان آغاز شده است، گفت: بله، ما در شهرک اکباتان رسما اعتصابات را رصد میکردیم و راجع به اعتصابات مینوشتیم و در محیطهای اعتصابی رسما اعلامیه منتشر میکردیم. میدانید که جریانات چپ بیشتر منظورم مارکسیستی است که در این موضوع بیشتر فعالیت داشتند و ورود پیدا کرده بودند، ما تنها جایی بودیم که غیر از جریان چپ مارکسیستی در این حوزه به طور خاص فعالیت داشتیم و بیش از بقیه نیز مطلب مینوشتیم، خبر میزدیم و مخاطب میگرفتیم و اعلامیه خطاب به کارگران مینوشتیم، چون در جایگاه بزرگترین هم نشسته بودیم و حق هم داشتیم که اینگونه به موضوع نگاه کنیم.
محجوب در پاسخ به این سؤال که آیا در اواسط سال 57 نیز به همین دلیل اخراج شدید، افزود: آذر 57 یا دی بود که به خاطر اعتصاب اخراج شدم. یعنی بعد از این اعتصاب همکاران ما توسط حکومت نظامی دستگیر شدند و ما را که کمسن و سال تر بودیم راهنمایی کردند و گیر نیفتادیم. مرحوم زوارهای آن زمان وکیل دادگستری بود؛ بنده همان موقع برای بقیه رفتم خدمتشان و ایشان هم گفتند که عجله نکنید؛ اگر شما حساسیت نشان دهید و ما را به عنوان وکیل انتخاب کنید ممکن است نجات اینها فراهم نشود سه روزی صبر کنید اگر اینها نیامدند اقدام کنید. در عین حال ما خیلی خواهش کردیم و حتی وجه نقدی را مطرح کردیم و ایشان رد کرد و گفت بنده برای این کارها از کسی پول نمیگیرم.اگر بنا شد که وکالت کنم برایتان وکالت خواهم کرد. بنده صحبتی با مأمورین انتظامی میکنم تا کار به دادگاه نکشد. ما با اطمینان بیرون آمدیم و دیدیم حرفش درست درآمد و اگر که ایشان تلاشی کردند ما متوجه نشدیم اما چیزی که پیشبینی کردند، اتفاق افتاد.
وی در پاسخ به این سؤال که آیا شما زندانی نشدید، تأکید کرد: بنده زندانی نشدم ولی دوستانم را به زندان فرستادند.
نماینده مردم تهران در مجلس نهم در ادامه افزود: ما مهمترین کاری را که میتوانستیم انجام دهیم، کار تشکیلاتی بود، این که چگونه کنار هم جمع شویم و بعد این که چگونه برای اهداف دستهجمعیمان بتوانیم متحد عمل کنیم و جلو برویم این مهمترین کار بود و ما آن را کار بزرگی تلقی نمیکنیم، بلکه کار جاری ما بوده است و چیزی بوده که مرتب انجام میشده است.
محجوب در مورد پاسخ به این سؤال که آیا در حال حاضر کارگران به جز خانه کارگر تشکل دیگری هم دارند یا انحصار در دست شماست، گفت: نه، تشکلات متعدد از اول بودهاند، اما کوچکتر از ما هستند، ما یک بار عضویت غیرمستقیم را تجربه کردیم، یعنی تشکلاتی تأسیس کردیم، آنها بدون این که مجبور باشند به ما پیوستند و بعد 8، 9 سال پیش که انتظارات دولت پیش آمد یک دفعه متفرق شدند، ما آن زمان عضوگیری ضعیفی از کارگران داشته و بیشتر از 30 هزار نفر عضو نداشتیم. اعضا هم کم بودند و وارد بحث کمیت عضوگیری نشده بودیم و فقط اعضا کیفی را عضو میگرفتیم. حرف بنده این است که 30 هزار نفر آنها را سی هزار نفر ندانید، زیرا افرادمان، افراد کیفی و بزرگی بودند.
وی تصریح کرد: در حال حاضر که در خدمت شما هستم، توانستیم در یک دوره 10 ساله آن تعداد که عضو غیرمستقیم داشتیم، عضو مستقیم پیدا کنیم.یعنی الان کسانی که از ما کارت عضویت دارند و به ما حق عضویت میپردازند، یک میلیون و هفتصد و سی و چند هزار نفر هستند که امسال انشاءالله از 2 میلیون تن عبور خواهیم کرد.
دبیرکل خانه کارگر در پاسخ به این سؤال که شما 5 دوره در مجالس مختلف با گرایشهای مختلف و متفاوت حضور داشته و دارید این موفقیت در کسب آرای مردم ناشی از چیست و اینکه شما در واقع یک تعداد طرفدار مشخص دارید که همیشه رأیشان در سبد رأگیری شما میآید یا اینکه مواضع میانهرویی شما با جناحهای مختلف اثرگذار است، گفت: ما سیاسی نیستیم، این را یادتان باشد، بنابراین قاعدتا نمیتوانیم هدف زدو خوردها و حملات به طور شدید باشیم، اما به طور ضمنی همیشه بودیم و هرکس که همیشه به حاکمیت رسیده است، یک لگدی نثار ما کرده و این طور نیست که ما از لگد کسی بی بهره بوده باشیم.
محجوب در همین زمینه تصریح کرد: اما اگر به ما بگویید که شما را شدید طرف حمله قرار دادهاند، این واقعیت ندارد، البته کوشش هم شد که ما اصلا نباشیم و این درخت را از ریشه دربیاورند اما عملیاتی نشد و ما دوباره دست به بازسازی تشکیلاتی زدیم و از اول هم بهتر خودمان را بازسازی کردیم.
وی ادامه داد: مهمترین ویژگی فعالیتهای کارگری قرن نوزدهم و بیستم میلادی فقط تشکیلات و سازماندهی و سپس بقیه عوامل است. به عنوان مثال ممکن است شما خیلی موضع ملایم داشته باشید، اما ممکن است رقبایتان شما را کنار بزنند، لازم نیست شما دشمن بزرگی داشته باشید.
رنجبران پرسید که آیا کار تشکیلاتی رمز موفقیت شماست که محجوب گفت: این هم رمز ماندگاری ما و هم به نوعی علت حضور بنده است.
دبیرکل خانه کارگر در پاسخ به این سؤال که به عنوان کسی که 16، 17 سال است در مجلس هستید، یک نماینده مجلس چه قدر حقوق میگیرد، گفت: ببینید، مجلس در این مورد فراز و نشیبش زیاد بوده است. شما یادتان هست که هرجا جمع میشدند میگفتند که نمایندگان فیش میدهند، مقابل مجلس هم جمع میشدند، اما موقعی که حقوق ضعیف میگرفتند هرگز این را نمیگویند. از دوره آقای حداد تلاش شد طوری شود و شد که کارمندان مجلس از نمایندگان بیشتر حقوق بگیرند، اما در حال حاضر بسیاری از کارمندان که مدرکشان کارشناسی ارشد است، حقوقشان از نمایندگان بیشتر است. حتی اگر نماینده دکترا داشته باشد نیز وضع همینطور است.
محجوب تصریح کرد: منظور بنده دریافتی نیست، زیرا نمایندگان حقوقی را دریافت میکنند که حق دارند مانند سایرین آن را خرج کنند. ما بقی دریافتیهایشان به جهات متفاوتی است. فرض کنید که دریافتی نمایندگان به دلیل هزینههای دفاتر و هزینه کسانی که دفاتر را اداره میکنندف است. این بزرگترین هزینهای است که مجلس و کشور برای هر نمایندهای میکند. شما ممکن است بگویید مجموع دریافتی عدد بزرگی است، بله اما این حقوق نماینده نیست. قلیلی هستند که قادرند از این محل هزینه نکنند. شاید تهرانیها کم خرجترینشان باشند. مگر کسی که اصلا دست به فعالیتی نزند، در غیر اینصورت، اگر بخواهد آن خطوطی را که جاری است در شهری که در حوزه نمایندگیاش است که دفتری و نفری داشته باشد، دچار کسری منابع میشود.
وی در پاسخ به این سؤال که آیا میتوانید رقمها را بگویید که چه قدر است، گفت: اگر آخرین فیش را میخواهید،باید آن را میآوردم، زیرا ناچار هستم توضیح بدهم. بنده تا دور هشتم حقوق مجلس را دریافت نمیکردم. حقوق مجلس را به همین خانه کارگر واریز میکردم. در کارخانهای که قبل از نمایندگی در آن کار میکردم آنجا ادامه حقوقم را دریافت میکردم و پس از آن مجلس در آییننامه جدید تکلیف کرد که نمایندگان باید حقوقشان را از مجلس بگیرند و از جای دیگر حق ندارند که حقوق بگیرند
نماینده مردم تهران در مجلس ادامه داد: پیش از آن زمان، این قانون وجود نداشت و نمایندگان آزاد بودند که حقوقشان را از جای دیگر دریافت کنند، در هر صورت وقتی این گونه شد، بنده تصمیم گرفتم که همان مسیر را ادامه دهم و آن چه که میپردازند به صندوقی که ما به نام صندوق حمایت از کارگران بیکار که از ابتدای انقلاب هم حضرت امام دو میلیون تومان برای کارگران بیمار تخصیص دادند که دو میلیون آن زمان بسیار زیاد بود و مثل دو میلیارد این دوران است، واریز کنم.
محجوب در ادامه اظهار داشت: ما بالتبع هر چه از مجلس دریافتی اضافه داشته باشیم و چیزی فراتر از آن چه که برداشت میکردیم را به این صندوق میریختیم. بنده اتفاقا از جمله کسانی هستم که هزینه دفترم صفر است و همه را خانه کارگر میپردازد، بنابراین بنده نمیتوانم هزینه کنم، زیرا جای دیگر خرجم را میدهد، بنابراین او حق دارد که این را هزینه کند، چون خانه کارگر به اندازه کافی دفتر در حوزه نمایندگی بنده دارد و هرجا هم که دفتر آنهاست طبعا دفتر بنده هم هست و من هزینهای در این رابطه متحمل نمیشوم.
وی اضافه کرد: آن چه که امروز بنده برداشت میکنم، استمرار همان برداشت گذشته است؛ یعنی بنده حدود یک میلیون و پانصد و پنجاه هزار تومان در سال جاری پرداخت میکنم. یعنی اگر تراز من در کارخانهای که کار میکردم را نگاه میکردید همین دریافتی بود. فکر میکنم 3 میلیون و 200 هزار تومان، مجموع آن چیزی است که در فیش منعکس میشود؛ اما آن که نماینده به عنوان حقوق دریافت میکند، فکر میکنم بین 2 میلیون و 300 تا 2 میلیون 600 هزار تومان است، یعنی این طور نیست که 3 میلیون و 200 هزار تومان دریافتی آنها باشد، بلکه فیش آنهاست.
دبیرکل خانه کارگر در مورد اینکه مردم او را سادهزیست میدانند، گفت: بنده نمیتوانم بگویم که سادهزیست هستم، بلکه اگر بگویید متوسطالاحوال هستم، بهتراست. سادهزیست به کسانی مانند حضرت امام(ره) و مقام معظم رهبری میگویند. الگوی سادهزیستی امام هستند، ما هم سعی میکنیم تا از ایشان تقلید کنیم.
محجوب در پاسخ به این سؤال که این سادهزیستی متوسطالاحوال چه طور اتفاق افتاد و چه طور شد که شما به سمت اشرافگری نرفتید، گفت: شاید تعجب کنید که اگر بگویم درآمد بنده پیش از انقلاب بیشتر بوده و در محیط کارگری بیشتر از امروز میگرفتم و هیچ وقت محتاج به پول نبودم. پیش از انقلاب بنده با 30 تک تومان در ماه زندگی میکردم و حتی پول توجیبی هم نمیگرفتم. مادرم یادش نمیآید که به من پول تو جیبی داده باشد، بنابراین این قاعده، قاعده شخصیام بود و در حقیقت این قاعده قدیمی بود، جامعه ما نگاهشان اینگونه بود و این درس جامعه به ما بود، اما در حال حاضر به خصوص پس از جنگ به نسلی رسیدیم که طور دیگری تمرین میکنند و طور دیگری به موضوع نگاه میکنند و شاید این مسیر را کهنه بدانند. برخی از مسئولین هم به سمت اشرافیگری رفتند. ما باید اینطور بگوییم که بعضی عادات را اشراف به پایین صادر میکنند. بعضی وقتها ما به قول دکتر شریعتی دچار عوامزدگی میشویم.
این خبر در حال تکمیل است...
4534784