شریانهای حیات باستانی، اسرار شهرهای زیرزمینی ایران

باشگاه خبرنگاران جوان - در اعماق فلات خشک و بیرحم ایران، جایی که بادهای سوزان کویر با گرمای طاقتفرسا زندگی را به محاق میکشند، رازی هزاران ساله در دل سنگ بستر پنهان مانده بود. شهری که در عمق ۵۰ متری زمین جریان حیات داشت؛ تونلهایی به طول دهها کیلومتر که همچون شریانهای پنهان به یکدیگر پیوند میخوردند، و سیستمی از تهویه با ساختارهای مخروطی که هوای تازه را از دل سنگ به درون میکشاند. این، چهره تمدن زِروس است – تمدنی باستانی که از سدههای سوم تا هفتم میلادی در غرب ایران بالیده بود و اکنون، با کشفیات تازه، به یکی از اسرارآمیزترین معماهای باستانشناسی جهان بدل شده است. در ۲۵ مرداد ۱۴۰۴، هنگامی که باستانشناسان در همدان به لایهای از سنگهای حکاکیشده رسیدند، جهان زیرزمینی ایران بار دیگر جان گرفت. اما زِروس چیست؟ تمدنی حقیقی یا افسانهای از دل تاریخ؟
تمدن زِروس و اسرار شهرهای زیرزمینی ایران را میتوان یکی از رمزآلودترین فصلهای باستانشناسی فلات ایران دانست؛ این فرهنگ مهجور در سدههای سوم تا هفتم میلادی، شبکهای از دستاوردهای مهندسی، اجتماعی و فرهنگی را در دل سنگهای غرب ایران ثبت کرده است. زِروس نهتنها با شهرهای چندطبقه مدفون در دل زمین و تونلهایی دهها کیلومتری، بلکه با فناوریهایی که حتی امروز الهامبخش پژوهشگران است، توجهها را به خود جلب میکند.

کشف شگفتانگیز در فلات ایران
فلات ایران، این پهنه وسیع از کویر و کوهستان، همیشه پناهگاهی برای تمدنهای گمشده بوده. تمدن زِروس، که نامش از “زِر” به معنای طلا در زبانهای باستانی ایران گرفته شده – شاید به نشانه ثروت معدنیاش – در غرب کشور، از همدان تا کرمانشاه و کردستان، ریشه دوانده. بر اساس کاوشهای اخیر، شهرهای زیرزمینی زِروس نه تنها پناهگاه موقت، بلکه جوامع کامل مسکونی بودند که هزاران نفر را در خود جای میدادند. عمق ۵۰ متری این سازهها، فراتر از تصورات اولیه، با تونلهای ارتباطی به طول بیش از ۴۰ کیلومتر، شبکهای از شهرها را به هم متصل میکرد.
این کشفها، ریشه در دوران ساسانی (۲۲۴-۶۵۱ میلادی) دارند، اما شواهد باستانشناختی نشان میدهد که زِروس ممکن است به سدههای پیش از آن، حتی به دوران اشکانی، بازگردد. در سال ۲۰۲۴، تیمی از باستانشناسان ایرانی در همدان، نقشهای از تونلها را کشف کردند که طول آن ۴۲ کیلومتر تخمین زده میشود – طولانیتر از بسیاری از سیستمهای زیرزمینی شناختهشده در جهان. این نقشه، حکاکیشده بر لوحهای سنگی، مسیرهایی را نشان میدهد که از فلات ایران به سوی بینالنهرین امتداد دارند، گویی زِروسیها پلی بین شرق و غرب میزدند. کشف مشابهی در کرمانشاه، ابزارهای حفاری از جنس فولاد آبدهیشده را به نور آورد – فناوریای که قرنها پیش از دوران صنعتی، صخرههای سخت را تسخیر کرده بود. و در کردستان، کتیبههای مرموز با خطی ناشناخته، که هنوز رمزگشایی نشده، از باورهای مذهبی این تمدن سخن میگویند.
اما چه چیزی زِروس را به یک معما تبدیل کرده؟ برخلاف شهرهای زیرزمینی معروف مانند درینکویو در ترکیه، که عمدتاً پناهگاههای دفاعی بودند، زِروس یک اکوسیستم کامل بود. تصور کنید خانوادههایی که در اتاقهای حفاریشده در سنگ زندگی میکردند، کودکان که در راهپلههای مارپیچ ارگونومیک بازی میکردند، و کشاورزانی که در عمق، قارچ و گیاهان بدون نور پرورش میدادند. این شهرها، با چاههای تهویه و دسترسی به آب، نه تنها از گرمای کویر، بلکه از حملات بیامان دشمنان محافظت میکردند. در واقع، زِروس نمادی از هوش انسانی در برابر طبیعت خشن است – جایی که انسان، زمین را نه فتح، بلکه با آن همزیستی کرد.
معماری خارقالعاده
معماری زِروس، شاهکاری از مهندسی باستانی است که هنوز دانشمندان را مبهوت میکند. سازههای زیرزمینی، با اتاقهای وسیع و راهپلههای مارپیچ، طوری طراحی شدهاند که جریان هوا را بهینه کنند. هر طبقه، با عمقهای متفاوت، عملکرد خاصی داشت: طبقه بالا برای زندگی روزمره، میانی برای ذخیرهسازی، و پایین برای دفاع. الهامگرفته از شهرهای زیرزمینی مانند نوشآباد (Ouyi)، که در نزدیکی کاشان قرار دارد و به دوران ساسانی بازمیگردد، زِروس از تکنیکهای مشابهی استفاده میکرد: دیوارهای صاف برای جلوگیری از ریزش، و دریچههای باریک که تنها یک نفر را عبور میدادند.

فناوریهای بقا در زِروس، فراتر از تصور است. سیستم ذخیرهسازی غله در عمق، با سردابهای طبیعی که دما را ثابت نگه میداشتند، اجازه میداد ماهها بدون سطح زمین دوام بیاورند. نورگیرهای هوشمند، با انعکاس نور خورشید از طریق آینههای سنگی، تاریکی را به روز تبدیل میکردند. این معماری، نه تنها کاربردی، بلکه هنری بود – نقوشی از الهه زمین بر دیوارها، که نشاندهنده احترام به طبیعت است.
جامعه زِروس، بر پایه همکاری بنا شده بود. گروههای تخصصی معماران زیرزمینی، مسئولیت حفاری را بر عهده داشتند، در حالی که سیستم دفاع جمعی، همه را در برابر مهاجمان متحد میکرد. تقسیم کار بر اساس جنسیت و سن، کارایی را تضمین میکرد: مردان در حفاری، زنان در ذخیرهسازی، و کودکان در آموزش مهارتهای بقا.
باورهای مذهبی زِروسیها، ریشه در پرستش الهه زمین و آب داشت – الههای که نماد باروری کویر بود. آیینهای گذر در تونلهای تاریک، نوعی ritual برای ورود به دنیای زیرین، و تدفین در اتاقکهای مخصوص، نشاندهنده اعتقاد به زندگی پس از مرگ در اعماق زمین است. این باورها، با زرتشتیگری دوران ساسانی همخوانی دارد، جایی که آتش و آب مقدس بودند، اما زِروس تفسیری منحصربهفرد ارائه میدهد: دنیای زیرین به عنوان پلی به ابدیت.
ارتباط با تمدنهای همسایه
زِروس، جزیرهای تنها نبود؛ شباهتهای معماریاش با درینکویو در ترکیه – شهری زیرزمینی با عمق ۸۵ متری و سیستم تهویه مشابه – نشاندهنده تبادل دانش است. هر دو، از تونلهای دفاعی و اتاقهای ذخیره استفاده میکردند، گویی مهندسان فلات ایران و کاپادوکیه، رازهای یکدیگر را به اشتراک گذاشته بودند. با پترا در اردن هم، شباهتهایی وجود دارد: شهرهای صخرهای با تونلهای تجاری، که زِروس را به عنوان پلی بین ایران و شامات معرفی میکند.
تجارت احتمالی، قلب تپنده زِروس بود. مبادله تکنیکهای حفاری با همسایگان، و صادرات نمک و مواد معدنی از معادن کردستان، ثروت این تمدن را تضمین میکرد. تونلهایی به سوی فلات آناتولی و هند، مسیرهای تجاری مخفی را ترسیم میکنند، جایی که ادویه و ابزارهای سنگی مبادله میشدند.
مهندسی زِروس، یکی از پیشرفتهترینهای دوران باستان بود. سیستمهای آبی، با قناتهای عمودی به عمق ۶۰ متری، آب را از کوهستانهای زاگرس به عمق میرساندند. فیلترهای طبیعی از سنگ آهک، آب را خالص میکردند، و مخازن با ظرفیت ۲۰ هزار لیتر، خشکسالی را به چالش میکشیدند.
امنیت، با سنگهای گردان برای مسدود کردن گذرگاهها، تلههای سنگی و چاهی، و سیستم هشدار صوتی با طبلهای بزرگ، بینقص بود. این تلهها، شبیه به مکانیسمهای درینکویو، مهاجمان را به دام میانداختند و ساکنان را نجات میدادند.
زندگی روزمره در زیر زمین
زندگی در زِروس، دور از تصورات تاریک، پرجنبوجوش بود. فعالیتهای اقتصادی شامل کارگاههای فلزکاری و سفالگری زیرزمینی، کشاورزی قارچ در غارهای مرطوب، و تولید ابزارهای سنگی پیچیده میشد. بازارهای مبادله کالا در عمق ۳۰ متری، جایی که صداها در تونلها میپیچید، مرکز تجارت بود.
فعالیتهای اجتماعی، از مدارس آموزش حفاری تا مراسم جشنهای فصلی در تالارهای بزرگ، جامعه را منسجم نگه میداشت. تصور کنید مادرانی که در نور انعکاسی، داستانهای اساطیری برای فرزندانشان روایت میکنند، یا رقصهای آیینی که لرزه بر دیوارهای سنگی میانداخت.
شبکه راههای مخفی زِروس، تونلهایی به بینالنهرین، فلات آناتولی، و حتی هند و چین داشت – مسیری برای تجارت و فرار. تأثیرات فرهنگی، در نقوش مشترک با اورارتو و شباهتهای معماری با شهرهای ساسانی مشهود است. افسانههای دنیای زیرین، از زِروس به فولکلور محلی رسیده، و هنوز در داستانهای کردی و لری تکرار میشود.
فرضیههای ناپدید شدن این تمدن
چرا زِروس ناپدید شد؟ فرضیه اول، حمله اعراب در قرن هفتم میلادی است: شواهد سوختگی در ورودیها و سلاحهای عربی در لایههای بالایی، این سناریو را تقویت میکند. تغییرات ناگهانی در سبک معماری، نشاندهنده سقوط ناگهانی است.
دوم، تغییرات محیطی: خشکشدن قناتها به دلیل زلزلههای مخرب، و شیوع بیماریها در فلات، جمعیت را نابود کرد. متون تاریخی، از زلزلههای ویرانگر سخن میگویند که تونلها را فرو ریخت.
میراث زِروس، زنده است. در معماری، الهامبخش قلعههای اسماعیلیه و شهرسازی سلجوقی شد – تکنیکهای خنکسازی طبیعی که هنوز در خانههای یزد دیده میشود. فرهنگی، بقایای آیینهای نوروزی در غارها، و افسانههای شهرهای گمشده، بخشی از هویت ایرانی است.
کشفیات جدید ۲۰۲۵
سال ۲۰۲۵، فصل تازهای برای زِروس بود. در ابرکوه، شهری زیرزمینی با ۶۵۰ هزار فوت مربع کشف شد – سیستم قناتهای قاجاری که آب را خنک نگه میداشت. دستگاه تقطیر آب با سنگهای معدنی، ظرفیت ۲۰ لیتر روزانه، قدیمیترین در جهان است. ابزارهای نجومی، شبیه اسطرلاب ابتدایی، و مدارک پزشکی مانند ابزار درمان سنگ کلیه از برنز، دانش زِروسیها را آشکار کرد.
در نهایت، تمدن زِروس نه تنها یک فصل گمشده از تاریخ ایران، بلکه درسی از resilience انسانی است. در دنیایی که تغییرات اقلیمی تهدید میکند، این شهرهای زیرزمینی یادآوری میکنند که خلاقیت، کلید بقاست. کاوشها ادامه دارد، و شاید روزی، راز نهایی این تونلهای هزارساله برملا شود – رازی که ما را به عمق وجودمان بازمیگرداند.
منیع: دیروزبان
12238932
مهمترین اخبار وبگردی











