دیپلماسی دیجیتال در سایه مذاکرات هستهای

باشگاه خبرنگاران جوان؛ سعید چراغی- در دنیای امروز، دیپلماسی دیجیتال به عنوان یکی از ابزارهای کلیدی سیاست خارجی، نقشی پررنگ در شکلدهی به افکار عمومی و روندهای دیپلماتیک ایفا میکند. ظهور پلتفرمهایی نظیر ایکس (توییتر سابق) باعث شده تا مقامات سیاسی، رسانهها و حتی شهروندان عادی به سرعت به تحولات بینالمللی واکنش نشان دهند و در شکلگیری روایتهای سیاسی مشارکت فعال داشته باشند.
مذاکرات اخیر میان ایران و آمریکا که روز شنبه، ۲۳ فروردین ۱۴۰۳ (۱۲ آوریل ۲۰۲۵) در مسقط عمان برگزار شد، نمونهای برجسته از پیوند دیپلماسی سنتی با ظرفیتهای فضای دیجیتال بهشمار میرود. این مذاکرات که بهصورت غیرمستقیم و با میانجیگری عمان برگزار شد، از همان ابتدا با بازتابی گسترده در شبکههای اجتماعی همراه بود. عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، پیش از آغاز مذاکرات در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «ایران و ایالات متحده، روز شنبه در عمان برای گفتوگوهای غیرمستقیم در سطح مقامات عالی ملاقات خواهند کرد.
این یک فرصت و نیز یک آزمون است. توپ در زمین آمریکاست.» این پیام بهسرعت در رسانههای بینالمللی بازنشر شد و از سوی تحلیلگران، بهعنوان نشانهای از عزم ایران برای آزمودن جدیت طرف آمریکایی تفسیر گردید. از سوی دیگر، دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، نیز در اظهارنظری رسانهای گفت: «میخواهم ایران کشوری عالی، فوقالعاده و شاد باشد. فقط نباید سلاح هستهای داشته باشد.» گرچه این سخنان مستقیماً در ایکس منتشر نشد، اما بهسرعت در فضای دیجیتال بازتاب یافت و نوعی پیام نرم از سوی دولت آمریکا تلقی شد. در این میان، کاربران شبکههای اجتماعی نقش مهمی در پوشش، تحلیل و بازتاب مذاکرات ایفا کردند.
تحلیلگران بینالمللی، روزنامهنگاران مستقل و حتی فعالان فضای مجازی با دقت و سرعت بالا به بازتولید و تفسیر اخبار مربوط به مذاکرات پرداختند. این تعامل گسترده، باعث شد تا گفتمانهای متعددی درباره اهداف، نتایج و پیامدهای مذاکرات در بستر دیجیتال شکل بگیرد. اهمیت دیپلماسی دیجیتال نهتنها در اطلاعرسانی، بلکه در جهتدهی افکار عمومی، تنظیم انتظارات و حتی اعمال فشار روانی نهفته است. توییتهای عباس عراقچی پس از پایان مذاکرات، و توییتهای اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت امور خارجه، در روز مذاکرات، نوعی دیپلماسی عمومی دیجیتال را شکل دادند که هدف آن برجستهسازی موضع ایران در آستانه چانهزنی و پس از آن بود.
همچنین، بیانیه کاخ سفید و بازتابهای آن در رسانهها نشان داد که فضای مجازی دیگر تنها عرصه اطلاعرسانی نیست، بلکه به میدان اصلی روایتسازی دیپلماتیک تبدیل شده است. از سوی دیگر، روایت رسمی ایران از روند مذاکرات موجب عقبنشینی نسبی جریانهای برانداز در مواجهه با این رویداد شد. این گروهها که بهطور مداوم در تلاش برای ایجاد شکاف میان مردم و حاکمیت هستند، در انتظار موضعگیری تندتری از سوی دونالد ترامپ بودند تا آن را به ابزاری تبلیغاتی علیه مردم ایران تبدیل کنند. با این حال، انتشار بیانیهای فوری و نسبتاً معتدل از سوی کاخ سفید، در کنار واکنش سریع و حسابشده تیم دیپلماتیک ایران، موجب شد این جریانها نتوانند پروژه روایتسازی خود را با شدت همیشگی پیگیری کنند.
در مجموع، مذاکرات عمان تنها یک رویداد دیپلماتیک سنتی نبود، بلکه همزمان، عرصهای برای بروز دیپلماسی دیجیتال بهحساب میآمد. مقامات دو طرف تلاش کردند تا با بهرهگیری از زبانی ساده و مستقیم، پیامهایی مؤثر به افکار عمومی جهانی منتقل کنند. این واقعیت بار دیگر تأکید میکند که در عصر دیجیتال، گفتوگوهای پشت درهای بسته دیگر بهطور کامل پنهان نمیمانند، بلکه بلافاصله روایت آنها در سطح جهانی به اشتراک گذاشته میشود و تحلیل میگردد و اگر غفلتی صورت گیرد، تیم مقابل و رقیب جریان را به دست خواهد گرفت.
در نهایت، تجربه مذاکرات اخیر ایران و آمریکا در عمان، گواهی است بر این واقعیت که دیپلماسی امروز بدون حضور مؤثر در فضای دیجیتال ناقص است. جهانی که در آن یک توییت میتواند معادل یک بیانیه رسمی تلقی شود، نیازمند بازنگری جدی در روشها و ابزارهای سنتی دیپلماسی است؛ بازنگریای که دیجیتال دیپلماسی را از یک ابزار جانبی به ستون اصلی سیاست خارجی تبدیل میکند.
12180330