به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، او که یکی از چهرههای هنری نزدیک به دولت محمود احمدینژاد بود، در گفتوگویی ماجرای آشنایی با رئیس دولتهای نهم و دهم را بازگو کرده است.
نجفی به تماشاگران امروز گفته: «یک روز برای پروژه کارآگاه علوی روبه روی وزارت امور خارجه کار میکردیم. یعنی وزارت امور خارجه ساختمان شهربانی سابق را خریده بود و در آن تعمیرات میکردند و ما هم نمای ساختمان را میخواستیم. از آقای متکی خواهش کردم اجازه بدهند در یکی از طبقات و زیرزمین کار کنیم، ایشان هم محبت کرد و خودش هم آمد افتتاح کرد. خوشش هم آمده بود و ول هم نمیکرد.»
او ادامه داده: «یک روز آنجا کار میکردیم یک باره شلوغ شد. آن روز چاوز از عربستان با آقای احمدینژاد آمده بودند. مراسم که تمام شد من با لباس صحنه پریدم جلو؛ خود چاوز تعجب کرد از تیپ من، یک عده ریختند آقا نرو، ولی آقای احمدینژاد گفت راه بدهید ایشان تشریف بیاورند. هنوز چاوز سوار ماشین نشده بود. به ایشان گفتم بچهها اینجا کار میکنند، بیا یک خسته نباشید بگو! قبل از آن هم بچهها گفتند نرو فایده ندارد، من گفتم میگویم. تا گفتم، آقای احمدینژاد با وجود این که 24 ساعت بود نخوابیده بود و از عربستان مستقیم آمده بودند، آمد سر صحنه و حرف زد و به بچهها خسته نباشید گفت.»
تجفی گفته: «خواست برود گفتم این همه قراردادهای همکاری میبندند یک قرارداد رویش، سالی یک سینمایی یا یک سریال، با همین کشورهایی که میشناسیم، آمریکا نخواستیم، با بولیوی، ونزوئلا، روسیه و... ببندید که ما جهانی شویم. اصلاً به من هم ندهید. به کارگردانهای دیگر بدهید. همانجا با چاوز هم قرار همکاری در ساخت یک سریال را گذاشتیم.»
به گفته نجفی، «احمدی نژاد گفت اینها را بنویس. اینطور نمیشود شما یک چیز بگویی من یادم برود. باید یک شورا تشکیل شود. اصلاً باید به سینما نگاه تازهای شود. یک سال و نیم بعد دکتر حسینی به من زنگ زد گفت شما به عنوان یکی از اعضای شورای عالی سینما انتخاب شدهای نظرت چیست؟ گفتم من را میشناسی و نظریاتم را میشناسی! اگر واقعاً برای سینماست من میآیم، همه حرف هایم را میزنم، ابایی هم ندارم اما اگر برای شو است، من نمیآیم، گفت خیلی هم جدی است.»
او در پاسخ به این پرسش که بعد از آن آقای احمدینژاد را کجا دیدید؟ گفته:«در همان شورای عالی سینما.»
«نجفی به این پرسش که غیر از سینما صحبت دیگری هم با ایشان داشتید؟ هم اینگونه پاسخ داده:«آن روزی که بعد از انتخابات گردهمایی داشتند من رفتم آنجا. رسما به ایشان گفتم جلوی این جمعیت میگویم خرمشهر نه آب دارد و نه برق، قول بدهید اینها را انجام دهید.»
گردهمایی که نجفی از آن یاد کرده، همان گردهمایی است که احمدینژاد در آن از کلمات «خس و خاشاک» برای نام بردن از مخالفانش استفاده کرد. او میگوید: «من آنجا بودم ولی نمیدانستم در دلش چه میگذرد و چه میخواهد بگوید. اتفاقاً چون وزرا دورش بودند نمیخواستم جلو بروم و پشت سرش بودم. یک آقای نجفی رئیس امنیت ایشان بود که با من هم هیچ نسبتی ندارد ولی من را میشناخت، دو سه تا از وزرا را کنار زد و من را گذاشت کنار ایشان. من دوباره آمدم پایین. این بار آقای الهام را پس زد گفت شما بیا اینجا. همان موقع از ایشان (احمدینژاد) قول گرفتم که به خرمشهر رسیدگی کند و با من دست داد. زمانی هم که میخواست آب شهر را افتتاح کند از نهاد به من زنگ زدند، خودم با پول خودم رفتم خرمشهر برای افتتاح. »
5757
6815690