ˈجهانداد معماریانˈ محقق مقیم آمریکا و ˈلیلا پیرانˈ کارشناس مسائل خاورمیانه در این مقاله با اشاره به توافق موقت هسته ای نوامبر 2013 بین ایران و آمریکا، نوشتند: این توافق به صورت بالقوه نشان می دهد که فصل جدیدی در مذاکرات بین المللی در آینده ایجاد شده اما با وجود آشتی سیاسی که بسیاری در هر دو طرف آن را موفقیتی چشمگیر قلمداد می کنند، موفقیت کامل آن مطمئنا به اقدامات بیشتری نیاز دارد.
آمریکا به منظور ایجاد رابطه ای پایدار و بر اساس اعتماد و درک متقابل باید تلاش هایی را که ریشه در دیپلماسی مذهبی دارد، با جدیت بیشتری مورد توجه قرار دهد. این گزینه سیاسی به مرور زمان تنش ها در روابط دو کشور را کاهش خواهد داد و همزمان به اعتماد سازی در روابط اغلب بی ثبات جهانی کمک خواهد کرد.
در ایران، مذهب یک باور اجتماعی مهم و انگیزه اصلی هر گونه اقدام سیاسی است. قوانین و ارزش های مذهبی رکن اصلی نظام سیاسی و دولت در این کشور را تشکیل می دهد و تقریبا همه مسائل زندگی عادی در چارچوب مسائل مذهبی انجام می شود.
بنابراین، با توجه به نقش بسیار موثر روحانیون ایرانی در استفاده از مذهب برای بسیج عمومی، منطقی به نظر می رسد که رهبران دیگر قدرت های جهان نیز چارچوب مذهبی را ملاک قرار دهند. با این وجود، دیپلمات ها و سیاستمداران آمریکایی اغلب این موضوع را نادیده گرفته اند و در رابطه با نوعی از تعامل فرهنگی در خارج از حیطه مذهبی غرب غفلت کرده اند.
این رویکرد که در آن محتوای مذهبی کاملا نادیده گرفته می شود، حتی با نگاهی بر سهمی از بودجه آمریکا به سازمان های غیر دولتی، موسسه ها و اندیشکده هایی که به مخالفان ایرانی کمک می کنند، بخوبی آشکار است.
البته طرح های دیپلماتیک میان مذهبی قبلا اجرا شده اما این تلاش ها می توانند افزایش یابد. برای مثال، مرکز بین المللی مذهب و دیپلماسی (ICRD) در سال 2005 حامی دیدار مقامات و محققان مذهبی ایران به آمریکا بود.
پیش از آن نیز 9 مقام مذهبی آمریکا به نمایندگی از سه دین مسیحیت، اسلام و یهودیت در سال 2003 به ایران سفر کردند.
هیات های بازدید کننده در این دیدار به غیر از بازدید از چند مرکز اسلامی متعلق به شیعیان و سنی ها و اماکن عبادی مختلف، با تعداد از مقامات ارشد آمریکایی، اساتید دانشگاه ها و اندیشمندان ملاقات کردند.
نویسندگان این مطلب در ادامه این پرسش را مطرح کرده اند که چه اتفاقی می افتد اگر دولت آمریکا با مقامات محافظه کار ایرانی از طریق یک تعامل فرهنگی که ریشه در درک عمیق تری از نگاه خارجی به جهان و تعیین اولویت هایشان دارد، ارتباط برقرار می کردند؟ به گفته آنها، این روش می تواند در کاستن از اختلافات بین تندروها در ایران و همتایانشان در غرب روش موثرتر و جامع تری باشد.
رویکرد سیاست خارجی آمریکا به ایران در طول تاریخ بین بازدارندگی و عدم تعامل در نوسان بوده است. حاصل چنین سیاستی، دشمنی و آمریکا ستیزی در بین اصولگرایان و طیف محافظه کاران در ایران بوده است. بنابراین، دیپلماسی مذهبی احتمالا نقش مهمی در احیای روابط رسمی دو کشور، اعتماد سازی و روابط پایدار بین این دو کشور قدرتمند خواهد داشت و باعث تعمیق درک متقابل و تبادل دیدگاه های دو طرف خواهد شد.
دیپلماسی مذهبی روش دیگری در دیپلماسی است که از فعالان غیر دولتی از جمله مقامات سازمان مردم نهاد، رهبران مذهبی و شهروندانی بهره می گیرد که از مذهب برای ایجاد مصالحه بین المللی استفاده می کند. هر چند چنین روشی به عنوان یک دیپلماسی رسمی شناخته نمی شود اما اهمیت آن در تلاش ها با هدف ایجاد صلحی پایدار و طولانی کمتر از دیپلماسی رسمی نیست.
به اعتقاد نویسندگان این مقاله، در عصر ارتباط فزاینده اغلب چهره و نقش ˈدیپلمات شهروندهاˈ و نه مقامات منتخب قدرتمند واشنگتن، معرف آمریکا به جهان هستند. از طریق چنین روابطی بین شهروندان است که دیدگاه ها و گرایشات دستخوش تغییر می شود و با ایجاد گفتمانی موثر به پیشبرد گفت و گو کمک می شود.
همان طور که روابط وخیم گذشته ایران و آمریکا نشان می دهد، فقدان ارتباط آشکار با توجه به اولویت های هر یک از دو کشور، نگرانی ها و انتظارات احتمال سوء تفاهمات را افزایش می دهد و از این رو تنش ها را تشدید می کند و به اختلاف منجر می شود. برای مثال، روحانیون ایرانی همواره به غرب و به ویژه آمریکا بی اعتماد بوده اند. دیپلماسی مذهبی هم چنین به تعمیق روابط اجتماعی از طریق مذاکرات مستقیم با تشکیلات مذهبی در ایران منجر می شود.
تلاش های دیپلماتیک با رویکرد مذهبی، فرصت ها را برای تعامل و آگاهی از فرهنگ ها افزایش می دهد.
مترجمام**9158 **1566
انتهای پیام /*
3560892