به گزارش جهان به نقل از فارس، صبح نماز عید فطر لطف خاص خودش را دارد حالا در مصلای بزرگ باشد یا دانشگاه تهران.



امروز پس از مدت ها بار دیگر اقامه نماز به مصلی تهران افتاد تا عظمت اسلام را بار دیگر بتوان در صفوف فشرده نمازگزاران عید فطر دید.



قرار بود که درهای مصلی از ساعت چهار و نیم صبح برای حضور نمازگزاران باز باشد، اما نگاه هر کسی که به جمعیت درون مصلی می افتاد، این سئوال مطرح می شد که این جمعیت در همین سه چهار ساعت اینجا جمع شده‌اند؟



دنباله جمعیت از درون محوطه مصلی گذشته و به پارکینگ ها هم رسیده بود و دغدغه خیلی ها این که آیا صفوف به هم متصل است تا نماز به درستی اقامه شود.



***



با این که تابستان بود، اما وزش باد صبحگاهی صورت نمازگزاران را نوازش می‌داد و هوا خنک تر از همیشه بود. گرچه تابش نور آفتاب بر مصلی می بارید، اما هنوز رمق آفتاب سبک تر از آن بود که گرمای روزهای بعد رار تکرار کند.



***



گرچه ورود مواد خوردنی به داخل مصلی ممنوع بود، اما بودند کیسه های خشکبار و کیک های کوچکی که قاچاقی می آمد و با لبخند بین روزه داران پخش می شد.



***



«آقا» که آمد، صدای تکبیر از همه جا بلند شد. همه ایستادند تا نماز خوانده شود. شکر یک ماه روزه داری به جا بیاید و دعایی برای فرصتی دیگر تا ماه رمضان آینده باز هم همه میهمان خدا شوند.



***



صفوف نماز که شکل می گیرد، پشت سر «رهبر» مسئولین هم به نماز می ایستند. روسای قوای سه گانه، رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام و البته وزن مسئولان دولتی در این میان سنگین تر است. معاون اول رییس جمهور، رییس دفتر رییس جمهور و دستیار اجرایی روحانی دیگر مسئولانی بودند که بعد از رهبری وارد مصلی شدند.



***



آقا عصایش را جلوی سجاده می گذارد. تکبیر گفته می شود...



دست ها به قتوت بلند می بالا می‌آیند و همه زمزمه می کنند"الَّذِی جَعَلْتَهُ لِلْمُسْلِمینَ عیداً وَ لِمحَمَّد صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ"...



***



وسط نماز دو تا پسربچه با شیطنت جلوی آقا می دوند و محافظان سریع عقب می کشاندنشان و البته همان لحظه کوتاه کافی بود تا عکاس ها شکار خود را صید کنند.



***



عید فطر امسال، عجیب بوی غزه می داد. چه حرف های رهبری و چه سربندهای سبزی که بین نمازگزاران پخش شده بود، می‌گفت که قلب ایران در روز عید هم به یاد غزه می‌تپد.



***



رهبری در خطبه های خود باز هم بر اهمیت غزه تاکید کرد. این که باید همه ملت فلسطین را تسلیح کنند و این که سگ هاری به جان ملت فلسطین افتاده و بشریت باید به این مسئله واکنش نشان دهد.



***



خطبه ها که تمام می شود، تکبیرها بار دیگر شروع می شوند و البته جماعت در پارکینگ ها زودتر از همه پراکنده می شوند. گرچه به برکت مترو و بزرگراه ها، دیگر خبری از تجمع جمعیت نیست.



بیرون، صندوق های کمک به غزه هم برپا شده است. پیرمردی آرام ۲هزار تومانی خود را به صندوق پول می اندازد و به متصدی صندوق می گوید: «این پولا چند تا گلوله میشه»