آن‌هایی که عمان را به عنوان کشور بیطرف پذیرفتند، توصیف‌شان از «طرف» و درک و برداشت‌شان از طرفداری و بیطرفی چیست؟ آنهایی که بین این همه کشور آسیایی، کشور فارسیزبان، کشور نزدیک به مرز و فرهنگ ایران، دست روی عمان گذاشتند، طبق چه متر و معیاری به این انتخاب رسیدند؟ در آسیا نفوذ نداریم، درست... کرسیهای باارزش آسیایی را برای جلب رضایت مدیران بالادستی حراج کردیم، درست... تشکیلات کنفدراسیون فوتبال آسیا وامدار شیوخ سعودی است، درست و فوتبال‌ ما چوب برخی رفتارهای افراطی خارج از زمین فوتبال را خورد، این هم درست؛ اما چرا عمان؟ چرا تصور میکنیم چون به واسطه سیاست‌های بین‌المللی دولت، رابطه سیاسیمان با دولت عمان خوب است، فوتبال‌دوستان این کشور هم با تیم‌های ایرانی همذات‌پنداری میکنند و در تقابل با نمایندگان سعودی پشت ما درمیآیند؟ ما از کدام طرف به عمان نگاه کردیم و به این نتیجه رسیدیم که آنها در فوتبال میان ما و عربستان، بیطرف هستند؟ این فصل که گذشت و دیگر کاری نمیتوان کرد اما توقع داریم از همین حالا که مهدی تاج در تلاش است رأی قبلی AFC را بشکند و رویارویی نمایندگان ایران و عربستان سعودی را به حالت عادی و بازی رفت و برگشتی درآورد، برای فصل بعد، به فکر پیدا کردن یک متحد فوتبالی در منطقه باشیم تا اگر باز هم زورِ زر سعودیها به منطق ما و قوانین فیفا چربید، تیم‌های ما در یک شرایط مناسب بازی کنند، نه در مسقط که اسمش زمین بیطرف بود و در آن همه طرفدار حریف ایران بودند.

_{این یادداشت در سرمقاله پنجم اسفند روزنامه خبرورزشی چاپ شده است.}