مهدی مطهرنیا تحلیلگر مسایل بین المللی روز شنبه در گفت و گو با خبرنگار ایرنا درباره فرمایشات رهبر معظم انقلاب در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری مبنی بر اینکه نظام غرب متزلزل شده و نظم جدید جهانی در حال شکل گیری است افزود: نظم آینده در پرتو ایده ها و اندیشه های تازه ای ایجاد می شود که لزوما امتداد ایده های قدیمی نیستند.
وی با بیان این که دوران گذار اساسا دارای دو ویژگی بحران زی و بحران زا است ، افزود: لذا بحران زی بودن و بحران زا بودن ایجاب می کند که نظم گذشته با چالش های جدی رو به رو شود و برای رسیدن به یک نظم منظم مجدد، تجربه های پرهزینه ای را پشت سر بگذارد.
این تحلیلگر مسایل بین المللی افزود: گذار جامعه بشری از منظر فکری از پوزیتیویسم (اثباتگرایی) به پساپوزیتیویسم و ورود جریان ها و جهت گیری های فرهنگی به عرصه های گوناگون حتی علم و رسمیت بخشیدن به ورود مولفه ای مانند فرهنگ به عرصه علم توسط پساپوزیتیویست ها با نگرش هایی همزمان شده است که دیگر به سهولت نگرش های پوزیتیویسمی در نظام بین الملل را پذیرا نیست.
وی ادامه داد: شکل گیری نظم جهانی دیگر قیاس پذیر نیست، لذا نظم آینده در پرتو ایده ها و اندیشه های تازه ای ایجاد می شوند که ضرورتا امتداد ایده های قدیمی نیستند و پساپوزیتیویست ها بیش از اثبات گرایان بر این نکته تاکید دارند.
مطهرنیا گفت: این در حالی است که باید بپذیریم جامعه جهانی اکنون پساتجددگرایی ناشی از پساپوزیتیویسم را زیر سوال برده است و دوران فراپساپوزیتیویسمی را تجربه می کند.
این تحلیلگر مسایل بین الملل یادآور شد: در چنین دیدگاهی ما شاهد شکل گیری ایده هایی هستیم که برخلاف نظریه های قدیم نگرش های انتقادی را بازتولید می کند و بر این باور است که جهان آینده مملو از مدل های گوناگون و اراده مختلف برای رسیدن به یک نظم جدید خواهد بود.
وی ادامه داد: بنابراین دیگر ما با یک نظم بین المللی از پیش تعیین شده رو به رو نخواهیم بود بلکه آینده هایی ترسیم شده در غالب سناریوهای گوناگون وجود دارد که هریک تلاش دارند تا با مدیریت آینده زمان، زمینه تبدیل آن را به آینده مرجح (ترجیح داده شده) بازیگران مختلف تبدیل سازند.
مطهرنیا افزود: باید گفت که نظام بین الملل هم اکنون در حال گذار از منطق سنتی خود به یک منطق جدید در حال حرکت است، هر چند که ابعاد این منطق هنوز مشخص نیست و باید منتظر بود تا در چارچوب اراده های گوناگونی که معطوف به آینده های متکثر موعود است کدام یک از این آینده ها دارای ظرفیت برتری بر دیگر آینده ها خواهند بود.
این تحلیلگر مسایل بین الملل گفت: جامعه امروز جهانی یک جامعه در حال گذار به سمت آینده های ترسیم شده در پرتو اراده های گوناگونی است که هریک سعی می کنند به بازتولید مطلوبیت های خود در قالب اجرایی شدن مدل خویش در آینده نظم نوین جهانی داشته باشند.
وی ادامه داد: در اینجاست که نقش قدرت ملی هرکشوری در جهت فعلیت بخشیدن به سناریوی مطلوب آن کشور برای رسیدن به آینده مرجح ترسیم شده اهمیت پیدا می کند.
مطهرنیا افزود: با توجه به افزایش بازیگران بین المللی و کمرنگ شدن مرزها در نتیجه درهم پیچیدگی عناصر زمان و مکان با همدیگر باید دریافت که در آینده ای که جهان در یک تصویر کلی در حال تبدیل شدن به یک مرزعه کوچک است ولی در همان حال در همین مرزعه کوچک شاهد هویت های تک سرنشین دانش بنیان خواهد بود، نمی توان دیگر جهان آینده را در قالب الگوهای متصلب، منسدد و فرادستگرایانه مدیریت کرد.
وی یادآور شد: انعکاس همین دریافت را می توان در تئوری قدرت هوشمندتر آمریکایی «جوزف نای» هم دید.
این تحلیلگر مسایل بین المللی گفت: در آینده جهان مدیریت کنونی باید تجربه ای جدید را در جهت نظم بخشی به این هویت های تک سرنشین دانش بنیان در مرزعه جهانی تجربه کند بنابراین نظم های دیکته شده فرادستی بدون آینده پویی و مدیریت رفتارها و کنش های پرکثرت اما متراکم آینده امکان پذیر نخواهد بود.
مطهرنیا با بیان این که جهان نه به یک دهکده که در حال تبدیل شدن به یک مرزعه است، گفت: این جهان متراکم آینده است ولی در همین حال در این جهان متراکم بهم فشرده ابزارهای ارتباطی و فناوری اطلاعاتی چنان انسان ها را در خود فرو می برد که در آینده هر انسانی یک هویت تک سرنشین و دانش بنیان خواهد داشت.
وی تاکید کرد: اداره چنین جامعه ای بدون دموکراسی و رفتار دمکراتیک برای مدیران آن بسیار هزینه آور خواهد بود.
سیام**1058 **1449
انتهای پیام /*
4660834