برمودا قفل زبانها را باز میکند
بهتازگی فصل جدید برنامه «برمودا» با طراحی خلاقانه و تحولات چشمگیر در دکور و گرافیک، بهعنوان یکی از پرمخاطبترین برنامههای صداوسیما، به استقبال بینندگان آمده است. در فصل گذشته دیدیم که کامران نجفزاده، مجری و سردبیر این برنامه، با گفتوگوهای ساده، روان و در عینحال چالشی و جذاب توانست برمودا را در صدر جدول برنامههای پرمخاطب تلویزیون بنشاند.
طبق اخبار این فصل نیز او و تیم برمودا تلاش کردهاند با انتخاب مهمانان ویژه و طراحی گفتوگوهای خاص، روزمرگیها را از نگاهی متفاوت به مخاطبانشان ارائه بدهند. آنچنان که یک جگرکی، خلبان، بازیگر و سیاستمدار یا استاد دانشگاه در گفتوگو با این مجری مبتکر، خود را بهشکلی تازه خواهند یافت. کامران نجفزاده مجری، جواد انصافی بازیگر شاغلام، مهدی مینایی تهیهکننده و هادی خفاجی کارگردان جوان برمودا در گفتوگوی پیشرو با «جامجم» با اشاره به موفقیتهای فصل گذشته و راحتی مهمانان در بیان ناگفتههای خود، از تلاش تیم تولید برای ایجاد فضایی صمیمی و جذاب در فصل جدید سخن گفتهاند. آنها تلاش کردهاند برمودا در این فصل با خلق تجربهای متفاوت و دلنشین برای مخاطبان همچنان لحظات دلنشینی را رقم بزند.
مهمانان ما، حال خوبی دارند
براساس نتایج آمار مرکز تحقیقات فضای مجازی صداوسیما، بازدیدهای تلوبیون، نظرسنجی جامجم و یک مرکز دانشگاهی، فصل گذشته «برمودا» در صدر جدول پرمخاطبترین برنامههای صداوسیما ایستاده است. از این موفقیت برایمان بگویید.
بهنظرم موفقیتی که برمودا در فصل گذشته تجربه کرده است واقعا لطف خدا بوده. این موفقیت برای خود من هم جالب و گاهی عجیب است که چطور مهمانهایی با رنگ و بوی اجتماعی، هنری، سینمایی، اقتصادی، ورزشی و هر حوزهای که الان ممکن است به ذهنم نیاید، چطور در مقابل دوربین برمودا اینقدر راحتند. گاهی مهمانان وقتی روبهروی دوربین برمودا هستند ناگفتههایی را روایت میکنند که هیچجا نگفتهاند. گاهی ممکن است سختترین و پیچیدهترین سؤالات را در کنار فضاییترین و تخیلیترین پرسشها بپرسیم، اما هیچ وقت واکنش منفی نگرفتهایم. هیچوقت در پاسخ سؤالاتم گفته نشده «نه! نپرس» و البته همیشه بعد از پخش برنامه، مهمانان حال خوبی دارند. تماس میگیرند و تشکر میکنند. بهنظرم مهمانان به این جمعبندی رسیدهاند که چقدر مراقبت از مهمان و در عین حال هوای مخاطب را داشتن برای تیم برمودا مهم است. ما باید هم ادب و کرامت انسانی را در قبال مهمانانمان رعایت بکنیم و هم طوری برخورد کنیم که برنامه برای مخاطبان جذابیت داشته باشد و سؤالی باقی نمانده باشد که نپرسیده باشیم. رعایت این چارچوب سخت و حساس است. اینکه بتوانی هم مهمان را نرنجانی و هم مخاطب را راضی نگهداری اصلا آسان نیست.
چه چیزی کامران نجفزاده را به جایی رساند که بتواند در اولین برنامه بعد از برگشت به ایران و فراغت از خبر و رهایی از خبرنگاری، در عرصه رسانه به شکلی دیگر موفق ظاهر شود؟
لطف خدا. البته به نظرم در برخی موقعیتهای پرچالش برنامه، این تجربههای خبرنگاری و روزنامهنگاری بوده که به من کمک کرده، اما باید دقت کرد برمودا حاصل کاری تیمی در تهیه و تولید برنامه است و البته حمایتهای شبکه نسیم و مدیریت شبکه هم نقش اساسیای در موفقیت آن داشته. موفقیت برمودا مربوط بهفرد نیست. حاصل زحمات مدیریت، بچههای تیم تهیه و تولید قدیم و جدیدیها در نسیم است.
اگر کسی غیر از کامران نجفزاده این دست سؤالات را با مهمانان مطرح میکرد، باز هم برمودا موفق میبود؟
یک مدل دیگر میشد که میتوانست موفق هم باشد.
آیا نمیگویید برمودا موفق نمیشد، چون ممکن است حاشیه ایجاد کند؟
نه! چون «خودطاووسپنداری کرکسی» بدچیزی است. هیچوقت نباید دچار سو تفاهم شد. من خودم بخواهم خودم را نقد کنم تا صبح مینویسم. پر از ایرادم.
اگر کامران نجفزاده بهعنوان مهمان روی مبلمان تالار برمودا مینشست، چه سؤالی از او میپرسیدید که مخاطبان منتظر جوابش میبودند؟
اینکه خودم بنشینم جلوی خودم و از خودم سؤال بپرسم، ترجیح میدهم اینکار را نکنم. (بعد از سکوت طولانی) این سؤال خیلی سخت است.
شاید سؤال مخاطبانتان این میبود که دستمزد کامران نجفزاده برای اجرای برمودا چقدر است؟
سؤال خوبی است. من کارمند شبکه نسیم هستم.
فصل دوم برمودا چه ارمغانی برای مخاطبانش به همراه خواهد داشت؟
ترجیح میدهم برویم جلوتر ببینیم چه میشود. حضور جناب استاد انصافی در نقش شاغلام پختهتر شده. دکور تغییر کرده و همچنین کار تیم تهیه و تولید برمودا میتواند به تاریخ شفاهی بسیاری حوزهها تبدیل شود. میتوان مصاحبهها را مکتوب کرد و بعد در کتابی منتشر شوند. برمودا پتانسیل بالایی دارد اگر خدا بخواهد.
سوژه و مهمانی وجود دارد که آقای نجفزاده علاقهمند باشد او را در برنامه برمودا روبهروی خود ببیند؟
در خبر تقریبا با هر کسی دوست داشتم مصاحبه کردهام، اما اینجا قواعد خودش را دارد و شرایط متفاوت. بله! خیلیها هستند که دوست دارم پای صحبتشان بنشینم، اما به هر حال تلویزیون قواعد خودش را دارد.
شما از خبرنگاری به اجرا رسیدهاید. آیا مجددا شما را در کسوت خبرنگاری خواهیم دید؟
وقتی شرایط خیلی بحرانی و جنگی میشود دلم برای خبرنگاری بحران تنگ میشود. این را نمیتوانم تکذیب کنم. نوستراداموس هم نیستم، اما این را هم میدانم که شاعر سرود: دل نیست کبوتر که چو برخاست، نشیند/ از گوشه بامی که پریدیم، پریدیم.
پیشبینی میکنید باز هم در برمودا رکورد جذب مخاطب را بشکنید؟
تا خدا چه بخواهد. به نظرم اگر صاف و صادق با ایدههای خوب به نیت حال خوب مردم جلو برویم و از دل باشد، بر دل مینشیند.
چرا آقای نجفزاده اهل مصاحبهکردن نیست؟ سالهاست مصاحبه مفصلی نکردهاید با وجود اینکه خبر داریم برخی همکارانمان مدتهاست پیگیرند.
من بلوطی پیر بودم پای یک کوه بلند/ نیمم آتش سوخت، نیم دیگرم را باد برد/ از غزلهایم فقط خاکستری مانده بهجا/ بیتهای روشن و شعلهورم را باد برد
اتاق شاغلام به رنگ شعر و دمنوش
جواد انصافی در فصل اول شاغلام برمودا بوده. شاغلام فصل دوم چه تفاوتی با فصل گذشته دارد؟
در فصل اول، لوکیشنی خاص شاغلام وجود نداشت، اما این فصل شاغلام اتاقی دارد که آنجا شعرمی گویدودمنوشهای مهمانانرا آماده میکندکه خاص او طراحی شده است. مایک دمنوشخانه داریم که انواع دمنوشها در آنجا ارائه میشود. متناسب باشناختیکه از مهمانهادرطول ضبط پیدا میکنم دمنوشهایم راتقدیم میکنم. مثلا برای مهمانانی که طبع تندتری دارند، دمنوش آرامبخش تهیه میکنم.
ایده پذیرایی با دمنوش براساس پیشنهاد شما بوده؟
در فصل گذشته، تنها یک چایخانه داشتیم. پیشنهاد دادم از آنجا که در فرهنگ ما از دوران ساسانی دمنوشخانه و شربتخانه داشتهایم، اصالت ایرانی را حفظ کنیم. هرچند دمنوشها وشربتیها خاصیت پزشکی هم دارند. روی این خاصیتها تحقیق کردم و خواص درمانی هر کدام را در آوردم. ازآنجاکه هر دمنوش رابا یک دوبیتی تقدیم مهمان میکنم، سعی کردم آن دوبیتی وامدار ادبیات فولکلور ایران باشد تا مهمانان با فرهنگ و موسیقی ایرانی آشنا شوند. مثلا در مورد آویشن، براساس موسیقی «آی بانو، بانو، بانو» ترانه ساختم و خواندم «آویشن چه خوبه، مفیده، آویشن، آویشن، آویشن...» دانه دانه ترانهها با ذوق و سلیقه طراحی شدهاند. با این ایده هم فولکلور ایران را به نسل جدید نشان میدهیم و گوششان را آشنا میکنیم که این ترانه را جایی شنیدهاند. امیدواریم مخاطب برود و پیشینه ترانهها و فرهنگ ایران را جستوجو کند.
پس برمودا از این ایده برای انتقال فرهنگ استفاده کرده!
قطعا برنامههای پرمخاطب در فرهنگسازی اثر غیرمستقیم دارند. البته تلاش کردیم این فرهنگسازی در بستر سنت و ادب و موسیقی فولکلور باشد. در این فصل، ما شاعرانی داریم که اشعار زیبایی برای مهمانان میسرایند. بهعنوان مثال، برای خلبانی که مهمان ماست، شعری نوشتهایم که به زیبایی بیانگر حس پرواز است. این اشعار ممکن است انتقادی هم باشد. تلاشمان این بوده که در طول گفتوگو، فضایی ایجاد کنیم که مهمانان بتوانند آزادانه صحبت کنند و البته جذابیت فرمی برنامه نیز برقرار باشد. ما همچنین در انتهای برنامه یک قاب یادبود برای مهمانان طراحی میکنیم که شامل یادگاریهایی متناسب با شخصیت آنهاست. این قابها بهطور خاص برای هر مهمان تهیه میشود. هدف ما این است که مهمانان با احترام و محبت از برنامه خارج شوند. در برمودا تلاش میکنیم با استفاده از فرهنگ و هنر ایرانی، جذابیت بیشتری برای بینندگان ایجاد کنیم. همه اینها در کنار هم مجموعهای از آداب و فرهنگ ایران است.
فصل اول برمودا در بین مخاطبان تلویزیون از پربینندهترین برنامهها بوده. آیا از ابتدای همکاری با این مجموعه، موفقیت برنامه را پیشبینی میکردید؟
مطمئن بودم که میتوانیم ایدههایمان را کنار هم قرار دهیم و با گفتوگو به ایدههای بازطراحی شدهای برسیم که مورد استقبال مخاطب قرار میگیرد. قبل ازهمکاری من با برمودا، به مدت خیلی کوتاهی، آقای محمود بصیری نقش شاغلام را بازی میکردند. طبق حرمت حرفهای قبل از شروع همکاریام با برمودا با ایشان تماس گرفتم وجویای احوالشان شدم. ایشان گفتندبه خواست خودشان از برنامه جدا شدند. به ایشان گفتم الان نقشی که شما بازی میکردید، به من پیشنهاد داده شده. آقای بصیری گفتند اتفاقا این نقش راسته کار توست. تو هم مینویسی، هم فولکلور و آئینها را میشناسی و هم میتوانی متناسب با برنامه از داشتههایت استفاده کنی.
آقای بصیری هم با اسم شاغلام بازی میکردند؟
پیشنهاد اسم شاغلام از طرف خودم بود. در شروع کار پرسیدم این شخصیت در برمودا چه کار میکند. در گپوگفتی که شکل گرفت، گفتند این شخصیت آبدارچی است، اما دوست دارد فرهنگ حفظ شود. به ذهنم رسید که اگر کسی دوست دارد فرهنگ حفظ شود باید پیشینهای داشته باشد پس نام شاغلام را پیشنهاد دادم. چرا که شاغلام در روزنامه توفیق زمان جوانی ما قلم میزده و بعد در گلآقا هم نوشته است. این نام یک سابقه طولانی فرهنگی دارد. کسی که فرهنگی است دوست دارد تحت هر شرایطی فرهنگ ماندگار باشد. حتی زمانی که آبدارچی است. این شد که با پیشنهاد نام شاغلام موافقت شد.
شهیدیفر؛ عضو موثر اتاق فکر برمودا
پذیرش مسئولیت تهیهکنندگی فصل دوم برمودا با توجه به شناخت شما از مخاطبان و موفقیتهای فصل اول چه چالشهایی را برای شما به همراه داشت؟
پیش از همکاری در پروژه برمودا، تجربه کاری حوزههای مختلف با شبکههای تلویزیونی و آشنایی با فضای برنامهسازی را داشتم. در گذشته، چند برنامه تولید و پخش کردم، اما ویژگی هر برنامه متفاوت است. خوشبختانه برمودا در فصل اول موفق بود و تمام برنامهریزی ما این است که در فصل جدید با حفظ داشتههای پیشین چند قدم جلوتر برویم.
همکاری با آقای نجفزاده چگونه شکل گرفت؟
کامران نجفزاده بهعنوان عنصر مشترک بین فصل گذشته و جدید نقش مؤثری در پیشبرد اهداف برمودا داشته و دارد. ایشان هم سردبیر برنامه است، هم اجرای برنامه را برعهده داردوهم در تدوین نظارت وهمراهی میکند. به دلیل آشنایی قبلی با آقای نجف زاده تا حد قابل توجهی نسبت به تفکرات هم آشنایی داشتیم؛ بنابراین برای طراحی فصل جدید، چند جلسه اتاق فکر برگزار کردیم و با افراد مؤثر در حوزه رسانه و برنامهسازی گفتوگو کردیم تا نقاط قوت فصل قبل را شناسایی کنیم. بهعنوان مثال آقای شهیدیفر از اعضای مؤثر اتاق فکر برمودا هستند.
طراحی فصل دوم برمودا با حضور آقای مینایی چگونه پیش رفته است؟
طراحی اولیه فصل دوم خوب انجام شده است. در فصل تازه سعی شده با افزودن عناصر جدید و باکیفیت همچون گرافیک، طراحی آیتمهای تولیدی و تأمینی و هوشمصنوعی به برنامه، تحولات اساسیای رقم بزنیم. برمودا برنامه گفتوگومحور شریف، شیرین و شجاعی است که با کشکولی از مهمانان با سوژههای داغ و موضوعات متنوع تلاش میکند مهمان صمیمی خانههای مردم عزیزمان باشد. در اتاق فکر مهمانان برنامه با حساسیت و دقت فراوانی انتخاب میشوند. یکی از نقاط قوت برنامه تحقیق و پژوهشی است که روی مهمانان قبل از دعوت انجام میگیرد. ما قبل از دعوت هر مهمان، با او تماس میگیریم و توضیحاتی درباره برنامه میدهیم و لینکهای فصلهای قبلی را برایش ارسال میکنیم. پس از کسب موافقت اولیه، تیم ما تحقیقاتی جدی درباره مهمان انجام میدهد و اطلاعات زیادی را جمعآوری و سؤالاتی متناسب با مهمان طراحی میکند. در این مسیر تلاش میشود هیچ اطلاعاتی از دستمان در نرود. ما همچنین برای هر مهمان طراحیهای متفاوتی انجام میدهیم. هدیه متفاوتی که در انتهای برنامه متناسب با روحیه، سابقه و شخصیت مهمانمان تهیه و تقدیم میشود یکی از طراحیهای برموداست.
آنچنان که میبینیم، طراحیهایی هم متناسب با شاغلام تغییر کرده است.
در فصل جدید «شاغلام» بهعنوان کسی که در قدیم با پدر کامران دوستی قدیمی داشته وارد برنامه میشود. از قدیم خانواده دست کامران را در دست شاغلام گذاشته تا همه جا با هم باشند و شاغلام از او حمایت کند. ضمن اینکه به علت مؤانست و اعتمادی که خانواده به شاغلام داشته سالیان درازی حتی در مأموریتهای خبرنگاری، شاغلام همراه کامران بوده. یکی از نقاط قوت فصل جدید این است که برای شاغلام طراحیهای ویژهای انجام شده. لوکیشن برنامه یک تالار گفتوگو در یک خانه قدیمی ایرانی است که کامران مهمانانش را به آنجا دعوت میکند و در آنجا به گپوگفت در مورد موضوعات مورد علاقه خود و مهمان مینشینند. در این فضا، بازیهای خاصی شکل میگیرد و ما سعی کردهایم تا سؤالات خاصی از مهمانان بپرسیم که به طراحی کلی برنامه کمک کند. شاغلام در فضایی کنار تالار گفتوگو اتاقی دارد که در آن به آمادهسازی دمنوش مشغول است. گاهی مهمانان به همراه کامران در این اتاق حاضر میشوند، یا شاغلام از آنجا به تالار میآید و با گفتوگوهای طنازانه به گفتوگو و پذیرایی میپردازند. در این میان بین شاغلام، کامران و مهمانان بازی و نمایش شکل میگیرد. از نکات شخصیتپردازی شاغلام مسلک شاعرانه اوست که اغلب برای مهمانان شعری را آماده کرده که متناسب با فعالیت یا علت حضور آنها در برنامه سروده شده است. سؤالاتی که شاغلام از مهمانان میپرسد، اغلب بهطور طراحیشده و با بازیگردانی یکی از کارگردانهای باتجربه حوزه نمایش ارائه میشود. این سؤالات با آکسانگذاری و دراماتیزه کردن بیشتر، جذابیت بیشتری پیدا میکنند.
از ویدئوهای تامینی و تولیدی برای برنامه صحبت کردید.
یکی از ایدههای جدیدی که در فصل جدید پیادهسازی شده، تولید ویدئوهایی است که متناسب با گفتوگو و سؤالات مهمانان تهیه میشود. بخشی از این ویدئوها پیش از انجام گفتوگو آماده میشوند، اما ویدئوهایی نیز وجود دارد که در حین گفتوگو و بر اساس موضوعات مطرحشده بهصورت لحظهای تهیه و بلافاصله در نمایشگر دکور برنامه پخش میشوند. امیدواریم که این طراحی به جذابیت برنامه بیفزاید. تلاش شده تمام این طراحیها درراستای افزایش کیفیت برنامه باشد. مخصوصا درانتخاب مهمانها رویکردمان حفظ حرمت آنها در عین رعایت شادابی برنامه بوده. شعار برنامه «برمودا به وقت پیداشدن» است. بر همین اساس یکسری افراد که خبری از آنها نبوده، مهجور بودهاند؛ حالا یا کمکار بودند یا کمکار شدند و بههرحال از چشمها دور ماندهاند، مقابل دوربین برمودا مینشینند و مردم چهرهای متفاوت از آنها خواهند دید. مخاطبان در هر قسمت از «برمودا» با یکسری ویژگی شخصیتی جدید از مهمانان روبهرو خواهند شد که حتی ممکن است خود مهمان تا پیش از برمودا، نسبت به آن حساس نبوده است. تمام تلاش تیم برمودا این است که تمام روند انتخاب و دعوت و حضور وخروجی برنامه روی آنتن برای مهمان با عزت و احترام و البته لذت همراه باشد. براساس سند تحول بر کرامت انسانی، اخلاق معنوی و رعایت حرمت و عزت انسانها بیش از پیش تاکید شده است، از این رو اصلا قصد مچگیری، بیاحترامی و خدای ناکرده ضایع کردن کسی بالاخص مهمانان محترم برنامه را نداشته و نداریم. صرفا گفتوگویی متفاوت، با آیتمهای جذاب انجام میدهیم که سبک جدیدی در برنامههای تاکشو را رقم میزند. برمودا بهدنبال جذب مخاطبان جدید و حفظ جذابیت خود است. امیدواریم که مخاطبان با تماشای گفتوگوها و محتواهای جذاب در این فصل هم از برمودا راضی باشند.
تلاش کردیم بینندگان از تماشای برمودا لذت ببرند
کارگردانی فصل دوم برمودا به هادی خفاجی سپرده شد. اضافه شدن به پروژه برمودا را تا به اینجا چگونه دیدید؟
اضافه شدن در فصل دوم تیم برنامهسازی، کار دشواری است، زیرا تیمی پیش از این بوده که قبل از شما زحمات زیادی کشیده است. مخصوصا برنامهای مثل فصل دوم برمودا که نیاز به بازسازی کامل دارد، ازجمله گرافیک، دکور و حتی تا حدی فرم برنامه. به هر حال شما خالق اثر نیستید، بلکه میخواهید به یک اثر موجود ارزشافزودهای اضافه کنید. این کار به خودی خود چالشبرانگیز است. از طرفی با وجود افتخار به همکاری با آقای نجفزاده باید به این نکته هم توجه کرد که کار با ایشان بهدلیل دانش و تسلطی که بر کار دارند و البته انتظارات بالایی که از کارگردانی دارند، آسان نیست و میطلبد تلاش کنی خودت را به سطح انتظارات ایشان برسانی. چه بسا زمانی که من صرف برنامه برمودا کردهام بیشتر از سایر برنامهها باشد، چرا که باید حرفی که میزنم آنقدر حساب شده و اصولی باشد تا جایگاهم در ذهن آقای نجفزاده خدشهدار نشود. با توجه به نزدیک ۳۰ سال تجربه آقای نجفزاده، من بهعنوان یک کارگردان جوانتر باید بسیار فکر شده و خلاقانه عمل کنم. البته خود آقای نجفزاده نیز بهشدت در مسیر کارگردانی کمک میکند و خلاقیت فوق العادهای دارد. در بسیاری از موارد با همفکری کار را پیش میبریم. در باقی موارد هم تلاش میکردم متن را بهخوبی اجرا کنم تا حین گفتوگو باعث قطع تعامل شکل گرفته نشوم.
کارگردانی در برمودا چه چالشهایی برای خفاجی به همراه داشته؟
در فصل جدید برمودا، طراحی دکور و گرافیک را از نو تولید کردیم و البته تیزر این فصل را هم خودم طراحی و تولید کردهام. به هر حال کارگردانی در این اثر نسبت به آثار دیگرم، متفاوتتر است. در آثار قبلی معمولا خودم تهیهکننده نیز بودم. در آن آثار طراحی تمام اتفاقات با خودم بود یا اینکه اگر تهیهکننده نبودم از ابتدا تولید همه طراحیها و اتفاقات با خودمان بود، اما در این پروژه مسأله بازطراحی کار را حساس کرد. مثلا دکور بهطور کامل بازطراحی شد. در طراحی دکور، ایده ما این بود که یک تالار گفتوگوی زیبا، هم ایرانی و هم اسلامی داشته باشیم که به ما با گردش دوربین، قابهای زیبای تصویری بدهد. با توجه به اینکه فصل دوم برمودا ۵۲ قسمت، پنجاه و خوردهای دقیقه است، باید دکور را به شکلی طراحی میکردیم که مخاطب در طول برنامه دچار رخوت بصری نشود.
پس مخاطبان در فصل دوم برمودا با تصاویر متفاوتی مواجه خواهند شد؟
هدف تیم تولید این بوده که دکور فصل جدید به شکلی طراحی شود که در پسزمینه به صورت مداوم قابهای جذاب و متنوع به تصویر کشیده شود. این ایده دورنماهای خوبی به ما داد. البته در ادامه طراحی صحنه، در برخی قسمتهای دکور از آکسسوارهای کمتر یا بیشتری استفاده کردهایم تا ذهن مخاطب نیز خسته نشود و تنوع بصری لازم را در طول برنامه حفظ کنیم. برای هر مهمان متناسب با سوژه، المانهای مرتبط در صحنه قرار دادهایم یا بازیهای مرتبط با او را طراحی کردیم. در این بخش با همکاری خلاقانه آقای نجفزاده بهشدت بازیهای جذابی طراحی شده. باید این را هم بگویم که ما (کارگردانان) اغلب بهدلیل کار در فضای دکور ممکن است خلاقیتمان کمتر شده باشد، اما آقای نجفزاده بهدلیل اینکه پیش از این خبرنگار بودند و در محیطهای متفاوت قرار گرفتهاند ذهن پویایی دارند. البته این تعامل برای رسیدن به کارگردانی، خیلی سریع بین تیم و آقای نجفزاده شکل گرفت. یکی از اتفاقنظرها بین تیم درباره المانها و آکسسوارهای لازم برای هر مهمان بود. ما سعی کردیم در دکور، ترکیبی از نمادهای ایرانی و اسلامی را داشته باشیم و برای هر مهمان یک لحظه خاص ایجاد کنیم که به گفتوگو مرتبط باشد. ماشین آتشنشانی، وانت آبی و حتی پرنده به صحنه اضافه کردهایم. یکی از دغدغههای ما این بود که همه چیز به گفتوگو ارتباط داشته و خطی بامعنا، اما نامحسوس تمام روایتها را به هم وصل کند. یکی از دغدغهها در فصل جدید کاراکتر شاغلام بود که اینبار برای او لوکیشن مستقلی ساختیم تا بتوانیم در این فصل شخصیتپردازی بهتری از این کاراکتر داشته باشیم. آقای انصافی بازیگر فوق العادهای است. تیم برای شاغلام لوکیشن ساخت. کاراکتر را برای آقای انصافی توضیح دادیم و خواستهمان را از کاراکتر مورد نظر برای ایشان مطرح کردیم. آقای انصافی در پیادهسازی کاراکتر خواسته شده عالی عمل کرده است.
در این فصل گرافیک متفاوتی در برمودا دیدهایم.
تیم گرافیک فصل جدید تلاش کرد گرافیکی کاملا متفاوت بازتولید کند. برآوردم از آنچه که در حوزه گرافیک اتفاق افتاده این است که در فصل جدید گرافیک نسبت به فصل گذشته یک سر و گردن بالاتر رفته است. تصویرسازی و پویانمایی از عناصر تحولی گرافیک برنامه شده است و حتی از هوش مصنوعی در ساخت تیزر برنامه استفاده کردیم تا تیزری خلاقانه و با استفاده از تکنولوژیهای نوین به مخاطبان ارائه دهیم. همانطور که مخاطبان خواهند دید. حتی در لوکیشن با بهکارگیری نمادهای ایرانی ــ اسلامی و تصاویر منیاتوری دست به تغییر ظاهر برنامه زدهایم. در پنجرههای تالار گفتوگو همچنان از المانهای ایرانی ــ اسلامی استفاده کردهایم. با چرخش دوربین، از یک نما مسجد و از نمای دیگر برج میلاد و دماوند دیده میشود. البته به تمام این المانها در برمودا کاملا فکر شده است.
در این فصل با کارگردانی خفاجی، او چه امضای منحصربهفردی برای برمودا خلق کرده است؟
با جلساتی که تهیهکننده محترم برمودا به اتفاق اساتید برنامهساز برگزار کردند، توانستیم چندین مرحله با حضور استادان مختلف ایدهها را مورد نقد و ارزیابی قرار دهیم تا آیتمهای تولیدی را به فرم و کنداکتور متفاوتتری برسانیم. مثلا یکی از اتفاقات جذاب و هر چند جزئی برای خود من بازی بین شاغلام و آقای نجفزاده است که قبل از تیتراژ انجام میشود که معمولا مفهومی و در ارتباط با مهمانی است که به برنامه وارد خواهد شد. همچنین بعد از تیتراژ ورودیهای برای مهمان قائل شدهایم که در همان قسمت روی تصاویر آرشیوی مهمان معرفی خواهد شد. مهمان همزمان با ورود از دالانی رد میشود که با تماشای عکسهایی، آقای نجفزاده روی تصاویر نریشن میگویند و لابهلای نریشنها مهمان هم صحبتهایی خواهد داشت. ما همچنین تلاش کردیم تا تصویری جذاب و نور مناسب برای بینندگان فراهم کنیم تا آنها از تماشای برنامه لذت ببرند. هدف من بهعنوان کارگردان این بود که بهترین شرایط را برای مجری برنامه فراهم کنم تا او و مهمان با خیال راحت گفتوگو کنند.
یکی از چالشها در برمودا شاید این باشد که در شرایط اقتصادی پرچالش امروز جامعه، لوکیشن این برنامه بسیار مجلل است. تمهید تیم تولید از این طراحی چه بوده؟
ایدهمان در طراحی تالاری مجلل برای گفتوگو بر این اساس بود که فکر میکنیم مخاطبان وقتی پای برنامهای مینشینند میخواهند از تمام فکر و خیالهایی که روزمرهشان را درگیر کرده رها شوند و لذت ببرند. اتفاقا نظر ما در تیم تولید این بود که مخاطب باید در برنامه رنگ و رویی تازه و قابی درست و فضایی خواستنی ببیند تا چشمش بتواند استراحت کند. امیدواریم در لحظات همراهی با برمودا حال مخاطبان خوب شود و بتوانند بروند و مجدد با زندگی وارد چالش شوند.
منبع: روزنامه جام جم
12138646