وبگردی 15:42 - 24 مهر 1404
در دل آگرا تاج‌محل، چون نغمه‌ای از سنگ و ایمان در سپیدی مرمر می‌درخشد یادگاری از عشقی که در دل هنر اسلامی به جاودانگی رسید.

جلوه اسلام در هند با معماری‌ پرشکوه و باغ‌هایی بهشتی؛ راز تاج محل چیست؟

باشگاه خبرنگاران جوان - ورود اسلام به شبه‌قاره هند، داستانی است از پیوند تمدن‌ها، تلاقی ایمان با زیبایی، و تولدی تازه برای هنر در شرق. این ورود نه یک یورش سیاسی، بلکه جریانی فرهنگی و معنوی بود که آرام و ژرف، در دل سرزمین رود‌ها و آئین‌ها نفوذ کرد. نخستین تماس‌ها در قرن هفتم میلادی آغاز شد، زمانی که سپاهیان مسلمان در سواحل سند قدم نهادند و با مردمی روبه‌رو شدند که آیین‌شان بر پایه مدارا و معنویت استوار بود. اما شکوفایی واقعی اسلام در هند در قرون بعد، با شکل‌گیری حکومت‌های اسلامی به‌ویژه در دوران غزنوی، دهلی و گورکانی به اوج رسید؛ دوره‌ای که اسلام نه تنها دین حاکمان، بلکه زبان تازه‌ای برای بیان عشق، عدالت و زیبایی شد.

در این مسیر، هند به بستر تلاقی سه جهان تبدیل گشت: اندیشه ایرانی با هنر آسیای مرکزی و روح هندویی درهم آمیخت و در قالبی نو، به تمدن گورکانی رسید؛ تمدنی که اسلام را با رنگ و زبان بومی آراست و از دل آن، جلوه‌های بی‌بدیلی، چون موسیقی صوفیانه، نقاشی مینیاتور و معماری متعالی زاده شد. مساجد با گنبد‌های باشکوه، مقابر با تزئینات پر رمز، و باغ‌هایی با هندسه بهشتی، همگی حاصل این پیوند میان ایمان و زیبایی بودند.

در اوج این دوران، عشق و هنر دست به دست هم دادند تا بنایی ساخته شود که مرز‌های زمان و مکان را درنوردد؛ تاج محل، یادگار شاه جهان برای ممتاز محل، نه تنها آرامگاهی باشکوه، بلکه آئینه‌ای از حضور روح اسلامی در دل هند است. در خطوط اسلیمی، در تقارن آسمانی گنبدها، و در انعکاس نور بر مرمر، نشانه‌هایی از همان مفاهیم جاودانه اسلام دیده می‌شود؛ زیبایی به مثابه ایمان، و عشق به مثابه نیایش.

تاج محل گواهی است بر آن‌که ورود اسلام به هند، حضوری از جنس نور بود؛ نوری که در برخورد با فرهنگ کهن هند، نه سایه افکند بلکه در آن حل شد و معنایی تازه از هنر و انسان پدید آورد آمیزه‌ای از دل‌دادگی، عرفان و جاودانگی، که تا امروز در سنگ مرمر آگرا می‌درخشد. این گزارش با نگاهی تحلیلی و شاعرانه، نه‌فقط به تاریخ ساخت این اثر، بلکه به جانمایه مفاهیم دینی، زیبایی‌شناسی و فلسفه عشق درون آن می‌پردازد؛ تا نشان دهد چگونه انسان می‌تواند از دل فقدان، تصویری از وحدت، نظم و ایمان بیافریند.

تاج‌محل؛ جلوه‌گاه عشق و هنر اسلامی در قلب هند

در میانه شهر آگرا در شمال هند، بنایی سفید از سنگ مرمر، چون نگینی بزرگ بر دامان رود یمونا می‌درخشد؛ جایگاهی که نامش در خاطره جهانیان با عشق، ایمان و زیبایی پیوند خورده است: تاج محل. این یادگار جاودانه نه تنها از شکوهمندترین آثار معماری بشر است، بلکه روایتگر پیوندی ژرف میان عشق انسانی و هنر الهام‌یافته از ایمان است؛ هنری که ریشه در زیبایی‌شناسی اسلامی دارد. تاج محل، صرفاً یک بنا نیست، بلکه سمفونی سنگ و احساس است؛ ترانه‌ای خاموش از مرمر که یکی از بزرگ‌ترین تراژدی‌ها و باشکوه‌ترین داستان‌های عشق در تاریخ را در دل خود حفظ کرده است.

پژواک دلدادگی در ویرانی جهان شاهی

در میانه قرن هفدهم میلادی، هند گورکانی روز‌هایی را می‌گذراند که قدرت، هنر و جلال در هم آمیخته بود و شاه جهان، مردی با روحی شاعرانه، بر فراز این شکوه ایستاده بود. در میان غوغای دربار و عظمت امپراتوری، عشقی پنهان، اما ژرف میان او و بانویی ایرانی‌نژاد، ارجمند بانو بیگم، جوانه زد؛ زنی که با خرد و اخلاق خویش در دل پادشاه خانه کرد و بعد‌ها با نام ممتاز محل، نماد لطافت و آرامش در تاریخ شد. ممتاز محل نه تنها یار روز‌های آرامش، بلکه تکیه‌گاه دوران سختی بود. او همدل و اندیشمند بود، رأیی نرم داشت، اما اثرگذار، و حضورش به دربار رنگ انسانیت می‌داد. مرگ ناگهانی‌اش در سال ۱۶۳۱ میلادی، در هنگامه زایش فرزندش، قلب شاه جهان را به ویرانی کشاند. روایت‌ها می‌گویند پس از آن، لبخند از چهره پادشاه رخت بربست و کاخ بزرگش به سکوتی سنگین فرو رفت؛ سکوتی که بعد‌ها در قالب سنگ و مرمر سخن گفت.

در آن روز‌های اندوه، عشق جامه‌ای از معنا بر تن کرد. شاه جهان دریافت که مرگ، پایان دیدار نیست، بلکه آغازی برای ساخت تصویری جاودانه از هم‌دلی است. او فرمان داد بنایی برپا شود که نه فقط آرامگاه ممتاز محل، بلکه تجسمی از پیوند روح و زیبایی باشد؛ بنایی که هر نقش و هر انحنا، یادآور نفس آخر معشوقش شود.

از سراسر سرزمین‌های اسلامی، استادان هنر و معماری فراخوانده شدند. سنگ‌تراشان ایرانی، خوش‌نویسان عثمانی و معماران هندی همگی به زبان هنر، داغ دل شاه را ترجمه کردند. پس از سال‌ها کار و نذر عشق، بنایی برخاست که زمان را شکست و روایت شکوه احساس انسانی شد؛ تاج محل، جایی که مرمر سفید نه فقط سنگ است، بلکه یادواره‌ای از عشقی است که حتی مرگ، توان خاموش کردن آن را نداشت.

ممتاز محل؛ نور چشم جهان

ممتاز محل که در اصل با نام ارجمند بانو بیگم شناخته می‌شد، بانویی ایرانی‌تبار، خردمند و آراسته به فضیلت‌های انسانی بود. او نه تنها زنی از خاندان‌های اصیل صفوی، بلکه در درون دربار گورکانی هند، صدایی از لطافت و عقلانیت بود. آشنایی او با شاه جهان در نوجوانی آغاز شد و در سال ۱۶۱۱ میلادی با ازدواج‌شان، سرگذشت یکی از عاطفی‌ترین پیوند‌های تاریخ رقم خورد. ممتاز محل، برخلاف دیگر همسران شاه، نه فقط محبوب دل او بلکه شریک اندیشه و تصمیم‌هایش شد؛ زنی که زیبایی ظاهرش در برابر بینش و منش آرام و متفکرانه‌اش رنگ می‌باخت.

در روز‌های سلطنت، نام ممتاز همواره در کنار شاه جهان بود. او در جلسات دربار، گاه با اندیشه‌ای لطیف، اما قاطع، نظر پادشاه را هدایت می‌کرد و نزد مردمان نیز چهره‌ای از عدالت و مهر داشت. از میان فرزندان فراوانشان، بسیاری به دستان محبت‌آمیز او پرورش یافتند و از خرد مادر درس اخلاق گرفتند. حضور ممتاز در زندگی شاه جهان همچون نسیمی بود که از دل طوفان قدرت، بوی انسانیت و آرامش می‌پراکند.

اما سرنوشت، در میان این شکوه، چهره‌ای تلخ نشان داد. در سال ۱۶۳۱ میلادی، هنگام زایش چهاردهمین فرزندشان، گوهَر بیگم، ممتاز محل در شهر بورخانپور چشم از جهان فروبست. آن لحظه نه تنها پایان زندگی او، بلکه آغاز فصل اندوه بی‌پایان برای شاه جهان بود. گفته‌اند پس از مرگ ممتاز، مو‌های پادشاه در مدت کوتاهی سپید شد و سکوتی سنگین در کاخ پیچید؛ سکوتی که تا سال‌ها ادامه یافت و هر گوشه قصر یاد او را در خود داشت.

شاه جهان، که دنیا را بی حضور ممتاز خالی می‌دید، تصمیم گرفت اندوه خود را به تصویر بدل کند؛ تصویری از عشق و فقدان، از ایمان و انتظار. او طرح بنایی را در دل پروراند که بتواند عظمت و پاکی ممتاز محل را بازتاب دهد و مرهمی برای روح زخمی خود باشد. نتیجه این داغ و عشق، تولد «تاج محل» بود، بنایی که نه بر خاک، بلکه بر احوال دل بنا شد؛ یادبودی که به جهان گفت عشق راستین، حتی در غیاب جسم، جاودان می‌ماند.

نذر پادشاهی در آغوش اندوه

آغاز ساخت تاج محل، فصل تازه‌ای در تاریخ هنر جهان بود؛ پروژه‌ای که عظمتش نه تنها در سنگ و مرمر، بلکه در اراده انسانی تجلی یافت. زمانی که شاه جهان فرمان ساخت آرامگاه ممتاز محل را صادر کرد، گویی قلمرو گورکانی و جهان اسلام هم‌زمان به جنبش درآمدند. کار ساخت از سال‌های پس از درگذشت ممتاز آغاز شد و تا حدود دو دهه و نیم ادامه یافت؛ سازه اصلی در ۱۶۴۸ میلادی به شکوه تمام ایستاد و پیرامون کاخ و باغ تا سال ۱۶۵۳ کامل شد.

این تلاش، چیزی فراتر از یک ساخت‌وساز بود. از گوشه و کنار امپراتوری، استادان فن و شاگردان هنر فراخوانده شدند. بیش از بیست هزار نفر با پیشه‌هایی گوناگون در این اثر دست داشتند: معمارانی با ذهن‌هایی هندسی و خیالی شاعرانه، سنگ‌تراشان صبور، خوش‌نویسان هنرمند، موزاییک‌کاران دقیق و کارگران وفادار. در میان آنان، چهره‌هایی از ایران، آسیای مرکزی، عثمانی و هند کنار هم ایستادند؛ مللی با زبان‌ها و فرهنگ‌های متفاوت، اما با یک آرزو — زنده کردن نام ممتاز محل در رخ سنگ.

برای برپایی این آرامگاهِ جاودان، زمین و دریا به حرکت درآمدند. از مکرانه در راجستان، مرمر سفید براق به کاروان‌ها سپرده شد تا در مسیر‌های طولانی به آگرا برسد؛ سنگی چنان نورانی که در آفتاب هند، چون پوست فرشته‌ای می‌درخشید. یاقوت سرخ از بدخشان، فیروزه آبی از تبریز، عقیق و یشم از هیمالیا و کریستال‌های درخشان از چین و سریلانکا، همگی به خدمت عشق آمدند. دستان هنرمندان، این گوهر‌ها را، چون واژگان شعر در میان مرمر نشاندند تا تاج محل، به جای سخن گفتن، بدرخشد.

این هم‌نوازی تمدن‌ها، گواه آن بود که عشق، مرز نمی‌شناسد. هر سنگ، هر نقش و هر واژه از قرآن که بر دیواره‌ها فُرود آمد، از دلی جوشید که در فقدان شعله‌ور شده بود. تاج محل، نتیجه بسیجی بود که از اقتصاد تا احساس را درهم آمیخت. هزینه‌های هنگفت آن، خزانه امپراتوری را سنگین کرد، اما شاه جهان باور داشت که ثروتِ خاک، در برابر آرامش دل، بی‌ارزش است. تاج محل نه از طلا بلکه از اشک، از مرمر و از ایمان ساخته شد؛ یادگاری که پس از قرن‌ها هنوز روایت می‌کند چگونه دلی عاشق توانست جهانی را به حرکت درآورد.

ساختار معماری و زیبایی‌شناسی اسلامی

تاج محل، در ظاهر بنایی آرام است، اما در جوهر خود منظومه‌ای از معناست؛ آمیزه‌ای از عدد، نور، تقارن و اندیشه دینی که در سنگ تجسم یافته است. معماری این اثر، نه تقلیدی از الگو‌های پیشین، بلکه گفت‌وگویی میان فرهنگ‌هاست؛ جایی که روح هنر ایرانی با نظم ریاضی تیموری و حس رنگ و فضا در سنت هندی درهم آمیخته. در این ترکیب، زیبایی صرفاً هدف نیست، بلکه زبانِ رمز است برای بیان مفاهیمی، چون توحید، تناسب و جاودانگی روح.

در معماری گورکانی، که تاج محل اوج آن به شمار می‌رود، تقارن به مثابه قانون آفرینش تلقی شده است. هر محور، پاسخی دارد، هر جهت در آینه دیگری بازتاب می‌یابد؛ گویی بنا خود در حال تکرار مفهوم وحدت الهی است. هندسه، در این ساختار تنها ابزار ساخت نیست، بلکه آئینی از تأمل است؛ استفاده از مربع، هشت‌ضلعی و گنبد نیم‌دایره، اشاره‌ای به حرکت از زمین به سوی آسمان دارد. به همین سبب تاج محل را نه صرفاً مقبره، بلکه تمثیلی از عالم معنوی می‌دانند؛ جایی که فضا و شکل، به نیایش تبدیل شده‌اند.

ترکیب‌بندی اصلی

کل مجموعه بر سکویی گسترده از مرمر خالص قرار دارد؛ سکویی که همچون بستر آرامش، جسم و روح ممتاز محل را در میان نور و انعکاس می‌گیرد. در قلب این محور، ساختمان اصلی آرامگاه قرار گرفته است؛ ساختاری گنبددار که بر نقشه‌ای کاملاً متقارن بنا شده تا مرکزیت عشق را نمایان سازد. اطراف آن چهار مناره بلند ایستاده‌اند، نه برای نمایش قدرت، بلکه، چون نگهبانانی که آسمان را در بر گرفته‌اند. فاصله و زاویه هر مناره با دقت هندسی اندازه‌گیری شده تا هیچ خطی، توازن بنا را بر هم نزند.

در غرب محوطه، مسجدی از سنگ قرمز ساخته شده است تا یادآور ایمان شاه جهان و آرامش روح ممتاز محل باشد؛ جایی برای نیایش و یاد خدا. در شرق، ساختمانی مشابه، اما بدون محراب قرار دارد که به نام «جواب» معروف است — سازه‌ای که نه کاربرد عبادی، بلکه نقش متعادل‌کننده دارد، تا تقارن مجموعه کامل شود. در میان این دو، مسیر‌های باغی با آب‌نما‌ها و جویبار‌های مستقیم امتداد یافته‌اند که انعکاس گنبد را در دل آب تکرار می‌کنند، و هر قدم، یادآور سیر روح از خاک به افلاک است.

تاج محل همچون کتابی سنگی است که هر صفحه‌اش از عدد، نور و نیت دینی سروده شده است. تقارن در آن، نشانه‌ی ایمان به هماهنگی خلقت است، و مرمر سفیدش، استعاره‌ای از پاکی عشقی که زمان نتوانست آن را فرسوده کند.

گنبد سپید در برابر آسمان جاودان

در قلب این بنا، گنبدی است که از افق شهر آگرا، چون نیایشی سفید سربرمی‌آورد. گنبد پیازی‌شکل تاج محل، با ارتفاعی نزدیک به ۳۵ متر، بر پایه‌ای بلند و تناسب‌یافته قرار دارد تا، چون قبه‌ای آسمانی، نگاه ناظر را از زمین به عرش هدایت کند. این شیوه معماری، میراث هنر ایرانی و تیموری است که در آن گنبد، نماد پیوند ماده و معناست؛ جایی که زمین و آسمان در اوج منحنی به دیدار می‌رسند.

گنبد تاج محل هم به لحاظ تناسبات هندسی و هم مفهوم عرفانی، نقطه تمرکز کل اثر است؛ انگار بازتاب گنبد آسمان بر مرمر زمین باشد. ارتفاع کلی بنا تا نوک گلدسته بالای گنبد حدود ۷۳ متر است، اما آنچه چشم را می‌رباید، نه اندازه، بلکه سبکی و شناوری بصری آن است. از هر زاویه، گنبد، چون قطره‌ای از نور در دل مرمر جلوه می‌کند و بیننده را به سکوت و تأمل فرا می‌خواند.

نیایشگران مرمرین در گوشه‌های آرامش

در چهار گوشه سکوی مرمرین، مناره‌هایی برافراشته‌اند که، چون نگهبانان خاموش، فضای آرامگاه را در آغوش گرفته‌اند. هر مناره بیش از ۴۰ متر ارتفاع دارد و با دقتی مهندسی، اندکی به سمت بیرون خم شده است تا در صورت لرزش زمین، هرگز بر پیکر آرامگاه نیفتد. این ظرافت نجیب در طراحی، نشانه‌ای از هماهنگی عقل و عشق است؛ عقل در چیدمان مهندسی، عشق در نحوه ایستادن ستون‌های سفید است.

در نگاه کلی، مناره‌ها نه تنها بر شکوه عمودی اثر می‌افزایند، بلکه چارچوبی معنوی برای گنبد مرکزی می‌سازند. آنها، چون دست‌های گشوده، بنا را در نیایش نگه می‌دارند و به بیننده یادآوری می‌کنند که عشق، در نهایت به سوی آسمان بال می‌گیرد.

باغ‌های چهارگانه رؤیای بهشت زمینی

در پیرامون آرامگاه، باغی گسترده است که نه صرفاً فضای سبز، بلکه تفسیر بصری آیات بهشت است. این باغ بر الگوی ایرانیِ چهارباغ بنا شده است؛ الگویی که ریشه در تصویر قرآنی از فردوس دارد، با چهار نهر روان از آب، شیر، عسل و شراب بهشتی. محور‌های متقاطع آب‌راه‌ها، بنا را در مرکز قرار می‌دهند؛ گویی تاج محل در نقطه تلاقی ملکوت و زمین ایستاده است.

در میانه این تقاطع، حوضی از مرمر سفید جای دارد که انعکاس کامل گنبد را در دل خود می‌گیرد. در آن لحظه که باد آرام‌گیر می‌شود، گنبد و تصویرش یکی می‌شوند؛ زمین و آسمان در آئینه آب هم‌دل می‌گردند. این حوض که به نام «حوض کوثر» شناخته می‌شود، تمثیلی از زلالی عشق و جاودانگی روح است. هر جویبار، هر درخت، و هر انعکاس در باغ، بخشی از روایت عشق شاه جهان و ممتاز محل را در زبان طبیعت بازگو می‌کند.

نقش ایمان روی سنگ‌های بی‌کلام

زیبایی تاج محل نه تنها در تناسبات هندسی، بلکه در گفت‌وگوی رنگ و نور آشکار می‌شود. مرمر سفید، زمینه‌ای بی‌نقص برای ظهور رنگ‌های آرام و خطوط الهی است؛ سفیدی آن نشان از پاکی و روح، و تزئینات رنگین سنگی نشان از تنوع و زنده‌بودن عشق دارند.

گذر عشق از خاک تا آسمان حقیقت

تکنیک بی‌بدیل تزئینات تاج محل، روش پترا دورا است؛ هنری که در آن سنگ‌های قیمتی را، چون واژگان شعر در بدنه مرمر جاگذاری کرده‌اند. یاقوت، فیروزه، یشم و عقیق با دقتی میکروسکوپی در سنگ نشسته‌اند تا تصویری جاودان از گل و برگ، همان زبان فطرت و زندگی، شکل گیرد. هر گل، استعاره‌ای از تولد عشق است و هر برگ، یادآور پیوستگی با عالم معناست. این هنر، در واقع «نقاشی با سنگ» است؛ نقاشی‌ای که نه فرسوده و نه خاموش می‌شود.

در ورودی‌ها و دیواره‌های اندرونی، آیاتی از قرآن کریم بر مرمر نگاشته شده‌اند. خطاطان با هوشیاری بصری، حروف را در بخش‌های پایین بزرگ‌تر نوشته‌اند تا از نگاه ناظر در ارتفاع، هم‌تراز دیده شوند؛ شیوه‌ای از تکمیل بصری که به جای فریب چشم، هماهنگی ذهنی ایجاد می‌کند. درون آرامگاه، اسلیمی‌های لطیف و نقش گل نیلوفر، فضا را از حس زمان تهی می‌کنند؛ انگار روح ممتاز محل در میان نقش‌ها آرام گرفته باشد.

تاج محل، بیانیه‌ای است از پیروزی عشق بر مرگ، از تعالی احساس به ایمان. شاه جهان، در ساخت این بنا نه تنها همسرش را جاودانه کرد، بلکه تعریف عشق را از مرتبهٔ زمینی به الهی رساند. ممتاز محل، برای او تجلی نور و عقل بود؛ زنی که زیبایی‌اش از درون می‌جوشید و صداقت حضورش به ایمان جان می‌داد. او را «نور چشم جهان» می‌خواند، و آن نام هنوز بر مرمر سفید نقش بسته است.

شاه جهان باور داشت که هنر راستین، بازتابی از جمال الهی است. اگر زیبایی در طبیعت جلوه دارد، پس می‌توان آن را در بنا نیز آفرید؛ بهشتی بر خاک، آرامگاهی در مرمر، اما با روحی آسمانی. در این باور، هر نقش دعایی است، هر تزئین نیایشی، و هر سنگ، شهادتی بر عشقی که رنگ خدا گرفته است.

در شرق و غرب بنا، دو ساختار قرینه قرار گرفته‌اند؛ یکی مسجدی از سنگ سرخ، دیگری «جواب» که نقش تعادلی دارد. مسجد، حضور عبادت در کنار عشق است؛ یادآور اینکه در نگاه اسلامی، زیبایی راهی به سوی حقیقت است و عشق، پلی میان خلق و خالق. ترکیب آرامگاه با مسجد، نوعی بیانیهٔ فلسفی است: عشق زمینی اگر پاک باشد، از همان جنس عبادت است.

در معماری اسلامی، زیبایی و حقیقت از هم جدا نیستند. جمال، نشانهٔ کمال است و عشق، صعودی به سوی حق. از این منظر، تاج محل مزار نیست؛ تمثال وحدت میان انسان و خداست، جایی که عشق، به نیایش بدل می‌شود و یاد ممتاز، در سکوت سنگ جاودان می‌گردد.

نگاه واپسین از پنجره یاد عشق

سرنوشت شاه جهان خود به‌قدر ساخت تاج محل شگفت‌انگیز است. سال‌ها پس از تکمیل بنا، در ۱۶۵۸ میلادی، او به دست پسرش اورنگ‌زیب از قدرت کنار گذاشته شد و تا پایان عمر در قلعه آگرا در حبس خانگی ماند. تنها پنجره‌ای رو به رود یمونا داشت که از آن گنبد سفید تاج محل دیده می‌شد؛ آخرین دیدار عاشق با عشقش، در سکوت تبعید.

در سال ۱۶۶۶ میلادی، شاه جهان چشم از جهان بست و در کنار ممتاز محل، در همان آرامگاه، به خاک سپرده شد. دو قبر سنگی درون مرمر، اندکی از محور تقارن فاصله دارند گویی معماری نیز نتوانست میان‌شان فاصله بیندازد. در سکوت آن فضا، دو روح در کنار هم آرمیده‌اند؛ آرام و جاودان، همچون دو نت در آغاز و پایان موسیقی عشق.

منبع: مهر


12234885
 
پربازدید ها
پر بحث ترین ها

مهمترین اخبار وبگردی

وبگردی
«باشگاه خبرنگاران» یحیی سنوار با معماری عملیات طوفان الاقصی، شکست غیرقابل بازگشت رژیم صهیونیستی را رقم زد.
وبگردی
«باشگاه خبرنگاران» شاید برایتان جالب باشد که بدانید شهر بدون گدای ایران کجاست و دلیل آن چیست.
وبگردی
«باشگاه خبرنگاران» تعویض فیلتر روغن هر بار با تعویض روغن اهمیت زیادی دارد. عوض نکردن فیلتر روغن در هر نوبت باعث گرفتگی، کاهش تصفیه و آسیب جدی به موتور خودرو می‌شود. در این مطلب علت و زمان مناسب تعویض فیلتر روغن را بررسی می‌کنیم.
وبگردی
«باشگاه خبرنگاران» نقش برجسته شهید «یحیی سنوار» در مذاکرات تبادل اسرای سال ۲۰۱۱ و رفتن او تا آستانه مرگ در زندان رژیم صهیونیستی، بخشی‌هایی ناگفته از زندگی این فرمانده شهید مقاومت به روایت هم‌سلولی‌های اوست.
وبگردی
«باشگاه خبرنگاران» ۷ ماه خداحافظی از دنیای ورزش، آن هم برای قهرمان پارالمپیک در جهان! «آوش» را که روی سکو برد آب روی آتش شد. انگار همه خستگی‌ها را از تنش بیرون کشید.
وبگردی
«باشگاه خبرنگاران» در دل آگرا تاج‌محل، چون نغمه‌ای از سنگ و ایمان در سپیدی مرمر می‌درخشد یادگاری از عشقی که در دل هنر اسلامی به جاودانگی رسید.
وبگردی
«باشگاه خبرنگاران» در روزهای اخیر رسانه‌های مختلف خارجی درباره یک پهپاد ایرانی صحبت به میان آورده‌اند که برای‌شان بسیار ترسناک و مرموز بوده است.
وبگردی
«باشگاه خبرنگاران» مادربزرگ‌های ایرانی با شعله‌ کم، حوصله‌ زیاد و چاشنیِ عشق، غذا را می‌پختند؛ غذاهایی که فقط برای سیر کردن شکم نبودند، بلکه بهانه‌ای بودند برای کنار هم نشاندن آدم‌ها.
وبگردی
«باشگاه خبرنگاران» نام یحیی سنوار یک سال پس از شهادتش، هنوز در قلب دوستدارانش زنده است.
وبگردی
«باشگاه خبرنگاران» کارشناسان و کاربران جهانی تهدید ترامپ برای خلع‌سلاح حماس را تبلیغاتی، غیرعملی و ابزاری سیاسی دانسته و آن را جدی نمی‌گیرند.

مشاهده مهمترین خبرها در صدر رسانه‌ها

صفحه اصلی | درباره‌ما | تماس‌با‌ما | تبلیغات | حفظ حریم شخصی

تمامی اخبار بطور خودکار از منابع مختلف جمع‌آوری می‌شود و این سایت مسئولیتی در قبال محتوای اخبار ندارد

کلیه خدمات ارائه شده در این سایت دارای مجوز های لازم از مراجع مربوطه و تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد.

کلیه حقوق محفوظ است