نقد فیلم «ناتور دشت»/ درامی با محوریت خودآگاهی و بازنگری در گذشته
![نقد فیلم «ناتور دشت»/ درامی با محوریت خودآگاهی و بازنگری در گذشته](/media/45ae653e1a8f15ee5b1886d5c6a65311.jpg)
باشگاه خبرنگاران جوان؛ علی محسنی - فیلم «ناتور دشت»، ساخته محمدرضا خردمندان، بر اساس داستان واقعی ربوده شدن دختری به نام یسنا در شهرستان کلاله استان گلستان ساخته شده است. این حادثه در سال گذشته رخ داده و به عنوان نقطه شروع داستان، یک درام ساده به نظر میآید. اما به گفته مسعود کارگر، منتقد سینما، فیلمساز توانسته با استفاده از پیوندهای دقیق در داستان و بحرانهایی که در رابطه شخصیتها به وجود آمده، این روایت ساده را به یک درام جذاب تبدیل کند.
پرداختن به خودآگاهی و آگاهی از مرگ در درام
کارگر با اشاره به اینکه این فیلم از نگاههای فلسفی و انسانی برخوردار است، گفت: «فیلم در راستای آگاهی از مرگ و خودآگاهی شخصیتها پیش میرود. این مفاهیم در آثار سازمان سینمایی سوره و حوزه هنری همواره مورد توجه بوده است. مثلاً در فیلمهایی مانند «عطر آلود» که شخصیت اصلی آن با سرطان دست و پنجه نرم میکند، شاهد مبارزه با مرگ و زندگی هستیم. در «ناتور دشت» هم شخصیتها با بحرانهای درونی خود روبهرو هستند که در نهایت منجر به خودآگاهی آنها میشود.»
شخصیتها و بحرانهای درونی
کارگر با اشاره به شخصیتهای اصلی فیلم، به ویژه بازی هادی حجازیفر در نقش احمد، گفت: «شخصیت احمد بهعنوان یک فرد بازنشسته و پیشکسوت محیطبانی که به نوعی درگیر بحرانهای گذشتهاش است، نشاندهنده تلاش برای پیدا کردن خود و جبران خطاهای گذشته است. درواقع، درام فیلم حول این شخصیت و بحرانهای درونی او شکل میگیرد که در نهایت منجر به یک تحول شخصی میشود.»
این منتقد سینما همچنین به پایانبندی فیلم اشاره کرد و آن را یکی از نقاط قوت این اثر دانست. به گفته کارگر، «فیلم با پایانبندی قویای که دارد، پیامهای انسانی و فلسفی خود را به خوبی منتقل میکند. در واقع، فیلم میخواهد بگوید که خطاهای گذشته افراد میتواند در نهایت به یک تلنگر منجر شود که شخصیت اصلی به خود بیاید و از شرایط بحرانی نجات پیدا کند.»
تعلیق و نمادگرایی در داستان
کارگر به عنصر تعلیق در فیلم نیز اشاره کرد و توضیح داد: «در فیلم باید اتفاقاتی رخ دهد که در راستای واقعیت داستان باشند و در عین حال درام به گونهای خلق شود که هیجان و بحرانهای جدیدی به وجود آید. یکی از این موارد نمادگرایی در شخصیتها و اتفاقات است. بهویژه شخصیت احمد که از درون بحرانهای خود عبور کرده و در نهایت قادر است هم خود را نجات دهد و هم اطرافیانش را.»
در ادامه، مسعود کارگر فیلم «ناتور دشت» را یک اثر قابل توجه در سینمای ایران دانست که با رویکردی انسانی و دراماتیک، توانسته است به موفقیتهای گیشهای دست یابد. او معتقد است: «این فیلم با یک پایانبندی قدرتمند و پیامی مهم در مورد خودآگاهی، توانسته مخاطب را با خود همراه کند و فیلمی استاندارد و تاثیرگذار به نظر میآید.»
هادی حجازیفر قویتر از مولویان ظاهر شد
مسعود کارگر در نقد فیلم «ناتور دشت» به بازیهای هادی حجازیفر و مولویان پرداخت و اظهار داشت: «بازی هادی حجازیفر در این فیلم نسبت به کارهای قبلیاش قویتر بود. این بازیگر با تیپ همیشگی خود توانسته بود شخصیت خود را در موقعیتهای مختلف به خوبی نشان دهد و در چند صحنه نیز بهطور ویژه حرفهای ظاهر شد.» کارگر معتقد است که هادی حجازیفر بهخصوص در بزنگاههای کلیدی فیلم توانسته بهگونهای بازی کند که تکراری به نظر نرسد و تازگی به نقش خود بخشیده است.
بازی مولویان: عملکرد معمولی در نقشی کمچالش
در مقابل، کارگر در مورد بازی مولویان گفت: «بازی مولویان به نظر من چندان چشمگیر نبود. در ابتدای فیلم، شخصیتی که او ایفا میکرد، وارد چالشها و بحرانهای عمده نمیشود، به همین دلیل عملکردش نسبتا معمولی به نظر میرسد. به نظر میرسد مولویان نتواسته بود در این نقش از خود انرژی ویژهای به نمایش بگذارد.»
کارگردانی خردمندان: استفاده مناسب از قابها و میزانسنها
کارگر در ادامه به کارگردانی فیلم پرداخت و اظهار داشت: «کارگردانی مجید خردمندان در این فیلم در مجموع قابل قبول است. ایشان توانستهاند صحنهها را بهخوبی مدیریت کنند و بازیها را در موقعیتهای مناسب قرار دهند. استفاده از قابهای مناسب و میزانسنهای دقیق، باعث شده فیلم از نظر بصری جذاب باشد.» کارگر همچنین اشاره کرد که خردمندان، بهعنوان یک کارگردان فیلم اولی، توانسته بود فضای داستانی را بهخوبی پردازش کرده و در دل یک داستان واقعی، مفاهیم انسانی و فلسفی را منتقل کند.
اما مسعود کارگر در نقد فیلم، به نقاط ضعفی نیز اشاره کرد: «یکی از ضعفهای فیلم این بود که گاهی روایت داستان به اندازه کافی متوقف نمیشد و به تامل و توسعه موقعیتها توجه بیشتری نمیکرد. مثلاً در ماجرای جستجو برای پیدا کردن دختر ربوده شده، باید توجه بیشتری به نمایش تلاشهای نیروهای مختلف مانند هلال احمر و پلیس میشد، اما فیلم از کنار این بخشها عبور کرد.»
او همچنین به سرعت لو رفتن مکان دختر ربوده شده اشاره کرد و گفت: «زمانی که لو رفتن مکان دختر به سرعت انجام میشود، هیجان و تعلیق کاهش مییابد. اگر فضا و رویدادها بهگونهای تنظیم میشد که تعلیق بیشتر شود، فیلم میتوانست جذابتر باشد و هیجان آن بیشتر به مخاطب منتقل شود.»
مسعود کارگر در پایان بهطور کلی فیلم «ناتور دشت» را فیلمی خوب ارزیابی کرد، اما معتقد بود که میتوانست با بهبود برخی از انتخابهای روایی و کارگردانی، اثر بهتری شود. او تاکید کرد: «فیلم در مجموع کارگردانی خوبی دارد و داستان واقعیاش بهخوبی پردازش شده است، اما در برخی بخشها نیاز به دقت بیشتری در روایت و درامسازی داشت.»
12152330