قابلمه برای نخبهها، سفر فرنگ برای آقازادهها

به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، حتما خبرش را خواندهاید؛ موضوع مربوط به چند روز قبل است که تعدادی از مسئولان آموزش و پروش قم، تصمیم میگیرند از کشتیگیران نوجوان این شهر که قهرمان کشتی دانشآموزان جهان شدند، تجلیل کنند. خانواده کشتیگیران که پیش از هم تجربهاش را داشتهاند و میدانستند در چنین مراسمی بیش از پرداختن به نخبهها، پای عکس یادگاری و شوآف در میان است، زیر بار نمیروند. از طرف مسئولان اصرار میشود که این بار برنامه تجلیل کاملا جدی است و قرار است هدایای نفیسی به آنها اهدا شود. حتی وقتی پدر یکی از این 2 نوجوان گفته که پسرش همین حالا در اردوی تیم ملی جوانان است و اصلا در این شهر نیست که بخواهد بیاید، پدر را با اصرار به مراسم کشاندهاند تا از فرزندش تجلیل کنند.
نتیجه ولی چیزی شبیه به فاجعه از آب درآمده؛ مسئولان آموزش و پروش به این 2 قهرمان جهان که از آنها به عنوان نخبههای کشتی و آینده این ورزش در مملکت یاد میشود، قابلمه دادهاند! همین قدر تلخ و باورنکردنی. داستان این اتفاق وقتی عجیبتر است که خانواده این فرزندان نخبه، قبلا از دست چنین تصمیماتی زخمی شده و اصلا راضی به حضور در این مراسم نبودهاند ولی وعده «این بار فرق میکند» آنها را به مراسم کشانده که تهش شده اهدای قابلمه به این 2 قهرمان جهانی.
حالا مرور واکنش خانواده این 2 نوجوان نخبه که حسابی از این موضوع شاکی هستند، نشان میدهد که در چنین مواردی، چه برخوردی از سوی مسئولان شهری، سیاسی و دولتی با نخبههای ایرانی میشود. آنها به قدری دلسرد و ناراحتند که اهدای قابلمه را باور نمیکنند. نه اینکه چشمداشت و توقعی داشته باشند که بخواهند هدیهای بزرگ و ارزشمند دریافت کنند ولی پایین آوردن شان این نخبههای ورزشی در این حد هم چیزی نبوده که موردپسند خانواده این ورزشکاران قرار بگیرد. البته که اهدای وسایل آشپزخانه به قهرمانان ورزشی در ایران موضوع تازهای نیست؛ پیش از این هم سارا عبدالملکی، قهرمان پاراقایقرانی ایران و آسیا با انتشار تصویری از اهدای یک چایساز از سوی شورای شهر به خودش به عنوان پاداش قهرمانی خبرساز شده بود. تازه اینها مواردی است که رسانهای شده و مشخصا نمونههای دیگری هم وجود دارد. ضمن اینکه هستند بیشمار نخبههایی که حتی مراسم تجلیلی هم بابت افتخار و ابتکاری که به دست میآورند و رقم میزنند، دریافت نمیکنند.
اینها فقط یکطرف داستان است؛ در واقع اگر برخوردی تبعیضآمیز وجود نداشت، شاید توقعی هم شکل نمیگرفت. همین حالا جستجوی ساده فهرست آقازادههای خارجنشین، چه در حوزه ورزش و چه در سایر حوزهها، روشن میکند که نخبههای ایرانی چقدر بابت این تفاوت دیدگاه، آسیب روحی و روانی میبینند. قسمت تلخ داستان این است که اگر روزی، تعدادی از همین نخبهها از این بیمهریها به ستوه آمده و قصد مهاجرت داشته باشند، انگ «بیغیرتی» و «وطنفروشی» هم به آنها چسبانده میشود. به هر روی، روا نیست که حق نخبهها قابلمه باشد، حق آقازادهها سفر فرنگ.
منبع: فرارو
انتهای پیام/
12182644