جهش اقتصادی با دیپلماسی استانی

باشگاه خبرنگاران جوان؛ مهدی سیف تبریزی* - در راستای عملیاتیسازی دیپلماسی مبتنی بر ظرفیتهای محلی، سیدعباس عراقچی، وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران، روز گذشته به استان آذربایجان شرقی سفر کرد. این سفر، گامی کلیدی در جهت رونقبخشی به دیپلماسی استانی بهشمار میرود و بر تقویت تعاملات منطقهای با تمرکز بر سیاست همسایگی تأکید دارد. هدف اصلی، بهرهبرداری از پتانسیلهای استانی برای روابط با همسایگان شمالی و غربی، بهویژه جمهوری آذربایجان و ترکیه، است.
عراقچی در همایش ملی «آذربایجان، دیپلماسی و تمامیت ارضی ایران» در دانشگاه تبریز سخنرانی و دیپلماسی استانی را رویکردی واقعبینانه بر پایه واقعیتهای کنونی کشور معرفی کرد. این سفر را باید در ادامه دیدار هفته گذشته از استان خراسانرضوی دانست؛ جایی که در دومین نشست منطقهای دیپلماسی استانی (۳۰ مهر ۱۴۰۴) در مشهد، بر مزیتهای برجسته این ابتکار تأکید ورزید. نشستی که با حضور مقامات استانی، سفرا و نمایندگان مجلس انجام و به نمادی از همافزایی ملی ــ محلی بدل شد و شتاب دیپلماسی استانی را افزایش داد.
رویکرد هوشمندانه به دیپلماسی استانی
رویکرد وزارت خارجه، دیپلماسی استانی را بهعنوان رویکردی واقعگرایانه و عملی در سیاست خارجی برجسته میکند، جایی که این مفهوم فراتر از ایدههای نظری، بهعنوان «واقعیتی کلیدی» توصیف میشود که اکنون در مرحله اجرا قرار گرفته است. عراقچی، با تأکید بر اولویت همسایگان درسیاست خارجی، دیپلماسی استانی رامکمل و تقویتکننده سیاستهای ملی میبیند؛ بهگونهای که استانها، بدون نقض حاکمیت مرکزی، ظرفیتهای محلی خود را در راستای اهداف کلان بسیج میکنند. وی سیاست خارجی را امری حاکمیتی میداند که چارچوبهای آن از مرکز هدایت میشود، اما دیپلماسی استانی را بازوی هوشمند اجرایی تصور میکند که مرزها را از حوزههای تنشزا به «مرزهای صلح و تجارت» دگرگون میسازد.
در دیدگاه وزیر و وزارت خارجه، این رویکرد با الهام از تأکیدات مقام معظم رهبری بر تمرکززدایی و بهرهبرداری از توان استانی، تغییر پارادایم در تعاملات خارجی را رقم میزند و بر شناسایی و فعالسازی ظرفیتهای محلی در عرصههای اقتصادی، امنیتی و فرهنگی تکیه دارد. وزارت خارجه همچنین بر تکیه به توان ملی برای دستیابی به توسعه و امنیت پافشاری میکند و دیپلماسی استانی را ابزاری استراتژیک برای مقابله با تحریمها میشمارد، که روابط با همسایگان را به «کانالهای تنفسی» اقتصاد تبدیل میکند. این نظرات، نهتنها بر جنبههای عملیاتی تأکید دارند، بلکه بر ضرورت هماهنگی استانی ــ مرکزی برای جلوگیری از ناکارآمدی سیاست خارجی هشدار میدهند و استانداران را بهعنوان «معاونان بینالملل» وزارت خارجه فعال میسازند.
تعریف جامع دیپلماسی استانی
دیپلماسی استانی، بهعنوان مفهومی نوین درسیاست خارجی ایران را میتوان بهطور جامع بهعنوان رویکردی سیستماتیک تعریف کرد که ظرفیتهای زیرساختی، انسانی و جغرافیایی استانها را در چارچوب سیاستهای کلان ملی، به منظور تعاملات فرامرزی هدفمند به کار میگیرد. این مفهوم، برخلاف پارادیپلماسی کلاسیک که مستقل از مرکز عمل میکند، بر پایه اصل حاکمیتی سیاست خارجی استوار است و استانها را بهعنوان مجریان محلی سیاستهای مصوب وزارت امور خارجه قرار میدهد.
در این الگو، دفاتر نمایندگی وزارت خارجه در استانها نقش مشورتی دارند، استانداران اختیارات اجرایی محدودی در حوزههای اقتصادی و فرهنگی کسب میکنند، در این نگاه تمرکز بر استانهای مرزی است تا مرزها از کانون چالش به محور همگرایی تبدیل شوند. دیپلماسی استانی، نوعی «دیپلماسی لایهای» است که لایههای محلی را با لایه کلان همسو میسازد. این رویکرد، با شناسایی مزیتهای نسبی استانی (مانند منابع معدنی آذربایجان شرقی یا کشاورزی خراسان رضوی)، تعاملات فراملی را تسهیل میکند بدون آنکه تمامیت ارضی یا وحدت ملی را تهدید کند.
فعالسازی ظرفیتهای اقتصادی، سیاسی و امنیتی
این رویکرد، ظرفیتهای اقتصادی استانها را از طریق دیپلماسی محصولات و تجارت مرزی فعال میسازد. استانهای مرزی، بهعنوان دروازههای صادراتی، میتوانند صادرات غیرنفتی را افزایش دهند؛ برای نمونه، آذربایجان شرقی با مرزهای گسترده با جمهوری آذربایجان و ارمنستان و نزدیکی با ترکیه، پتانسیل تبدیل شدن به هاب ترانزیتی منطقه را دارد، جایی که توافقهای استانی ــ استانی بر پایه زنجیرههای ارزش مشترک، تحریمها را خنثی میکند.
در بعد سیاسی، دیپلماسی استانی به تقویت نفوذ نرم ایران در پیرامون کمک میرساند؛ تعاملات فرهنگی و آموزشی با استانهای همسایه، روایتهای مشترک تاریخی را تقویت کرده و از تنشهای قومیتی جلوگیری میکند، که این امر در استانهایی مانند خراسانرضوی با تمرکز بر گردشگری مذهبی مشهود است.
از منظر امنیتی، این دیپلماسی مرزها را بهعنوان «لایههای دفاعی» بازتعریف میکند: همکاریهای استانی در کنترل قاچاق، مبارزه با تروریسم و مدیریت مهاجرت، امنیت ملی را ارتقا میبخشد. برای استانهای مرزی، این رویکرد به معنای تبدیل تهدیدهای مرزی (مانند نفوذ گروههای افراطی) به فرصتهای همگرایی است، جایی که پروتکلهای مشترک امنیتی با همسایگان، پایداری منطقهای را تضمین میکند.
نمونههای موفق جهانی
در سطح جهانی، نمونههای پارادیپلماسی (که دیپلماسی استانی ایران از آن الهام گرفته، اما با تفاوتهای ساختاری) فراوان است. در کانادا، استان کبک با دیپلماسی مستقل فرهنگی ــ اقتصادی، روابط تجاری با فرانسه و آمریکای لاتین را پیش برده، بدون آنکه سیاست فدرال را نقض کند؛ این مدل، بر پایه دفاتر نمایندگی استانی، ظرفیتهای محلی را جهانیسازی کرده است. در اسپانیا، کاتالونیا و باسک از طریق پارادیپلماسی، شبکههای تجاری با اتحادیه اروپا را گسترش دادند، که به افزایش GDP استانی منجر شد، هرچند چالشهای جداییطلبی را نیز به همراه داشت.
در آلمان، شهر ــ دولت هامبورگ با دیپلماسی بندری، روابط با آسیای شرقی را مدیریت میکند و در چین، استانهای مرزی مانند گوانگدونگ با مدل «دیپلماسی استانی دولتی»، تجارت با ASEAN را تسهیل میکنند. این نمونهها نشاندهنده کارایی پارادیپلماسی در عصر جهانیشدن است، جایی که بازیگران فراملی نقش مکمل دیپلماسی ملی ایفا میکنند، اما در ایران، برخلاف مدلهای فدرال، هماهنگی مرکزی غالب است تا از چالشهای تمامیت ارضی جلوگیری شود.
همافزایی با دیپلماسی همسایگی
دیپلماسی استانی، بهعنوان پیشران دیپلماسی همسایگی، بازوی اجرایی این سیاست را تقویت میکند. دیپلماسی همسایگی، که اولویت اول سیاست خارجی ایران است، بر تعمیق روابط با ۱۵ همسایه تمرکز دارد و دیپلماسی استانی آن را از سطح کلان به عملیاتی میبرد؛ برای مثال، تعامل استانهای مرزی ایران با همتایان ترک یا عراقی، توافقهای محلی را تسهیل کرده و زنجیرههای تأمین را یکپارچه میسازد.
در شرایط تحریمی، دیپلماسی همسایگی حیاتی است، زیرا همسایگان را بهعنوان «کانالهای تنفسی اقتصادی» تبدیل میکند: افزایش تجارت مرزی (مانند صادرات به عراق و پاکستان) تحریمهای یکجانبه را دور میزند و وابستگی به بازارهای دور را کاهش میدهد. از منظر اقتصادی، این سیاست صادرات غیرنفتی را تا ۲۰درصد افزایش میدهد و زنجیرههای ارزش منطقهای را شکل میبخشد، که پایداری مالی را تضمین میکند. در بعد سیاسی، همسایگی نفوذ ایران را در خاورمیانه و آسیای مرکزی تعمیق میبخشد، ائتلافهای ضدتحریمی را فراهم آورده و از انزوای ژئوپلیتیک جلوگیری میکند.
ازمنظر امنیتی همکاریهای مرزی ثبات را ارتقا میدهد و تهدیدهای فراملی را مهار میکند. پیگیری دیپلماسی همسایگی، در نهایت، ایران را بهعنوان قطب منطقهای تثبیت کرده و مدل «همسایگی هوشمند» را برای عبور از تحریمها ارائه میدهد، جایی که دیپلماسی استانی بهعنوان کاتالیزور عمل میکند.
تحلیل نهایی
در تحلیل نهایی، سفر عراقچی به آذربایجان شرقی نمادی از گذار دیپلماسی ایران به مدل لایهای و واقعبینانه است. این رویکرد، با تکیه بر ظرفیتهای استانی، نهتنها سیاست همسایگی را عملیاتی میسازد، بلکه ایران را در برابر چالشهای جهانی مقاومتر میکند. چالش اصلی، حفظ هماهنگی مرکزی ــ محلی است تا از انحرافات جلوگیری شود، اما پتانسیل آن برای ساختن قدرتی چندلایه غیرقابل انکار است.
*کارشناس بینالملل
12238574
مهمترین اخبار سیاسی











