۲۵ مورد از بزرگترین کلاهبرداریهای تاریخ جهان

باشگاه خبرنگاران جوان - کلاهبرداری و سرقت سابقهای به بلندای تاریخ حضور بشر در کره خاکی دارند. از رسواییهای بزرگ بانکی تا موارد خاصی مثل دزدیهای کوچک محلی را میتوان در این بخش قرار دارد. برخی موارد یک کلاهبرداری خاص باعث خشم عمومی میشود و در برخی موارد نیز بهخاطر پیچیدگی عجیب خود توجهات را جلب میکند. امروز میخواهیم به بزرگترین کلاهبرداری های تاریخ جهان بپردازیم که باورکردنی نیستند.
بزرگترین کلاهبرداری های جهان: مواردی که حتی باور کردن آنها سخت است
گاهی یک کلاهبرداری افراد کمی را تحت تاثیر قرار میدهد و بهجز مالباختگان بقیه با کنجکاوی به ماجرا نگاه میکنند. در برخی موارد نیز بخش قابلتوجهی از جمعیت یک کشور تحت تاثیر قرار میگیرند.
رسوایی شیر در چین (۲۰۰۸)
بزرگترین کلاهبرداری های جهان را با چین شروع میکنیم. در سال ۲۰۰۸ شرکتهای لبنی چینی به این نتیجه رسیدند که میتوانند با آب بستن به محصولات خود هزینهها را کاهش دهند. برای جبران پروتئین کاهش یافته در شیر نیز مادهای سمی بهنام ملامین را به آن اضافه کردند.
در نتیجه این اقدام عجیب ۳۰۰ هزار کودک مریض شدند و حداقل ۶ نفر جان خود را از دست دادند. این اتفاق باعث شد محصولات لبنی چین از بازارهای جهانی جمع شوند. مقامات قضایی چین هم برخی افراد را به حبس و برخی را به اعدام محکوم کردند.
بانک ولز فارگو (۲۰۱۶)
بین سالهای ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۶ بانک ولز فارگو آمریکا اهداف فروش غیرواقعبینانهای را برای کارمندان خود در نظر گرفته بود. در نتیجه آنها تصمیم گرفتند با باز کردن حسابهای غیرواقعی، جعل امضا و انتقال پول بدون اطلاع مشتری از فشار خارج شوند.
وقتی رسوایی ولز فارگو بهعنوان یکی از بزرگترین کلاهبرداریهای جهان کشف شد، نهادهای تصمیمگیر جریمه ۱ میلیارد دلاری را برای این بانک در نظر گرفتند. جالب اینکه در سال ۲۰۲۲ ابعاد بیشتری از تخلفات این بانک کشف شد و مبلغ جریمه به ۴.۷ میلیارد دلار افزایش یافت.
ماجرای چارلز پونزی (۱۹۲۰)
از سال ۱۹۱۹ شخصی بهنام چارلز پونزی اعلام کرد که میتواند در معاملات مرتبط با کوپنهای پستی بینالمللی سود بسیار بالایی را به سرمایهگذاران پرداخت کند. او کاملا هم به وعدههای خود عمل میکرد. فقط مشکل اینجا بود که سود وعده داده شده را با پول سرمایهگذاران جدید میداد.
چارلز پونزی در سال ۱۹۲۰ دستگیر شد و ۵ سال را در زندان گذراند. هرچند این روش بعدا هزاران بار در کشورهای مختلف مورد استفاده قرار گرفت.
رسوایی بانک واچویا (۲۰۱۰)
بانک واچویا در سال ۲۰۱۰ شوک بزرگی را به سیستم بانکی آمریکا وارد کرد. آنها خیلی ساده اعلام کردند که در گذشته ابزارهای نظارتی کافی برای جلوگیری از پولشویی را نداشتهاند. بررسیها نشان داد که بین سالهای ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۷ برخی از کارتلهای مواد مخدر از این بانک برای انتقال پول خود بهره میبردند.
در نتیجه این اتفاق بانک واچویا مجبور شد ۱۰۰ میلیون پول کثیف را مصادره کرده و ۵۰ میلیون دلار جریمه پرداخت کند.
سایمون لوییف و تیندر (۲۰۱۷)
سایمون لوییف در برنامه تیندر خود را بهعنوان یک فرد بسیار پولدار معرفی میکرد. او با نشان دادن جواهرات، ماشینهای لوکس و حضور در هتلهای گرانقیمت با زنان ثروتمند ارتباط میگرفت. پس از مدتی ناگهان اعلام میکرد که به مقداری پول برای یک مشکل مالی نیاز دارد و آن را در مدت کوتاهی پس خواهد داد.
همانند مدل پانزی سامون لوییف از پول دریافتی زنان جدید برای پرداخت بدهیهای پیشین خود استفاده میکرد. البته بخشی از پول نیز سبک زندگی لاکچری میشد تا افراد بیشتری جذب شوند. در سال ۲۰۱۵ لوییف به جرم کلاهبرداری در فنلاند محکوم شد. هرچند او دست از کلاهبرداری برنداشت. تا اینکه در سال ۲۰۱۹ مجبور شد برای ۱۵ ماه به زندان برود.
آزمایش خون هولمز (۲۰۱۴)
در سال ۲۰۱۴ الیزابت هولمز با یک ادعای بزرگ اخبار پزشکی را منفجر کرد. او گفت میتواند با تکنولوژی انقلابی خود و با تنها چند قطره خون صدها آزمایش پزشکی را انجام دهد. همه فکر میکردند که تحول بزرگی در علم پزشکی رخ داده است. استارتاپ Theranos نیز تمام تلاش خود را میکرد تا با حضور در رسانهها سرمایه بیشتری را جلب کند.
هولمز از همان ابتدا میدانست که چنین چیزی امکانپذیر نیست. هرچند تیم او تصمیم گرفت به ارائه دادههای جعلی و ساختگی ادامه دهد. در نهایت ارزش این شرکت حتی به ۹ میلیارد دلار نیز رسید. در همان زمان بود که مقامهای فدرال تصمیم گرفتند بررسیهای گستردهای را در این خصوص انجام دهند. خیلی زود ماجرا لو رفت و هولمز نیز به ۱۱ سال زندان محکوم شد.
رسوایی گوشت اسب اروپایی (۲۰۱۳)
اتحادیه اروپا معمولا بهخاطر قوانین و استانداردهای سختگیرانه خود شناخته میشود. هرچند در سال ۲۰۱۳ اتفاقی رخ داد که باعث شد کنترلها سختتر و دقیقتر شود. مشخص شد برخی شرکتها از گوشت اسب بهجای گوشت گاو استفاده میکردند.
گوشت اسب در طیف گستردهای از محصولات استفاده شده بود و در فروشگاههای کشورهای مختلف دیده میشد. هیچ مشکل پزشکی خاصی گزارش نشد؛ اما اعتماد عمومی بهشدت ضربه خورد.
کلاهبردای تلگرافی فرانسوا و ژوزف بلانک (۱۸۳۰)
بین سالهای ۱۸۳۴ تا ۱۸۳۶ برادران بلانک یکی از بزرگترین کلاهبردای های جهان را با موفقیت انجام دادند. آنها میدانستند که دولت فرانسه اطلاعیهها و اخبار مهم را از طریق تلگراف برای ادارهها و شرکتها ارسال میکند. در نتیجه به یک اپراتور تلگراف رشوه دادند تا بتوانند به اطلاعات مرتبط با سهام و مسائل اقتصادی دسترسی داشته باشند.
همین هم باعث میشد که بتوانند با خرید و فروش بهموقع سود بسیار زیادی را کسب کنند. البته که این مسئله پس از گذشت چند سال فاش شد، ولی هیچ قانونی در این رابطه وجود نداشت. در نتیجه برادران بلانک فقط بهخاطر رشوه دادن محکوم شدند.
بانک بارینگز (۱۹۹۵)
بانک بارینگز بهعنوان قدیمیترین بانک سرمایهگذاری بریتانیا شناخته میشود. در سال ۱۹۹۵ شخصی بهنام نیک لیسون مسئولیت معاملات این بانک را بر عهده داشت. او سعی میکرد با انجام معاملات پرخطر سود کلانی را کسب کند. هرچند در برخی مواقع نیز پیشبینیها اشتباه از آب در میآمدند و بانک ضرر میکرد.
از آنجایی که لیسون به حسابداری بانک نیز دسترسی داشت، یا ساخت حسابها و مدارک جعلی ضررها را پنهان میکرد. پس از مدتی کار بهجایی رسید که دیگر پنهان کردن وضعیت ممکن نبود. اینجا بود که بانک متوجه شد ۱ میلیارد دلار ضرر کرده است. پس از این اتفاق یکی از بزرگترین بانکهای بریتانیا اعلام ورزشکستگی کرد و افراد زیادی نیز سرمایه خود را از دست دادند.
تقلب هنری وولفگانگ بلترکی (۲۰۱۱)
وولفانگ بلترکی یکی از معروفترین جعلکنندگان آثار هنری در جهان محسوب میشود. او با کمک همسرش نسخههایی بسیار دقیق از آثار هنری معروف را تولید میکرد و سپس آنها را به مجموعهداران و علاقهمندان میفروخت. آنها توانسته بودند از همین راه ۲۰ میلیون دلار پول بهدست بیاورند.
بکی از بزرگترین کلاهبرداری های جهان میتوانست با موفقیت پایان یابد. هرچند آنها به کار خود ادامه دادند و در نهایت در سال ۲۰۱۱ ماجرا لو رفت. بلترکی نیز پس از بازداشت به ۶ سال زندان محکوم شد. جالب اینکه پس از گذشت سه سال او تصمیم گرفت آثار هنری اختصاصی خود را بفروشد.
ویکتور لوستیک و فروش برج ایفل (۱۹۲۵)
کسی که توانسته باشد برج ایفل را بفروشد قطعا یک نابغه بوده است. ویکتور لوستیک توانست با مهر، سربرگ و سایر لوازم جعلی خود را بهعنوان یکی از مقامات دولتی فرانسه جا بزند. او توانست دلالان را متقاعد کند که دولت فرانسه قصد تکهتکه کردن برج ایفل و فروش آن را دارد.
در کمال تعجب شخصی مبلغ زیادی پول را به لوستیک پرداخت کرد تا بتواند تکههای برج ایفل را بهخانه ببرد. لوستیک با پول دریافتی فرار کرد؛ اما پس از مدتی دستگیر شد. فروشنده برج ایفل مجبور شد باقی عمر خود را تا سال ۱۹۴۷ در زندان آلکاتراز بگذراند.
سرقت تابلو مونالیزا (۱۹۱۱)
سرقت تابلو مونالیزا یکی از معروفترین سرقتهای هنری تاریخ بهحساب میآید. در ظاهر گفته شد یک کارگر ساده بهنام وینچنزو پروجیا نقاشی را از موزه لوور فرانسه دزدیده است. او انگیزههای وطنپرستانه برای اینکار داشت و میگفت که باید تابلو در ایتالیا باشد. هرچند برخی روزنامهها اعلام کردند که یک هنرمند شیاد بهنام ادواردو دو والفیرنو پشت ماجرا بوده است.
او میخواست نسخههای جعلی مونالیزا را با قیمت گزاف در بازار سیاه بفروشد. گم شدن نسخه اصلی نیز فرصتی طلایی برای او فراهم میآورد. در نهایت تابلو اصلی در سال ۱۹۱۳ پیدا شد. آن هم زمانی که پروجیا میخواست آن را در فلورانس بفروشد. جالب است بدانید که در ایتالیا پروجیا را بهعنوان یک قهرمان ملی میشناختند.
رسوایی شاهزاده سعودی (۱۹۹۱)
ماجرای شاهزاده سعودی هم جزء بزرگترین کلاهبرداریهای جهان قرار دارد و هم واقعا عجیب است. شخصی بهنام آنتونی جیگناک در یکی از یتیمخانههای کلمبیا بزرگ شده بود و بعدها یک خانواده آمریکایی او را بهعنوان فرزند خود پذیرفتند.
جیگناک خودش را شاهزاده خالد بن آل سعود معرفی کرده بود و ادعا میکرد که عضو خاندان سلطنتی عربستان است. او سریعترین خودروهای جهان را در اختیار داشت و زندگی بسیار لوکسی را برای خود رقم زده بود. جیگناک برای خودروهای خود پلاک دیپلماتیک عربستان را جعل کرده بود و در خانه نیز اسناد و یادگارهای مربوط به خاندان سلطنتی را نگهداری میکرد.
او حتی یک سایت اختصاصی نیز داشت و در آن بیپرده به ارتباط خود با خاندان سعودی اشاره میکرد. این نمایش عجیب باعث شده بود که سرمایهگذاران اروپایی و آمریکایی به او جذب شوند. جالب اینکه در سال ۲۰۱۷ یعنی پس از ۳۰ سال جعل هویت در نهایت ماجرا لو رفت. جیگناک نیز به ۱۸ سال زندان محکوم شد. در واقع میتوان گفت که او نقش خود را کاملا زندگی کرد.
جنجال پل بروکلین (۱۸۸۰)
حالا نوبت به پرونده یک کلاهبردار افسانهای به نام جورج پارکر میرسد. پل بروکلین در اواخر قرن نوزدهم افتتاح شده بود و افراد زیادی از دیدن آن حیرت میکردند. پارکر خود را بهعنوان یک میلیاردر و شخص بانفوذ جا میزد و ادعا میکرد که مالک پل بروکلین است. او چندین بار در سالهای مختلف پل بروکلین را به افراد مختلف فروخت. ماجرا نیز زمانی لو رفت که یکی از خریداران تصمیم گرفت گذر از پل را مشروط به پرداخت عوارض کند.
پارکر فقط در زمینه فروش پل کار نمیکرد. او حتی مجسمه آزادی، سالن معروف Madison Square و آرامگاه اولیسیس گرانت (رئیسجمهور سابق آمریکا) را نیز فروخته بود. در نهایت پارکر در سال ۱۹۲۸ بهجرم کلاهبرداری محاکمه شد و مجبور شد تا پایان عمر (۱۹۳۶) در زندان بماند.
ماجرای پارکر باعث میشود جریان سید مهدی بلیغ یادآوری شود. کسی که کاخ دادگستری را به دو فرد آمریکایی فروخت و سپس به مصر فرار کرد.
کلاهبرداری عاشقانه روبن اسکار (۱۹۴۰)
این روزها دیدن موارد عاشقانه در میان بزرگترین کلاهبرداری های جهان چندان عجیب نیست. جالب است بدانید که پیشگام این ایده شخصی بهنام روبن اسکار بوده است. او در فنلاند بهعنوان کلاهبردار روزنامهای شناخته میشد. اسکار در ستون دوستیابی روزنامههای مختلف خود را جوانی مجرد و پولدار معرفی میکرد که میخواهد ازدواج کند.
زنان تنها نیز با او ارتباط میگرفتند تا یک زندگی جدید را شکل دهند. اسکار پس از کسب اعتماد آنها میگفت که میخواهد خیلی زود ازدواج کند و به مبلغی پول برای فراهم کردن شرایط نیاز دارد. پس از آن نیز کاملا ناپدید میشد.
این اتفاق آنقدر تکرار شد که مردم فنلاند کاملا اسکار را بهعنوان کلاهبرداری چربزبان میشناختند. در نتیجه همین کار نیز مجبور شد ۲۶ سال را در زندان بگذراند.
املاک سر فرانسیس دریک (۱۹۱۶)
اگر نگاهی به بهترین فیلم های کمدی جهان داشته باشید، این ایده که ناگهان فوت یک خویشاوند بسیار دور باعث ثروتمند شدن فرد میشود بهوفور وجود دارد. همین نیز سبب میشود که یک فرد بیپول ناگهان به بهترین زندگی برسد. در سال ۱۹۱۶ شخصی بهنام اسکار هارتزل این رویا را برای خود ساخت.
او به همه میگفت که یکی از بازماندگام دریانورد معروف انگلیسی سر فرانسیس دریک است و میخواهد سهم خود از داراییها و املاک افسانهای او را دریافت کند. هارتزل از افراد مختلف میخواست مبلغ کمی پول به او قرض بدهند تا صرف دعاوی حقوقی کند. آنها امیدوار بودند پس از موفقیت هارتزل حداقل چند میلیون دلار پول بهدست بیاورند.
یکی از بزرگترین کلاهبرداری های جهان برای ۲۵ سال ادامه داشت و هارتزل توانست با گول زدن هزاران نفر حدود یک ملیون دلار جمع کند. البته که عاقبت این کار زندان تا زمان مرگ بود.
داستان وارث آلمانی (۲۰۱۳)
کلاهبرداری آنا دلوی آنقدر معروف شد که حتی نتفلیکس سریال پرطرفدار Inventing Anna را بر اساس آن ساخت. او خود را بهعنوان وارث یک خانواده مهم آلمانی معرفی کرد و توانست کمکم وارد حلقه افراد مهم نیویورک شود. آنا بین سالهای ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۷ بسیار لاکچری زندگی میکرد.
ترکیب ظاهر مناسب با جعل مدرک باعث شد آنا بتواند از بانکها، تجار و حتی دوستان خود هزاران دلار پول دریافت کند. البته که ماجرا در سال ۲۰۱۸ لو رفت و آنا دلوی نیز مجبور شد راهی زندان شود.
مرگ ساختگی هری گوردون (۲۰۰۰)
هری گوردون یک میلیونر معروف استرالیایی بود که ناگهان با مشکلات مالی شدید مواجه شد. او تصمیم گرفت در سال ۲۰۰۰ ایده مرگ ساختگی را با کمک همسر و دخترش عملی کند. آنها طوری همهچیز را طراحی کردند که گویی گوردون در دریا غرق شده است. در واقع خانواده گوردون میخواست با دریافت مبلغ هنگفت بیمه عمر از مشکلات مالی فرار کند.
در ابتدا نیز همهچیز خوب پیش میرفت. گوردون به نیوزیلند رفته بود و با نام جعلی راب متزل زندگی میکرد. هرچند یکی از بزرگترین کلاهبرداریهای جهان در سال ۲۰۰۵ لو رفت. چراکه یکی از آشنایان او را شناخت و ماجرا را افشا کرد. هری گوردون مجبور شد ۱۵ ماه را در زندان بگذراند. در آن مدت نیز از ماجرای مرگ ساختگی خود یک کتاب نوشت تا کسب درآمد کند.
پرکین واربک و تاج پادشاهی انگلستان (قرن ۱۵)
ماجرای پرکین واربک واقعا پیچیده و جالب است. در قرن پانزدهم پادشاه انگلستان فوت کرد. چون دو فرزند پسر باقیمانده از او همچنان به سن قانونی نرسیده بودند، عموی آنها یعنی ریچارد سوم قیم سلطنت شد. شاهزادگان در برج لندن حضور داشتند؛ اما پس از مدتی ناپدید شدند. همه فکر میکردند ریچارد سوم آنها را کشته است و از او متنفر بودند. همین هم باعث شد عدهای از شخصی بهنام هنری هفتم حمایت کنند تا ریچارد را برکنار کرده و به سلطنت برسد.
پس از گذشت چند سال ناگهان فردی بهنام پرکین واربک ادعا کرد یکی از شاهزادگان ناپدید شده است. او گفت که برادرش در برج لندن کشته شد؛ اما او توانست فرار کند. طبیعتا شاهزاده ادعای قویتری نسبت به تاجوتخت انگلستان داشت. حتی دولتهای خارجی نیز از او حمایت کردند تا با یک ارتش به جنگ هنری هفتم برود. هرچند واربک نتوانست یکی از بزرگترین کلاهبرداری های تاریخ جهان را با موفقیت کامل کند. چراکه شکست خورد و زندانی شد. در نهایت نیز بهدلیل تلاش برای فرار جان خود را از دست داد.
گرگ والاستریت (۱۹۹۹)
اکثر افراد جوردن بلفورت را بهخاطر فیلم معروف گرگ والاستریت میشناسند. هرچند افراد کمی میدانند که جوردن بلفورت در واقعیت نیز وجود داشت. جوردن یک کارگزار بورس بود که توانست با روشهای خاص خود بیش از ۲۰۰ میلیون دلار درآمد کسب کند.
او در ابتدا سهام شرکتهای تازه تاسیس و کمارزش را به افراد مختلف میفروخت. سپس با تبلیغات شدید کاری میکرد که قیمت سهام بهصورت غیرواقعی بالا برود. پس از مدتی بلفورت و همکارانش سهام خود را فروخته و تبلیغات را متوقف میکردند. همین نیز سبب میشد سرمایهگذاران بهشدت ضرر کرده و ناراضی شوند.
سبک زندگی لاکچری بلفورت را میتوان بهخوبی در یکی از بهترین فیلم های مارتین اسکورسیزی دید. همین سبک زندگی عجیب نیز باعث شد که FBI به فعالیتهای او شک کند و ماجرا لو برود. بلفورت در سال ۱۹۹۹ به ۲۲ ماه زندان محکوم شد؛ اما این پایان کار او نبود. چراکه پس از آزادی به سخنرانی انگیزشی و نویسندهای معروف بدل گشت.
ورشکستگی شرکت انرون (۲۰۰۱)
ورشکستگی انرون یکی از بزرگترین سقوطهای تاریخ شرکتهای جهان لقب گرفت. اتفاقی که سبب شد صنعت انرژی در سال ۲۰۰۱ با شوکی بزرگ مواجه شود. ماجرا از جایی شروع شد که این شرکت آمریکایی موفقیتهای پیشبینی شده خود را بهعنوان درآمد واقعی جا زد.
پس از مدتی ناگهان مشخص شد این شرکت نهتنها سودده نیست، بلکه بهشدت در حال ضرر دادن است. همین نیز سبب گشت که ارزش سهام انرون سقوط کرده و کاملا ورشکسته شود. در نتیجه این رسوایی بزرگ ۲۰ هزار نفر کار خود را از دست دادند. مجوز شرکت حسابداری انرون نیز بهخاطر پنهان کردن واقعیت لغو شد.
کلاهبردای فرانک داباگنال (۱۹۶۹)
فرانک داباگنال را باید در زمره کلاهبرداران افسانهای جهان قرار داد. کسی که فیلم معروف Catch me if you can با الهام از زندگی او ساخته شد. فرانک در دهه ۱۹۶۰ بسیار فعال بود و در چندین کشور مختلف با هویتهای جعلی فعالیت میکرد. او همچنین توانسته بود با جعل چکهای بانکی مبالغ زیادی را دریافت کند.
ظاهرا اینها برای فرانک کافی نبودند. چراکه او بعدها با جعل هویت شغلی بهعنوان خلبان، پزشک، وکلیل و حتی استاد دانشگاه فعالیت کرد. در نهایت ماجرا در سال ۱۹۶۹ لو رفت و او مجبور شد مدتی را در زندان بگذراند. جالب اینکه پس از زندان تصمیم گرفت با FBI همکاری کرده و روی راههای جلوگیری از کلاهبرداری کار کند.
ماجرای ادوارد داونپورت (۲۰۰۹)
بین سالهای ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۹ یک تاجر بریتانیایی بهنام ادوارد داونپورت سراغ یک کلاهبردای کلاسیک رفت. او به افرادی که در فشار مالی بودند وعده وامهای تجاری کلان را میداد. در عوض نیز فقط به آنها میگفت مدارک موردنظر را فراهم کرده و هزینه کمی را جهت باز کردن سپرده و دریافت تاییدیههای لازم پرداخت کنند. کاملا مشخص است که هیچکس هم هیچ وامی را دریافت نکرد.
داونپورت چندین سال از عمر خود را در زندان گذراند. هرچند ظاهرا پس از آزاد شدن مجدد به معملات مشکوک در حوزه املاک رو آورده است.
ادی دیوانه (۱۹۸۰)
ادی آنتار معروف به Crazy Eddie موسس فروشگاههای زنجیرهای قطعات الکترونیکی کریزی ادی بود. وقتی در دهه ۱۹۸۰ مشخص شد که او میلیونها دلار کلاهبرداری کرده است، جنجال بزرگی در روزنامهها شکل گرفت.
ادی برای سالها در مورد سود واقعی شرکت دروغ میگفت، ارزش سهام را دستکاری میکرد و حتی مشکلی با برداشت مستقیم پول از حسابهای شرکت نداشت. در نهایت حسابداران شرکت متوجه ماجرا شدند و ادی نیز برای فرار از مجازات به خارج از کشور گریخت. گرچه دستگیر شد و مجبور شد ۸ سال را در زندان بگذراند.
کلاهبرداری عجیب رامون باز فیگوئروا (۲۰۰۳)
در پایان مطلب بزرگترین کلاهبرداری های تاریخ جهان به ماجرای رامون باز فیگوئروا، رئیس بانک BANNINTER جمهوری دومینیکن میرسیم. او طوری اطلاعات مالی بانک را دستکاری میکرد که کسی متوجه برداشت پول از حسابها نشود. تا مدتها نه حسابرسان و نه نهادهای نظارتی هیچکس نفهمیده بود چه فاجعه بزرگی رخ داده است.
وقتی مشخص شد مقدار سرقت شده ۲.۲ میلیارد دلار است، کشور وارد وضعیت اضطراری شد و بحران اقتصادی رخ داد. آقای رئیس به ۱۰ سال زندان محکوم گشت و بانک نیز منحل شد.
منبع: ایسنا
12240093
مهمترین اخبار وبگردی











