۴ نکته در مورد سفر بنیامین نتانیاهو به آمریکا

به گزارش گروه رسانه‌های خبرگزاری تسنیم، از این رو، آمریکا برخلاف تعهدات ادعایی و ژست هایش در مورد الزام به مقررات بین المللی، به جایی اینکه با نتانیاهو برخورد کند، عملا زیر پایِ این جنایتکار جنگی فرش قرمز پهن کرده است.

بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم اشغالگر قدس به تازگی در سفری وارد آمریکا شده است. این سفر به دعوت رسمی دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا صورت گرفته و بازتاب های بین المللی گسترده ای پیدا کرده است. در این راستا، نتانیاهو عملا اولین مسوول سیاسی خارجی است که پس از برگزاری مراسم تحلیف ترامپ، به دیدار رئیس جمهور جدید آمریکا می رود.



نخست وزیر صهیونیست ها حتی قبل از انجام سفرش به آمریکا نیز در سلسله موضع گیری هایی، لفاظی های مختلفی را با محوریت این سفر انجام داده و سعی کرده آن رابه مثابه یک پیروزی بزرگ برای خود معرفی کند. پیروزی ادعایی که نتانیاهو پس از متحمل شدن شکست های سنگین در سطح منطقه غرب آسیا، به شدت خود را محتاج به آن می بیند. با این همه، انجام این سفر در نوع خود با 4 نکته همراه است که توجه به آن ها ضروری به نظر می رسد.

یک: دهن کجی بزرگ آمریکا به حقوق بین الملل

دعوت دولت ترامپ از نتانیاهو جهت سفر به آمریکا به عنوان نخستین مسوول سیاسی خارجی(پس از برگزاری مراسم تحلیف ترامپ) در شرایطی صورت می گیرد که نتانیاهو به دلیل ارتکاب به جنایت علیه بشریت و نسل‌کشی در نوار غزه، با حکم بازداشت بین المللی خود از سوی دیوان لاهه رو به رو شده است. این بدان معناست که وی در جریان هر سفر خارجی اش به دیگر کشورها به عنوان نخست وزیر رژیم اشغالگر قدس، دیگر از مصونیت دیپلماتیک برخوردار نیست و باید بازداشت شود.

حتی برخی از کشورها به صراحت اعلام کرده اند که به حکم دیوان لاهه پایبندند و آن را در مورد نتانیاهو در صورت سفر وی به خاک خود اجرا خواهند کرد. با این همه، اینکه شاهدیم دولت آمریکا نه تنها به این حکم دهن‌کجی می کند بلکه از نتانیاهو به عنوان نخستین مسوول سیاسی خارجی جهت سفر به آمریکا در دوره پس از برگزاری مراسم تحلیف ترامپ دعوت می کند، حاکی از این گزاره معنادار است که آمریکا حتی به ارزش ها و اصول ادعایی که خود را دهه ها حامی آن ها معرفی کرده نیز(نظیر تعهد به قانون و حقوق بین الملل) بی‌توجه است و در قالب آن‌ها نیز استانداردهای دوگانه دارد. موضوعی که از چشم اندازی کلان، یک رسوایی بزرگ برای حکمرانی آمریکایی است و در نوع خود بخش از زوال تاریخی و افول موقعیت بین المللی این کشور را نمایندگی می کند.

دو: افشای یک واقعیت بزرگ در مورد جنگ غزه

در روزهای اخیر و در پی حصول توافق آتش‌بس در قالب جنگ غزه و آغاز روند مبادله اسرا میان حماس و رژیم‌صهیونیستی، بسیاری از تحلیلگران و منابع غربی مدعی بودند که دولت ترامپ فشارهای جدی را به نتانیاهو وارد کرده تا توافق مذکور را بپذیرد.

به بیان ساده تر آن ها به نوعی سعی داشتند اینطور وانمود کنند که ترامپ اراده خود را به صهیونیست ها تحمیل کرده و موجب ایجاد آتش بس و آرامش شده است. این در حالی است که دعوت ترامپ از نتانیاهو جهت سفر به آمریکا به عنوان نخستین مسوولس سیاسی خارجی پس از برگزاری مراسم تحلیف وی این واقعیت بزرگ را فریاد می زند که ترامپ حتی خود را بیش از جو بایدن رئیس جمهور پیشین آمریکا معتقد به حمایت از اشغالگران اسرائیلی می داند و  در عین حال، او در رابطه با جنگ غزه نیز به این درک راهبردی رسیده که امکان پیروزی اسرائیل بر مقاومت فلسطین وجود ندارد. درست به همین دلیل بسترهای لازم برای توافق آتش بس را به سهم خود فراهم کرده است. به بیان ساده تر، آنچه وی در قالب مذاکرات آتش بس جنگ غزه انجام داده، نه از روی حسن نیت بلکه از سرِ ناچاری و بن‌بست در مواجهه با مقاومت فلسطین بوده است.



سه: تنفس مصنوعی به یک دستورکار مُرده!

در مدت اخیر و به ویژه پس از سقوط نظام سیاسی سابق سوریه به ریاست جمهوری بشار اسد که یکی از متحدان محور مقاومت درمنطقه بود، بسیاری از جریان های سیاسی و رسانه ای غربی و منطقه ای، کارزارهای تبلیغاتی و رسانه ای گسترده ای را با محوریت آنچه ضعیف شدن ایران می خوانند، به راه انداخته اند. در این راستا حتی صهیونیستها و برخی جریان ها در داخل دولت جدید آمریکا جرات پیدا کرده اند و می گویند که به دلیل آنچه ضعیف شدن ایران ادعا می شود، اکنون بهترین زمان برای ضربه زدن به تاسیسات اتمی ایران است.



این در حالی است که اقدامات روزهای اخیر ایران در برگزاری چندین رزمایش در بخش های مختلف کشورمان و رونمایی از چند شهر موشکی و پهپادی زیرزمینی ایرانی، همه و همه تا حد زیادی این گزاره را فریاد می زنند که تلقی ایران به عنوان یک بازیگر ضعیف، توهمی بیش نیست و ماجراجویی علیه منافع و امنیت ملی ایران می تواند صورت حساب های سنگینی را روی دست متجاوزان قرار دهد.



از این رو، به نظر می رسد که نتانیاهو در جریان سفر به آمریکا، رایزنی های مبسوطی را با ترامپ در مورد ایران داشته باشد. مساله ای که البته خودِ وی نیز به آن اشاره کرده است. با این همه، حداقل بر اساس شواهد میدانی، هم دست ترامپ و هم نتانیاهو در مقابله با ایران و یا ماجراجویی علیه این کشور در وضعیت کنونی، به هیچ عنوان باز نیست. اساسا به همین دلیل هم است که افرادی نظری پروفسور جان میرشایمر استاد روابط بین الملل دانشگاه شیکاگو تاکد کرده اند که ماجراجویی اسرائیل و آمریکا علیه سایت های اتمی ایران، یک قمار از پیش بازنده است!



چهار: پالس معنادار به گزاره مذاکرات اتمی ایران و غرب

در نهایت اینکه پس از پیروزی ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری 2024 آمریکا، برخی در کشورمان به طور خاص به این نکته اشاره داشته اند که ایران باید به سمت مذاکره اتمی با دولت جدید آمریکا برود و از این رهگذر، منافع خود را تامین کند. این در حالی است که سفر نتانیاهو به آمریکا و استقبال گسترده ترامپ و ترامپیست ها از وی، این پیام را به ذهن متبادر می کند که جبهه مخالف با ایران، در حال منسجم کردن بیش از پیش خود هستند و بر اساسا آنچه در مدت اخیر گفته شده، آن ها در مقابله با ایران کمتر اختلاف نظر دارند.



از این رو، دولت ترامپ نیز در قابل مذاکرات اتمی احتمالی با ایران، بدون تردید به منافع صهیونیست ها توجه ویژه خواهد داشت و البته که مذاکره را اهرمی برای ضربه زدن به ایران و نه حل مشکلات با کشورمان ارزیابی می‌کند. به بیان ساده تر، دولت ترامپ با دعوت از نخست وزیر جنایتکار صهیونیست ها جهت سفر به آمریکا به عنوان نخستین مسوول سیاسی خارجی که پس از برگزاری مراسم تحلیف رئیس جمهور جدید آمریکا به این کشور سفر می کند، به عینه نشان داد که در قالب هرگونه مذاکرات اتمی با تهران در کجا خواهد ایستاد و حافظ منافع چه طرفی است!

منبع: جهان نیوز

انتهای پیام/