روزنامه نیویورک تایمز نوشت: دونالد ترامپ در دور دوم ریاست جمهوریاش به دلیل بروز تحولات قابل توجه در خاورمیانه از زمان حملات ۷ اکتبر (طوفان الاقصی) با منطقهای کاملا متفاوت مواجه خواهد شد.
این روزنامه آمریکایی افزود: ناظران سیاسی نزدیک به ترامپ رئیس جمهوری منتخب آمریکا از مدتها قبل این موضوع را میدانند که پیش بینی تصمیمات او کاری احمقانه است. اما در رابطه با روابط خارجی به ویژه برای خاورمیانه، به اعتقاد آنها دوره دوم ریاست جمهوری ترامپ بی تردید از بسیاری از جهات متفاوت از دور نخست آن خواهد بود.
این روزنامه افزود، از زمان حملات حماس علیه مواضع رژیم صهیونیستی در ۷ اکتبر (۱۵ مهر ۱۴۰۲) که توازن قوا در این منطقه بهم خورد و با توجه به اولویتهای کسانی که در آن نقش اصلی را داشتند، اوضاع منطقه به شکل چشمگیری تغییر کرده است.
در دوره نخست ریاست جمهوری ترامپ و در بیشتر سالهای ریاست جمهوری جو بایدن، خواستههای فلسطینیها برای تشکیل کشور مستقل مورد توجه اندکی قرار گرفت. (رژیم) اسرائیل کرانه باختری را تحت کنترل داشت و غزه تحت محاصره شدید بود که به نظر میرسید این وضعیت تا زمانی نامعلوم ادامه خواهد یافت.
اما حملات حماس و جنگ و همسوییهایی که متعاقب آن ایجاد شد، همه چیز را تغییر داد. آمریکا بار دیگر عمیقا در منطقه درگیر شد و حمایت نظامی از جنگ اسرائیل علیه حماس در غزه و حزب الله در لبنان را برعهده گرفت. همچنین خشم گستردهای علیه (رژیم) اسرائیل بروز کرد که به دلیل نقش آن در کشتار هزاران نفر و آوارگی میلیونها نفر بوده است. این اقدامات بار دیگر توجهات را به مسئله فلسطین جلب کرده است.
تغییر توازن بازدارندگی بین ایران و (رژیم) اسرائیل
نیویورک تایمز نوشت: قبل از حملات حماس ایران و (رژیم) اسرائیل در جنگ سایه بسر میبردند، اما هیچ یک خواهان وارد شدن در یک درگیری تمام عیار نبودند و توازن بازدارندگی متقابل را حفظ میکردند.
اما این تعادل در حمله هفتم اکتبر متزلزل شد و با حملات (رژیم) اسرائیل به مراکز دیپلماتیک ایران در سوریه، ترور رهبر حماس در تهران و نابودی رهبری حزب الله بیش از پیش تضعیف شد. ایران دو حمله موشکی گسترده علیه (رژیم) اسرائیل انجام داد که با حملات محتاطانه این رژیم علیه پدافند هوایی و تاسیسات تولید موشکی ایران پاسخ داده شد.
نیویورک تایمز نوشت: اگر ایران و (رژیم) اسرائیل نتوانند به توازن جدیدی در بازدارندگی علیه یکدیگر دست یابند شدت درگیریهای آنها بیشتر خواهد شد و احتمالا کشورهای دیگری را نیز به این درگیری خواهد کشاند.
روابط ایران و عربستان؛ از جنگ سرد تا تنش زدایی
این روزنامه آمریکایی در بخش دیگری از گزارش خود در خصوص تحولات در منطقه نوشت: ایران و عربستان در بیشتر سالهای دهه ۲۰۱۰ در جنگ نیابتی تا جنگ سرد در خاورمیانه بسر میبردند. ایران از گروههای شیعی در منطقه حمایت میکرد و عربستان از طریق گروههای نیابتی سنی خود اعمال نفوذ کرد.
این وضعیت با میانجی گری چین در مارس ۲۰۲۳ و برقراری دوباره روابط بین ایران و عربستان تغییر کرد. دو کشور درباره بازگشایی سفارتخانههای خود، احیای توافقات امنیتی قدیمی، خودداری از حمله به یکدیگر حتی از طریق گروههای نیابتی خود، کاهش لفاظیهای رسانهای و خودداری از دخالت در امور داخلی یکدیگر به توافق رسیدند.
این گزارش با اشاره به دیدار مقامات نظامی ایران وعربستان در تهران، تماس تلفنی رئیس جمهوری ایران با محمد بن سلمان ولیعهد عربستان آن را نشانههای گرمی در روابط دو طرف دانست و نوشت: همان طوری که آنا جاکوبز، تحلیلگر ارشد خلیج فارس برای گروه بین المللی بحران گفت، این گفتگوها «پیامی بسیار قوی» به ویژه برای ترامپ دارد و نشان میدهد که اوضاع منطقه بسیار متفاوت از دوره نخست دولت وی است و روابط ایران و عربستان اکنون بسیار متفاوت است.
شکست پیمان عادی سازی عربستان و (رژیم) اسرائیل
نیویورک تایمز در ادامه آورده است: قبل از حملات ۷ اکتبر، عربستان سعودی و (رژیم) اسرائیل در آستانه توافقی برای عادی سازی روابط خود بودند که پتانسیل تغییر شکل خاورمیانه را داشت. بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر (رژیم) اسرائیل امیدوار بود که چنین توافقی به ایجاد شکلی از ناتو در خاورمیانه منجر شود و روابط امنیتی نزدیک تری بین (رژیم) اسرائیل و کشورهای خلیج (فارس) ایجاد کند و در عین حال ایران و متحدانش را بیشتر منزوی کند.
اکنون، همه چیز بسیار متفاوت به نظر میرسد. جنگهای اسرائیل در غزه و لبنان باعث شده عربستان سعودی و سایر کشورها نتوانند با تل آویو روابط عادی برقرار کنند مگر اینکه امتیازات قابل توجهی از جمله تعهد به تشکیل دولت فلسطین ایجاد شود، اما مخالفت اسرائیل با راهحل دو کشوری اکنون قویتر از قبل است.
ترکیب این موضوع با مسئله تنش زدایی در روابط ایران و عربستان این امکان را ایجاد میکند که نظم جدید منطقه بیشتر از ایران، (رژیم) اسرائیل را منزوی کند.
غیرقابل پیش بینی بودن ترامپ
این روزنامه در ادامه نوشت: در دوره نخست ریاست جمهوری ترامپ بسیاری چنین استدلال میکردند که او «راهبرد مرد دیوانه» را در امور خارجی دنبال میکند. این راهبرد دال بر این است که اگر مخالفان شما فکر کنند که آنقدر بی ثبات هستید که با وجود تبعات مخرب باز هم یک تهدید را دنبال میکنید ممکن است عقب نشینی کنید. اما در حالی این راهبرد میتواند در رابطه با دشمنان منطقی باشد که رفتارهای نامنظم با کشورهای دوست، هم میتواند باعث عقب نشینی آنها شود و آنها را به ائتلاف سازی جدید سوق دهد.
حمله موشکی سال ۲۰۱۹ به تاسیسات نفتی عربستان باعث شد آمریکا ایران را متهم به این حملات کند هر چند که حوثیهای یمن مسئولیت آن را برعهده گرفتند. ترامپ گفت برای واکنش نشان دادن «تعجیل» نمیکند، زیرا نمیخواست آمریکا را وارد جنگ کند. بر اساس گزارش گروه بین المللی بحران، ظاهرا این واکنش باعث شد عربستان به دنبال برقراری روابط دوباره با ایران باشد.
دوره دوم دولت ترامپ میتواند پیامهای ضد ونقیض بیشتری را به همراه داشته باشد و افرادی که وی به عنوان نمایندگان دیپلماتیک خود در خاورمیانه معرفی کرده تجربه اندکی در حوزه سیاست خارجی دارند، اما نشان داده اند که بیشتر از (رژیم) اسرائیل حمایت میکنند.
منبع: ایرنا
12117335