گروه بین الملل خبرگزاری فارس: سعید نصیریفر - یوسف گنجیزاده؛
اگر به شش سال قبل باز گردیم شاید تصور آنچه امروز در سوریه اتفاق افتاده غیر قابل انتظار و باور باشد اما واقعیتهای میدانی اثبات میکند دخالت کشورهای حامی تروریسم چیزی جز نابودی برای ملت سوریه باقی نگذاشته است.
بدون شک اگر «بشار اسد» مانند برخی سران کشورهای مرتجع منطقه سرسپردگی امپریالیسم را میپذیرفت و استقلال اقتصادی و سیاسی سوریه را به حراج میگذاشت شاید از زهر کشنده شرکتهای چند ملیتی در امان میماند اما واقعیت این است که اسد با بعضی حکام منطقه تفاوت دارد.
اعتقاد بشار اسد به هویت ملی در تمامی ابعاد بویژه در اقتصاد، موضوعی غیرقابل تحمل برای سردمداران نظام بحران زده سرمایه داری بود زیرا آنان خواهان پیوستن سوریه به نظم به اصطلاح نوین جهانی بودند که در واقع نوکری مدرن برای کشورهای جهان سوم است اما این مسئله یک طرفه هم برای رئیس جمهور سوریه قابل هضم نبود.
مخالفت دولت سوریه با نسخههای بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول مربوط به شش سال قبل نیست و این مسئله ریشه چند دهه ساله دارد؛ درست زمانی که «حافظ اسد» هم نپذیرفت به یک حاکم سرسپرده تبدیل شود.
واقعیت این است ابرشرکتهای قدرتمند جهان که در طول چند ده سال گذشته سابقه براندازی دهها دولت ملی را در کارنامه سیاه خود ثبت کردند، همه راههای ممکن را برای سقوط دولت سوریه به کار بستند اما به نتیجهای نرسیدند و آخرین گزینه یعنی جنگ را انتخاب کردند.
راهبرد نظام سرمایهداری در این خصوص مشخص بود: دولت سوریه در سریعترین زمان ممکن سقوط میکند و این یعنی پیروزی بزرگ و ضربه سنگین به جبههای که همچنان در مقابل سیاستهای اقتصادی نظام سرمایهداری مقاومت میکند.
راهبرد دوم این نظام بحران زده طولانی کردن جنگ در سوریه بود زیرا حکام مرتجع منطقه هزینه دهها میلیارد دلار خرید سلاح را برای گروه های تروریستی پرداخت میکردند و این یعنی یک معامله شیرین.
از اواخر سال 2014 که راهبرد نخست (جنگ و سقوط دولت) شرکتهای چند ملیتی در سوریه با شکست روبهرو شد، راهبرد دوم با شدت تمام در دستور کار قرار گرفت و تا امروز هم ادامه یافته است.
اگر چه طولانی کردن جنگ علیه ملت سوریه در کوتاه مدت برای نظام سرمایهداری فایده بخش است، اما واقعیتها نشان میدهد بحران اقتصادی سال 2009 نه تنها فروکش نکرده بلکه جهش هم یافته و در معادلات میدانی سوریه ضربه سنگینیتری متحمل میشود که برای نمایان شدن آن نیاز به گذشت زمان داریم.
در خصوص جنگ جهانی علیه سوریه دهها یا شاید صدها بار این سوال مطرح شد: اسد چه زمانی به بنبست می رسد؟ اما حالا پس از شش سال این سوال مطرح است که سردمداران نظام سرمایهداری چه زمانی باور میکنند که در سوریه به بنبست رسیدهاند؟
بدون شک اقتصاد یکی از محرکهای اصلی جنگ در سوریه بوده و برای کسانی که به دنبال ریشه این بحران هستند باید این مسئله هم مدنظر قرار گیرد.
8854728