بهنظر میرسد آقای ترامپ برجام و ضمائمش را بهطور دقیق ملاحظه نکرده است. اظهاراتی که وی درارتباط با برجام مطرح میکند مغایر با سیستم نظارت بر فعالیتهای هستهای ایران و آن چیزی است که در پذیرش داوطلبانه پروتکل2 الحاقی آمده است.
1- پافشاری کاخ سفید در ارتباط با بازرسیها و نظارت بیشتر در توافق هستهای بدون وجه است. در برجام و قطعنامه 2231بهطور مشخص و تحدیدی درخصوص نظارتها صحبت شده و روی آنها توافق صورت گرفته است. همین محدوده نیز از نظر جامعه جهانی و آژانس بینالمللی انرژی اتمی در مقوله نظارت بر فعالیتهای صلحآمیز هستهای ایران کفایت میکند. بنابراین آنچه آقای ترامپ میگوید آمالگونه و شعاری است و اظهاراتی نیست که بتوان آن را ارزیابی حقوقی کرد.
2- برخی مسائل دیگر مورد اشاره در راهبرد کاخ سفید پیش از این نیز وجود داشته است، ازجمله در دوره آقای اوباما. در ارتباط با مقوله حقوق بشر ارزیابیهایی در سطح جهان صورت میگیرد و رفتارهای ایران ازجمله در سیستم قضایی و در حوزههای مدنی و اجتماعی در همین چارچوبها صورت میگیرد. آمریکا از این رهگذر بهدنبال اعمال فشارهای بیشتر بر ایران است، ولی اهداف برجام مشخص است و مکانیسم اجرایی آن نیز بهطور دقیق صحبت شده است. به ظاهر آقای ترامپ نیز کمتر اطلاعی از غیرمرتبط بودن این موارد با برجام دارد.
3- کاخ سفید بهنحوی تلاش کرده است فعالیتهای منطقهای ایران را در نقطه مقابل انتظارات از برجام و نقش آن در برقراری صلح و امنیت منطقهای و جهانی قرار دهد. فعالیتهای منطقهای ایران همواره زیر ذرهبین جامعه جهانی است. ایران بعد از حمله غیرقانونی آمریکا به عراق در سال 2003نقش کاملا مثبتی در روند دولتسازی عراق ایفا کرده است. اگر ایران نبود وضعیت عراق متفاوت بود. این مسئله جدیدی نیست که آقای ترامپ آن را کشف کرده باشد. بخش عمدهای از مشارکتهای ایران در کمکهای امنیتی به عراق به درخواست دولت این کشور بوده است و در جهت استحکام و ثبات در عراق به شمار میرود. در مورد سوریه نیز این کشور از نظر حقوق بینالملل یک دولت قانونی دارد - اینکه دولت سوریه مورد نقد مردم سوریه است یا خیر در این سطح ارزیابی نمیشود- و بهعنوان یک دولت دارای حاکمیت در سازمان ملل نماینده دارد. این دولت دارای حاکمیت از ایران در مبارزه با داعش کمک خواست و روسیه نیز بهعنوان عضو دائم شورای امنیت همین نقش ایران را ایفا میکند. اظهاراتی که آقای ترامپ بهصورت کلان درارتباط با نقش بیثباتساز ایران در منطقه مطرح میکند، یک متن سیاسی است تا حقوقی که بتواند با واقعیتهای حقوقی مورد ارزیابی قرار بگیرد.
4- مواضع کاخ سفید بر راهبرد ایالات متحده در مقابله با توسعه موشکهای ایران نیز سخن میگوید. فعالیتهای موشکی ایران مطابق آنچه در قطعنامه 2231آمده است اگر برای حمله سلاحهای هستهای باشد منع شده است. آمریکاییها میگویند فعالیتهای موشکی ایران روح برجام را نقض میکند. ایالات متحده اگر استناد مشخصی مبنی بر این داشت که اقدام عملی خاصی از طرف ایران در مغایرت با برجام صورت گرفته، نمیگفتند روح برجام نقض شده است. آنها باید استدلال کنند کدام ماده و بند از برجام نقض شده است.
5- مجموعه مواردی که به آنها اشاره شد بهدنبال پیگیری استراتژی فشار بر ایران هستند. دونالد ترامپ شاید بهدنبال قولهایی که در ارتباط با پرونده هستهای به برخی کشورهای منطقه داده بود میخواهد با استراتژی اخیر آنها را دلخوش نگه دارد و از طرفی بدنه حامیان خود در آمریکا را نیز که رأی به افراطیگری و اقدامات بیثباتکننده و ناامنکننده نظم بینالمللی وی داده بودند راضی نگه دارد. بسیاری از قولهای اقتصادی ترامپ محقق نشده و محبوبیت او به پایینترین حد خود رسیده و زیر 30درصد است.
6- با توجه به اینکه آمریکا ظرفیتهای اقتصادی بالایی دارد و عمده شرکتهای اروپایی و غیراروپایی از بازار بزرگ آمریکا نفع میبرند و ارتباطات زیادی در حوزه مالی و بانک با آمریکا دارند، هر اقدامی از جانب آمریکا که اعمال فشاری بر ایران باشد، روی رفتار و سیاستهای این شرکتها در حوزه مناسبات اقتصادی با ایران تأثیر میگذارد. البته این بار اروپاییها تصمیم گرفتهاند که در مقابل این فشارها بایستند و از منافع ملی خودشان دفاع کنند. اگر اروپاییها آنطور که اعلام کردهاند برای دفاع از حاکمیت ملی و استقلال خودشان مقاومت کنند ترامپ مطمئنا از تهدیدها و شعارهایی که میدهد عقبنشینی خواهد کرد.
9484225