بنا به اندیشه مک لوهان زمانی فرا می رسد که زمان و مکان بر هم منطبق می شوند و جهان به دهکده ای کوچک تبدیل می شود. اکنون این شرایط فرارسیده است. با اعمال تحریم از سوی غرب، نفت ایران کمتر فروش می رود و نرخ برابری پول ملی در برابر ارزهای خارجی کاهش می یابد. فضای سیاسی حاکم بر این شرایط تامل برانگیز است. بین دو مکان فاصله ای وجود دارد که به آن «فضا» می گویند، این مکان ممکن است دو شهر، دو محله ای از یک شهر، دو فرد و یا دو جریان باشند. بهرحال بین آنها برای تعامل و ارتباط فضایی برای تعامل و مبادله برقرار است. امروزه مدیریت «فضا» از اهم امور شمرده می شود. آنجا که کوچکترین اتفاق و رویداد در یک نقطه عالم، می تواند بسرعت به نگاه و گوش همگان در سراسر گیتی برسد و رویدادی مستقیما از یک سوی گیتی بسوی دیگر مخابره شود و در همان زمان مشاهده شود، نمی توان فضای بسته ای را بوجود آورد. برای اینکه فضایی جهانی نشود نمی توان جلوی فضای «جهانی شدن» را گرفت زیرا در آن صورت «جهانی کردن» روی خواهد داد که وجهی امری است که در آن اراده ها تحمیلی است و راه گریزی نیست. اما در وجه جهانی شدن، می توان تعامل کرد و فضا را مدیریت کرد. جهانی شدن فضایی تعاملی و داد و ستدی است. نوعی معامله فرهنگی است، بازاری است برای عرضه و تقاضا. از این روی رویدادها در این فضا هم چون قانون ظروف مرتبطه عمل می کنند.
اکنون فضای سیاسی تحمیل شده به ایران از خارج، برداشته شده و فضای جدیدی شکل گرفته است. فضای سیاسی تحریم، بیش از عملیات مستقیم تحریم در زمینه های بیمه و بانک و حجم صادرات و واردات کالا، بر ایران تاثیر منفی داشته است. اگرچه بر روی اقتصاد تبعات مستقیم نداشت، ولی تبعات روانی آن تاثیری کاراتر از تاثیر مستقیم داشته است. چهار قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل در پرونده هسته ای علیه ایران، از آن جمله بود. فضای اقتصادی متاثر از این فضای سیاسی به تحولاتی در آغاز کند و در درازمدت تند منجر شد. از سویی دیگر تحریمهای یکجانبه غرب علیه ایران به تدریج فضا را بسته تر کرد که از بیمه و بانکداری گرفته تا واردات و صادرات را تحت تاثیر قرار داد. در این فضای سیاسی، رسانه های غربی و امپریالیسم خبری یک دست عمل می کردند و در داخل کشور ضعف مدیریت در رسانه ها بر شدت جریان دامن می زد. در این فضا رسانه ملی هم چون رادیو و تلویزیون نتوانست با مدیریتی بایسته به یاری فضای اقتصادی بشتابد که نیازمند بکارگیری همه توانهای ملی کشور برای فائق آمدن بر این فضای بسته بود. اقتصاد ملی ایران امروز بیش از گذشته توان رویارویی با مشکلات پیش رو را داراست، اما سرمایه های اجتماعی به اندازه توان و ظرفیت خود بکار گرفته نشده است. بهبود فضای کسب و بازار رقابتی می تواند قدرت و کارایی عرصه تولید را در جامعه بالا ببرد. توجه به سند چشم اندازه بیست ساله جمهوری اسلامی ایران، توجه ویژه به اصل 44 قانون اساسی و راهکارهای اصولی آن برای بهبود شرایط اقتصادی اگر به نحو درستی بکار گرفته شود، امروز می تواند به چرغ هدایتی برای فضای اقتصادی ایران تبدیل شود، هر چند اقتصاد ایران امروز هم می تواند از مواهب آن در صورت بازنگری و کارامدتر کردن آن، برای بهبود فضای کسب و کار و بازار رقابتی بهره مند گردد. کشور از نظر اقتصادی یارای رو برو شدن و تامین نیازها را در حد معقول و به اندازه رفع نیازهای اساسی داراست، اما در مجموع به علت ضعف و سوء مدیریت در زیر ساختهای اقتصادی در درون زنجیره تامین، ناکارامدی دارد. برای بر طرف کردن این ناکارامدی بایستی ابزارهای کارآمدی بکار گرفت تا بتواند یارای روبرو شدن با مساله را داشته باشد. تا کنون ابزارهای قانونی زیادی بکار گرفته شده است. مردم از نبود قانون در رنج نیستند، اما مدیریت سیاسی فضای اقتصادی با بهره گیری از فضای اقتصادی و قانون می تواند سودمند باشد که بیشتر جنبه روحی روانی دارد که به امر سرمایه های اجتماعی مربوط می شود.
نمی توان سوخت را گران کرد و منتظر گرانی دیگر کالاها و خدمات نبود. در جدول داده ستانده اقتصاد هر عاملی تغییر کند بر دیگر عوامل و عناصر جدول تاثیر می گذارد، اگرچه ضرایب متفاوتی داشته باشند. آنانی که این فضا را به نفع خود مدیریت و بزعم خود با آن منطبق می شوند، به علت نبود فضای سیاسی مدیریت شده از سوی رسانه های ملی همگانی است. در یک تامل در بخش غیر متشکل اقتصاد در می یابیم که سازمانهای غیر رسمی موفقتر از سازمانهای رسمی عمل می کنند. زیرا آنان برای اعمال اراده خود انسجام و هماهنگی دارند و می توانند فضا را به نفع خود در اختیار بگیرند. آن زمان که اقتصاد دانان کشور اثرات گرانی سوخت را بر دیگر بخشهای اقتصاد محاسبه کردند، باید این مساله بصورت مساله ای ملی از طریق رسانه ملی به صور گوناگون، در قالب نمایشهای طنز تا میزگردهای تخصصی به گوش ملت می رسید و آنان را با تبعات بعدی و حقوق مصرف کننده آشنا می کرد و می توانست از فضای سیاسی ایجاد شده بر فضای اقتصادی جلوگیری کند. گفته می شود که در کشور حدود 8/1 میلیون واحد صنفی وجود دارد. در این صورت تقریبا برای هر 10 خانوار یک واحد صنفی وجود دارد. یعنی هر 10 خانوار ناگزیر هستند که هزینه زندگی یک واحد صنفی را بپردازند. این سیستم و نظام به این معنی است که بخش تولید با ناکارامدیهایی روبروست که امکان ایجاد اشتغال مولد فراهم نشده است و اشتغال نیروی انسانی در بخشهای غیر مسئول متراکم شده است. گرانی از جنبه ای به زیاد شدن دست در چرخه تامین کالا نیز بستگی دارد. ممکن است تبعات گرانی به کاهش سرمایه های اجتماعی منجر شود که در نوع خود می تواند تبعاتی منفی داشته باشد که از طریق مبارزه عدمی بر جامعه و ساختار قدرت تاثیر گذار باشد. با بهره گیری از این فضای سیاسی، برخی تاثیرات منفی از سوی فضای بیرونی بدرون نفوذ می کند.
بلافاصله پس از امضای موافقتنامه بین اعای 1+5 ایران اهد باز شدن فضای بین المللی بروی ایران است. بازدید وزیر دارایی آلمان، وزیر خارجه فرانسه، وزیر خارجه بریتانیا و بازگشایی سفرات این کشور در تهران و بازگشایی سفارت ایران در لندن، شاخصهای خوبی برای فعالیتهای اقتصادی ایران است. بازدید مقامات شرکتهای بین المللی از جمله بنز از ایران و علاقه مندی کشورهای اروپایی به سرمایه گذاری در ایران و ورود به بازر سهام نوید بخش است که باید برای این همه جلب و جذب سرمایه، فضای سیاسی را اماده نمو تا فضای اقتصادی بستری لازم برای فعالیتهای اقتصادی و سرمایه گذاری باشد. برند سازی و تاسیس و تشکیل کنسررسیومهای صادراتی و شکل دادن به تشکلهای صادراتی برای کسب وجه در بازارهای مقصد کالاهای ایرانی، امری که نیازمند بررسی و ساختارسازی برای توسعه صادرات است.
اکنون که فضای اقتصادی می تواند تحت تاثیر فضای سیاسی قرار گیرد، شایسته است با تامل به این فضا نگریسته و آن را مدیریت کرد. جو روانی ناشی از تغییرات و تحولات فضای اقتصادی می تواند با مدیریت کارامد خنثی شود که به قدرت رسانه ملی باز می گردد که در صورت مدیریتی کارامد توان مدیریت فضا را هم از جهت سیاسی و هم اقتصادی داراست. اگرچه رادیو تجارت فعالیت دارد و کانال تلویزیونی بازار در رسانه های ملی که برنامه هایی پخش می کنند، می تواند مطرح شوند، ولی این امر بستگی به نحوه و مدت استفاده از این امکانات دارد. لازم به نظر می رسد که در برنامه ها و میان برنامه های شبکه های سراسری، مدیریت فضای اقتصادی مورد عمل قرار گیرد و نه مستقیم، بلکه در بین برنامه های عادی و پربیننده، فرایند تاثیر گذاری و اطلاع رسانی دنبال شود. برای مدیریت سرمایه های اجتماعی بویژه در شرایط کنونی هوشمندی و کارایی لازم و ضروری است. آنانی که از این فضا بهره مند می شوند، بیشتر آنانی هستند که در جهت تخریب فضای اقتصادی کشور راه می سپارند. بیش از آنچه فضای سیاسی جهانی بر فضای اقتصادی ایران تاثر منفی داشته باشد، فضای اقتصادی داخلی و ملی است که سبب رنجش مردم می شود. باید چگونگی کارایی شبکه های غیر متشکل مورد بررسی قرار گرفته و نقاط قوت و ضعف آن شناسایی شود. به نظر می رسد که این شبکه حتما نقاط قدرتمندی دارد که می تواند در شرایط دشوار کارایی داشته باشد، هر چند این کارایی از نظر ارزشی منفی و ضد اخلاق است. ولی اکثریت جامعه با آگاهی می توانند این شبکه را از طریق ارزشهای عمومی ناکارامد کرده و به مصداق سزای گرانفروش نخریدن است، با آن مبارزه کنند. شبکه و زنجیره تامین از سوی همه دست اندرکاران و فضاهایی که برشمردیم باید مورد ملاحظه قرار گیرد. در این فضا باید جامعه به این سو حرکت کند که با وجود آموزه های دینی و اخلاقی در مذمت احتکار و گرانفروشی گام برداشته و مردم خود به بازرسانی فراگیر تبدیل شوند تا بتوانند گرانی را مهار کنند. هیچ سازمانی هر قدر نیرو هم داشته باشد، به اندازه قدرت مردم و سرمایه های اجتماعی توان تاثیر گذاری بر فضای سیاسی و اقتصادی را دارا نیست. ضربه ای که بر مصرف کننده وارد می شود، از درون و از سوی همان هم وطنی است که نفع خود را بر نفع جمع ترجیح می دهد و به نوعی بی اخلاقی و سودجویی فردی پایبند است، اگرچه ضد ارزش است، اما از سوی اقلیتی به ارزش تبدیل می شود. باید از تبدیل ارزشها به ضد ارزشها جلوگیری شود که بازهم به بستر فرهنگی و مدیریت سرمایه های اجتماعی مربوط می شود. به فرموده حافظ: من از بیگانگان هرگز ننالم/ که با من هرچه کرد آن آشنا کرد.
بهرحال روند شکل گیری بازار در شرایط امروزی با مولفه های گوناگونی روبروست که نشات گرفته از فضای سیاسی و اقتصادی است. در بعد سیاسی بیشتر مولفه های خارجی و در بعد اقتصادی مولفه های داخلی بیشتر تاثیر گزارند. ابعاد این فضاها در بالا نشان داده شد.
6993289