به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، حقوق شهروندی از مباحث بسیار مهم عصر حاضر است که غربیان سعی دارند آن را از دستاوردهای خود بدانند، غافل از اینکه در دوران پیامبر(ص) این حقوق پیریزی شد و ایشان با رفتار خود سعی کردند مردم را به رعایت این حقوق، تشویق کنند؛ پیامبر اکرم(ص) در دورانی که وحشیگری و قتل و غارت امتیاز بود با مبنا قرار دادن و با مهاجرت به مدینه، حقوقی برای مردمان مدینه تأسیس نمودند و به تبلیغ آن پرداختند، از جمله حقوق شهروندی مورد تأکید پیامبر در جنگ حدیبه، شرط آزادی اسیران را تعلیم خواندن و نوشتن قرار دادند، یکی دیگر از حقوق شهروندی عدم تفتیش عقاید، محترم شمردن حقوق زنان، حق مالکیت، تساوی همه افراد، امنیت اجتماعی است که در مقابل پیامبر برای هر کدام، دستوری دارند، حمید سرمدی از کارشناسان سیاسی با عنوان مقالهای «نقش اخلاق پیامبر(ص) در ترویج حقوق شهروندی» در ششمین کنفرانس الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت شرکت کرده بود که در ادامه گزیدهای از آن میآید:
*چرا حقوق شهروندی حیاتی است؟
-رکن اساسی آیین اسلام و حقوق شهروندی آنکه در تمامی عرصهها اثر خود را میگذارد، اندیشه ناب و کامل توحید است. از دیدگاه اسلام، نه تنها خداوند متعال خالق هستی است(توحید در خالقیت)؛ بلکه همو به تنهایی و بدون هیچ شریکی جهان را تدبیر میکند (توحید در ربوبیت تکوینی) و نیز قوانین حاکم بر شهروندان و جوامع بشری را وضع میکند(توحید در ربوبیت تشریعی) و شهروند مکلف است که تنها از دستورات و قوانین او اطاعت کند(توحید در عبودیت) تا بتواند شهروندی نمونه برای باری تعالی بوده و با عمل به حقوق شهروندی که از طرف شارع مقدس وضع شده سعادت دنیا و آخرت خود را تضمین نماید.
-حقوق شهروندی به منظور ایجاد توازن در شخصیت، آسایش خاطر و اجتناب از مورد سوء استفاده قرار گرفتن و نادیده گرفته شدن انسانی توسط دیگران، بسیار حیاتی می باشد و انتخابها، رفتار، ارزشها و نیازهای مشروع و به حق انسانها را روشن میگرداند. هیچ اهمیتی ندارد که انسانها در چه سن و سال و موقعیتی باشند، همه افراد ارزشند و قابل احترام میباشند.
-شهروند ترجمه فارسی «citizen» سیتیزن است. این کلمه در ادبیات حقوقی ما سابقه زیادی ندارد و در ایران تا قبل از مشروطیت به جای این واژه از کلمه رعیت و رعایا استفاده میشد. در فرهنگهای دوزبانه مثل فرهنگ حییم و آریانپور کلمه شهروند به معنای بومی، شهری، اهل شهر، تابع، رعیت، شهرنشینی که از خدمت لشکری و شهربانی آزاد باشد تعریف شده است. ظاهراً اولین فرهنگ فارسی به فارسی کلمه شهروند را این چنین تعریف کرده است کسی که اهل یک شهر یا کشور باشد و از حقوق متعلق به آن برخوردار باشد. اما شهروندی در لغت، تبعه یک کشور بودن با احتساب حقوق و وظایفی که برعهده دارد ، حالت یک تبعه با حقوق و وظایف، شهرنشینی و شهرگری را گویند. در دانشنامه سیاسی، شهروند فردی است در رابطه با یک دولت که از سوی برخوردار از حقوق سیاسی و مدنی است و از سوی دیگر در برابر دولت تکلیفهای را دارد، این رابطه را شهروندی گویند.
-مفهوم شهروندی همراه با مفهوم فردیت و حقوق فرد در اروپا پدید آمده است. از این رو میتوان کلمه شهروند را به تبعه ترجمه کرد، اگر چه واژه شهروند و تبعه بیانگر مفهومی واحد یعنی عضو یک کشور بودن هستند ولی معمولاً واژه تابعیت جنبه خارجی و بینالمللی و شهروند جنبه داخلی و ملی آن عضویت را درنظر دارد.
-حقوق شهروندی ترکیبی از دو کلمه حقوق و شهروندی است و گذشته تاریخیاش چندان روشن و شفاف نیست. حقوق شهروندی حقوقی است برای اتباع کشور در رابطه با موسسات عمومی همانند حقوق سیاسی، حق استخدام عمومی، حق انتخاب کردن و انتخاب شدن، حق گواهی دادن در مراجع رسمی، حق داور و مصداق واقع شدن. درجای دیگر حقوق شهروندان را این چنین تعریف میکند حقوقی که فقط به سکنه یک شهر از کشوری داده شود.
*«نظام شهروندی» به معنای برخورداری عموم اعضای جامعه از حقوق و تکالیف برابر است
-حقوق شهروندی به مجموع حقوق و آزادیهایی گفته میشود که دولت اجرای آن را طبق قوانین داخلی برای اتباع خود تامین و تضمین کرده است و محتوای آن ممکن است از یک کشور به کشور دیگر متفاوت باشد یا حقوق شهروندی به کلیه حقوقی گفته میشود که یک شهروند براساس قوانین و مقررات و ارزشهای مشترک در یک کشور از آن برخوردار است این حقوق به ویژه در ارتباط دولت مردان با آحاد جامعه مدنظر است که باید از طرف گروه نخست مورد رعایت و احترام قرار گیرد که در قانون اساسی ما زیر عنوان حقوق ملت در فصل دوم از اصل نوزدهم تا اصل چهلدوم قانون اساسی معین و مقرر شده است.
-اصل بیستم قانون اساسی مقرری دارد که «همه افراد ملت اعم زن و مرد یکسان در حمایت قانون قرار دارند و از همه حقوق انسانی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با رعایت موازین اسلام برخوردارند و در اصول دوازدهم و سیزدهم و چهاردهم قانون اساسی، دین و مذهب رسمی ایران وحقوق اقلیتهای دینی، و غیر مسلمان را تبیین و رعایت اخلاق حسنه و قسط و عدل اسلامی و حقوق انسانی را از طرف جمهوری اسلامی ایران و مسلمانان نسبت به غیرمسلمانان مورد تاکید قرار داده است. از جمع قوانین و مقررات یاد شده به این نتیجه میرسیم که اتباع ایرانی اعم از مسلمانان و غیرمسلمانان به طور برابر و یکسان در حدود مقرر در قوانین از حقوق شهروندی برخوردارند.
*در جامعه اسلامی همه شهروندان از حقوق سیاسی و اجتماعی برخوردارند
-نظام شهروندی به معنای واقعی آن، به معنای برخورداری عموم اعضای جامعه از حقوق و تکالیف برابر است، بهگونهای که هیچ تبعیضی از لحاظ سیاسی، اجتماعی و حقوق مدنی میان افراد جامعه وجود نداشته باشد. در باب مسؤولیت شهروندان اسلامی، پیامبر اکرم(ص) در بیان گهرباری میفرمایند: «الا کلکم راع و کلکم مسؤول عن رعیته»، در همین زمینه گفته شد که در اسلام هرجا صحبت از رعیت شده، مراد همان حقوق شهروندی امروزین است.
-در مقام مقایسه جایگاه حقوق شهروندی در میان ادیان و مکاتب بشری، اسلام در عالیترین مرتبه قرار دارد؛ چه آنکه به انسان در مقام «خلیفهاللهی» حقوق و آزادیهای اجتماعی را داده و در عین حال او را مسئول و مکلف به شناختن خیر خود و دیگران دانسته است. اساساً در نظام حقوقی اسلام به طور کلی حق و تکلیف با هم وجود دارد. از دیگرسو در این نظام حقوقی، نوعی ضمانت اجرای تکلیفی و شرعی نیز به چشم میخور. نکته مهم دیگر اینکه در جامعه اسلامی همه شهروندان از حقوق سیاسی و اجتماعی برخوردارند و در تمام شئون جامعه و حکومت مشارکت دارند که در این منظور، مفهوم شهروند حتی به غیر مسلمانان نیز اطلاق میشود. در خصوص مسؤولیت شهروندان مسلمان در جامعه در قبال یکدیگر پیامبر اعظم(ص) میفرمایند: هر کس شب را به صبح برساند در حالیکه به امور مسلمین اهتمام ندارد، از مسلمانان نیست.
*تأثیر رفتار پیامبر(ص) بر ترویج حقوق شهروندی
-یکی از مهم ترین حقوق شهروندی سوادآموزی و برخورداری از آموزش رایگان در مقطعی از تحصیل میباشد؛ چرا که هر اندازه جامعه از تحصیلات برخوردار باشد به همان اندازه در زمینه های مختلف پیشرفت میکند و این مسألهای بوده که پیامبر اکرم(ص) هم بر آن توجه فرمودهاند، از جمله کارهای ایشان در این زمینه، تشویق مسلمانان به علم آموختن و سفارش و تأکید بر این امر مهم و بر جای نهادن میراث گرانبها در این زمینه است. در دوران جاهلیت در شبه جزیره عربستان، علم و دانش، رونقی نداشت و تعداد باسوادان بسیار کم(در حدود 17 نفر) بود، اما با هجرت رسول الله(ص) به مدینه گامهایی برای رونق علم و دانش برداشته شد و از سوی دیگر در مدینه فرصت لازم وجود داشت و حتی پیامبر(ص) از اسیران غزوه بدر(سال دوم هجرت) برای تعلیم به جوانان مدینه بهره برد.
-پیامبر اکرم(ص) از راههایی مانند ایراد خَطابهها، پند و موعظه، ارشاد و راهنمایی مسلمانان یا از طریق قرائت قرآن و سفارش به نوشتن آن، نوشتن حدیث، مکاتبه و فرستادن مبلغین اسلامی به سایر سرزمینها همواره مسلمانان را به علمآموزی و خواندن و تعلّم و فراگیری دانش تشویق مینمودند و به این صورت اولین سنگ بنای فرهنگ و تمدن اسلامی را بنا نهادند، به تشویق رسول الله(ص) زیدبن ثابت زبان عبری یا سُریانی(یا هر دو) را آموخت و یا فردی مانند «عبدالله بن عباس» بنابر نقل مشهور با کتابهای تورات و انجیل آشنایی یافت یا «عبدالله بن عمروعاص» به کتاب تورات و به قولی به زبان سریانی وقوف پیدا کرد.
-پیامبر(ص) نیز بر اساس آموزههای قرآنی و اسلامی اصل مساوات را که از حقوق شهرونی است در تمام امورات حکومت مدینه برقرار ساخت و سعی نمود، تا با همگان به طور یکسان رفتار شود و هیچ گونه فرقی بین آنان نباشد، آن حضرت تمام افراد جامعه اسلامی را مانند، دندانههای شانه با هم برابر و مساوی میدانست و معتقد بود که انسانها هیچ مزیت و برتری بر یکدیگر جز تقوا ندارند...دین مبین اسلام تمام انسانها را برابر میداند و کلیه تفاخرها و امتیازات نژادی و اختلافات طبقاتی و برتری جوییهای اجتماعی را نفی کرده و به صراحت اعلام کرده است: «یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر و انثی و جعلناکم شعوباً و قبائل لتعارفوا ان اکرمکم عندالله اتقیکم».
*در حیطه اخلاق پیامبر(ص) فرق و تفاوتی میان کافر و مسلمان وجود نداشت
-رسول گرامی اسلام(ص) با وجود بهرهمندی از عقل کامل و ارتباط با مبدأ وحی، در مسائل مختلف اجرایی و اجتماعی، در جنگ و صلح و دیگر امور مهم، با یاران خود مشورت می کرد و رأی اکثریت را ترجیح میداد. هر چند مشکلاتی از این ناحیه پدید میآمد، ولی برکتهای مشورت، از زیانهای احتمالی آن بسیار بیشتر بود. از امام رضا(ع) نقل شده است که رسول خدا(ص) همواره با یاران خود درباره امور مختلف مشورت میکرد و سپس تصمیم نهایی را میگرفت و با این رفتار خود یکی دیگر از حقوق شهروندی را در جامعه ترویج میدادند، ایشان هم خود اهل مشورت بود و هم به دیگران سفارش می کرد که تنها به رأی و نظر خود اعتماد نکنند و به رایزنی با دیگران و آگاه شدن از دیدگاههای آنان همت گمارند. زمانی که علی(ع) را به یمن اعزام میکرد، به او فرمود: «یا علی ولا نَدِمَ مَن استَشارَ»؛ ای علی! پشیمان نشد، آن کس که مشورت کرد.
-از جمله حقوقی که اسلام برای شهروندان یک جامعه قرار داده این است که هیچ کس را نمیتوان به جهت داشتن اعتقاد خاص، مورد آزار و اذیت قرار داد از این رو قرآن میفرماید «لا إکراه فی الدین»: در دین هیچ اجباری نیست، همه باید با میل و اراده خود به اسلام بگرایند؛ نه تنها در دین اجبار وجود ندارد بلکه سایر ادیان هم تا زمانی که مخل نظم جامعه نیستند میتوانند در کنار مسلمانان زندگی کنند و در عین حال، هیچ کس حق تعرض به ما، جان و ناموس آنها ندارد.
-پیامبر اکرم (ص) نیز با اهل کتاب و سایر آیینها، رفتار مسالمتآمیزی داشتند و در حیطه اخلاق گرامی آن حضرت(ص) فرق و تفاوتی میان کافر و مسلمان، دوست و دشمن و خویش و بیگانه وجود نداشت و آن ابر رحمت بر دشت و چمن به طور یکنواخت میبارید، یهود بغض شدید با آن حضرت(ص) داشت و تک تک وقایع تا زمان وقوع غزوه خیبر شاهد بر این امر است.
-زن در سرزمینهای متمدن، مانند؛ روم، یونان و غیره در حکم حیوانات اهلی بود و یا همانند مملوک مطیع مرد بود. در بسیاری از ملل و سرزمینها حق مالکیت و یا تصرف در اموال را نداشت و در تمام امور مالی، تحت فرمان مرد بود و مرد هر تصمیمی که میگرفت، زن حق اعتراض یا دخالت در تصمیم او نداشت، این وضعیت به حدی اسفناک بود که حتی در برخی قبایل، مورد خرید و فروش قرار میگرفت و گاه از سوی مرد به دیگری اهدا میگردید.
-پیش از بعثت پیامبر (ص) افزون بر آنکه مردم از لحاظ فرهنگی بیسواد بودند، در جامعهای زندگی میکردند که ظلم و ناامنی، جنگ و خونریزی، فقر اقتصادی و دزدی رواج داشت. مردان عرب پیش از اسلام، از آزادیهای جنسی زیادی در داخل یا خارج خانواده برخوردار بودند. در حجاز، زنان و دختران را همانند کالا میپنداشتند و آنها را از حقوق خود محروم میکردند، بلکه آنان را جزء اموال میشمردند و به ارث میبردند.
-یکی از بدبختیهایی که گریبانگیر اولاد عرب بود، این بوده که به دست پدران خود کشته میشدند، پدران از ترس تهیدستی، فرزندان خود را میکشتند و دختران خود را زنده به گور میکردند و بدترین خبر و وحشتزاترین بشارت این بود که به او بگویند؛ همسرت دختر آورده است، عرب جاهلی، زن را به مکر و کید میشناختند و او را به مار مثل میزدند، فکر و اندیشه زن سست و ضعیف و نظرخواهی با وی نشانه حماقت است و چون میخواستند به سسترأیی کسی مثال بزنند آن را به رأیالنساء تشبیه میکردند.
-با ظهور اسلام، زن از مقام و موقعیتی والا برخوردار شد و دین اسلام، حقوق پایمال شده او را اعاده نمود، قرآن در سورههای نساء آیه 124 احزاب، فتح آیه 5 - 6 و حجرات آیه 13و ...به تساوی زن و مرد در بهرهمندی از رسیدن به کمال و مقام بندگی، یا ابتلا به انواع عذابها به دلیل مخالفت با دین، اعلام نموده و سرنوشتی کسانی برای مرد مومن و زن مومن، مرد صالح و زن صالح و برای مرد کافر و زن کافر و مرد مشرک و زن مشرک ترسیم نمود.
-شهروندی که در جامعهاش از امنیت برخوردار نباشد، در واقع سرمایههای مادی و معنویاش تهدید میشود. امروزه یکی از کارکردهای مثبت دولتها و شاخصدهی به آنان، میزان امنیتی است که برقرار کردهاند. همگی اتفاق نظر دارند که جوامع ناامن از حیث اقتصادی و فرهنگی عقب ماندهاند و مشکلات روانی بسیاری گریبانگیر مردم آن است. اگر در کشوری دولتی ناکارآمد بر سر کار باشد، گروههای غارتگر بسیار فعال خواهند شد و در این صورت، اولین قربانی، کرامت و حرمت شهروندان بیدفاع است. در بند 2 ماده 21 اعلامیه جهانی حقوق بشر، امنیت اجتماعی از حقوق حقه تمام بشریت دانسته شده است. در اسلام نیز امنیت اجتماعی مقولهای بس مهم است. پیامبر اکرم(ص) فرموده اند: «الا إنّ دمائکم وأموالکم وأعراضکم علیکم حرام».
-این کرامت که از آن به حیثیت ذاتی (inherent) نیز تعبیر میشود حقی است که تمامی انسانها به صرف انسان بودن و بیهیچ گونه استثنایی از آن برخوردارند و رنگ و نژاد و آیین و گویش و گرایش، جنسیت و وضعیت اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و غیره در آن دخلی ندارد و این همان است که آفریدگار جهان با جمله «وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ» بدان تصریح نموده است. روایات اسلامی نیز بدین مضمون گواهی داده و این مهم را به صراحت اعلام نمودهاند؛ نمونه بارز آن سخن گهربار پیامبر اعظم(ص) در واپسین روزهای عمر خویش و در حجة الوداع است که با بیانی شیوا و دلنشین فرمود: «ایها الناس ألا إنّ ربّکم واحد وأنّ اباکم واحد، ألا لا فضل لعربی علی أعجمی ولا اعجمی علی عربی، ولا أسود علی أحمر ولا أحمر علی أسود إلّا بالتقوی»؛ ای مردم خدای شما یکی است و همه از یک پدر آفریده شده اید، آگاه باشید نه عرب بر عجم برتری دارد و نه عجم بر عرب، نه سیاه بر سرخ و نه سرخ بر سیاه، میزان برتری تنها تقواست».
*حق برخورداری از مالکیت مشروع/حق آزادی بیان و عقیده
قانون اساسی، نه همانند نظام مارکسیسم مالکیت را به طور کلّی حذف و نادیده گرفته است و نه همانند نظام سرمایه داری غرب آن را بی قید و بند گذاشته است، بلکه بر اساس تعالیم حیات بخش اسلام، مالکیت خصوصی را به رسمیت شناخته است. امّا ابزارها و راه هایی را نیز پیش بینی کرده که در صورت رعایت آنها، بیعدالتی و ثروتاندوزیهای نامشروع و بیحد و حصر مهار خواهد شد. اصل 46 می گوید: هرکس مالک حاصل کسب وکار مشروع خویش است و هیچ کس نمی تواند به عنوان مالکیت، نسبت به کسب وکارخود، امکان کسب وکار را از دیگری سلب کند، این حقی است که پیامبر هم آن را به رسمیت شناخته است روش عملی پیامبر(ص) نمونه بارز اصل میباشد. پیامبر(ص) با یهودیان مدینه داد و ستند میکردند و از آنان وام میگرفتند.
-حق آزادی بیان و عقیده و آزادی عمل در انجام اعمال مذهبی توسط اقلیتها، از مهمترین حقوق شهروندی است. مطالعه سیره پیامبر اسلام(ص) در دعوت گروههای مختلف اهل کتاب که در شبه جزیره عربستان و یا مناطق مجاور سکونت داشتند و توصیههایی که آن حضرت(ص) به هیأتهای اعزامی مبلغین و نمایندان رسمی و نامهبران داده میشد با توجه به مضمون نامهها و پیامها و متن قراردادها میتواند ما را به میزان احترامی که اسلام به عقیده و ایمان گروههای مخالف، مخصوصاً اهل کتاب قائل است رهنمون باشد. موضوع آزادی و احترام به عقیده و محکومیت اصل اجبار و تحمیل تنها ویژه مسائل اعتقادی نبوده در عمل نیز جاری است. اسلام اجبار غیر مسلمانان را به انجام مراسم و آداب اسلامی محکوم میشمارد تا آنجا که مرحوم محقق در شرایع میگوید: مرد مسلمان هر گاه همسر یهودی یا نصرانی داشته باشد، نمیتواند وی را به انجام غسل وادار نماید.
-در دوران خلافت پنج ساله حضرت علی(ع) به بهترین وجهی حق آزادی بیان و سایر آزادیهای مشروع رعایت شد و شیوه برخورد وی با متعصبترین و بیمنطقترین مخالفان حکومتش یعنی گروه خوارج، گواه این مدعاست، منع تجسس، حفظ آزادیهای فردی و حفظ حریم خصوصی اشخاص، گرچه میتواند جزو گروه حقوقی مدنی باشد، اما علاوه بر جنبههای حقوق مدنی دارای جنبههای حقوق سیاسی نیز میباشد.
-به طور سنتی شهروند را معادل تبعه است و به کسی گفته میشود که از حقوق مدنی، سیاسی یک جامعه دولت ـ ملت بهرهمند است و حقوق شهروندی، صرفنظر از تعلقات ملی، همه افراد ساکن کشور را در بر میگیرد. در بسیاری از حقوق مدنی، مثل حق امنیت، صیانت از حیثیت، جان، حقوق و مسکن اشخاص و نیز بهره اقلیتهای دینی از احوال شخصیه خاص خود، در سیره نبوی و در حقوق ایران، حقوق شهروندی به طور یکنواخت و بدون تبعیض مورد مراعات است.
9130641