به گزارش ایسنا، بر اساس گزارش رسیده، این شاعر و روزنامهنگار در نشست نقد مجموعه شعر «بادبادکهای روزنامهای» مزدک پنجهای که در گروه شعر فارسی خانه فرهنگ گیلان برگزار شد در ابتدا به ذکر مقدمهای پرداخت و گفت: متاسفانه عناصر دنیای مجازی فقط اطلاعات اندک مردم را زیاد کرده است. در این میان شاعران حرفهای و آوانگارد وقتی به واسطه تنزل زیباییشناسی عوام، بازخوردی نمیبینند یا افسرده میشوند یا میمیرند. در فیسبوک هم یک عده آدم افسرده دور هم نشستهاند و وقتی در مقابل پرسش فیسبوک قرار میگیرند که میپرسد در چه فکری؟ هر کس میپندارد آنچه مینویسد اثر هنری است در حالی که متنشان فاقد کمترین کارکرد ادبی است. در این وضعیت چطور باید آثار منتشرشده را نقد کنیم؛ آثاری که به فروش نمیرود.
پنجهای سپس درباره مجموعه یادشده گفت: مزدک از جمله شاعرانی است که با دو خاستگاه مواجه است؛ خاستگاه اول اشعار مدرن او را دربر میگیرد و خاستگاه دوم اشعار آوانگارد اوست. به نظر من در «بادبادکهای روزنامهای» اگر چه شعرهای خوبی دیده میشود خاصه در حوزه تغییر لحن و چندصدایی مثل شعر «از خود بیگانگی» اما در پارهای از مواقع مخاطب با شعرهایی خطی هم مواجه میشود. مثلا در شعر «از خود بیگانگی» شما با روایتی سیال ذهن روبهرو هستید. این شعر نوعی خرق عادت است. مزدک سعی دارد پیشنهاددهنده باشد و میل به تجربهگرایی او بسیار زیاد است. سعی میکند شعرهایی چندصدایی با فرم خاص خود بنویسد. هرچند در دهه 70 ما مدلهای زیادی از شعر چندصدایی داشتیم اما شعرهای او چندصدایی- دیداری است.
شاعر مجموعه شعر «کوچه چهرزاد» افزود: در شعرهای کوتاه، مزدک سعی میکند نگاهی فلسفی داشته باشد اما هنوز به فرم دلخواه نرسیده است. در واقع شعرهای کوتاه او دقایق اندکی از زندگی را در پهنه خود دارند. تلاش مزدک در شعر ستودنی است اما حرکت او از فضای مدرن به آوانگارد همیشه مطلوب نیست خاصه وقتی میخواهد با ورود ضربالمثل ها تغییر وضعیت دهد و تضاد را نشان دهد، میبینید که نتوانسته شایسته عمل کند.
علیرضا پنجهای در پایان گفت: ما با مطالعه شعرهای مزدک در مجموعه اول و دومش به این مهم میرسیم که او ترفندهای لفظی و معنوی شعر را در بیشتر آثارش درونی کرده است. گاه عاطفه و احساس آنقدر خود را به شعر تحمیل میکنند که شعر قادر نمیشود از اندوختههای تکنیکال درونیشده بهره درخوری بگیرد.
پیمان نوری، شاعر، نیز در این نشست گفت: با تورقی در این مجموعه متوجه شدم با شاعری مواجه هستم که سعی دارد در عین حفظ سلامت زبان، دست به نوجویی نیز بزند. اما ضریب این موفقیت چقدر بوده، موضوعی است که باید مخاطبان به آن پاسخ دهند. شعر یک هنر اجراست. ما انتظار داریم شاعر مدام ما را در موقعیتهای جدید معنایی قرار دهد. شاعر باید مدام بر امکانات زبانی بیفزاید. اینکه شاعر این مجموعه سعی دارد به دور از بلبشوهای زبانی اثری بیافریند خوب است اما در برخی مواقع از قدرت پیشنهاددهندگیاش میکاهد. در عرصه طنز و مردمشناسی به نظرم خوب عمل کرده و این عناصر از بدنه شعر بیرون نمیزنند. «بادبادکهای روزنامهای» در حوزههای گوناگون شعری قابل اعتناست.
کوروش جوانروح، شاعر و منتقد، هم متنی را با عنوان «فرزند ناخلف» خواند. او در بخشی از متن خود اشاره کرده بود: از مزدک پنجهای آنچه در این مجموعه قابل ردیابی است در کنار وجه شناختهشده منتقد و شاعر آگاه، یک انسان وابسته به زمینه و کلنگر است که در وجه سوم یک مثل متقارن، ما به ضلع سومی میرسیم که خطرناکترین وجه موقعیت هنری را برایش به وجود آورده و آن فرزند علیرضا پنجهای بودن است. صرف نظر از تمام پیشفرضهای خانمانسوزی که در جوامع هنری برای این طیف شاعر میتواند ایجاد شود، میتوانم بگویم او در تمام رگههای مشخص از تاثیر زیر و بمهای شعر پدر، یک شاعر مستقل است و گواه این ادعا جهان محتوایی اکثر شعرهای مزدک است که خاص کشفیات درونگرایانه اوست که جهان او را در محاذات جهان محتوایی نه ساختاری شعر پدر قرار داده است. اِلمانهایی که مزدک بر آن تاکید دارد اکثرا خاص دنیای کودکانه اوست هرچند در این مجموعه جهانش بزرگتر شده و گسترش پیدا کرده ولی فقط از زاویه دید او قابل تعریف است.
جوانروح در ادامه افزود: تکنیک اصلی در دفتر دوم این مجموعه بازی کردن با فونتها جهت ایجاد احساس دیداری است؛ یک ژن مشترک او با علیرضا پنجه ای که میخواهد صفت تجربهگرایی را به نمایش بگذارد.
ستار جانعلیپور، شاعر، نیز در باره این مجموعه گفت: یک بار از مزدک پرسیدم شعر ساده مینویسی یا دشوار و او به من پاسخ داد من شاعر تجربهگرا هستم. به نظرم خود شاعر هم در آینده قرار است به تعریفی برسد. هرچند پاسخش به من رندانه بوده اما هنوز به آن تعریف نرسیده است. در کارهای مزدک ایراد اساسی این است که تلاش مضاعف میکند تا بگوید با شاعری روبهرو هستیم که گویی درد جاودانگی دارد. خاصه آن جا که شما به ناخودآگاه خودت اجازه نمیدهی پرورانده شود، شاعر آسیب میبیند. در این مجموعه شعرهایی که من بتوانم به ذهن بسپارم بسیار کم است. من در شعرهای مزدک آن وجه روزنامهنگاریاش را میبینم. کلماتی که استفاده میکند به شدت صریح هستند؛ بار خبری دارند تا بار استعاری. شاعر به خاطر موسیقی نحو جملات را تغییر میدهد و من دلیل زیباییشناسی برای تغییر این نحوشکنی نمیبینم.
جانعلیپور در ادامه گفت: بخش دوم شعر های این کتاب همه فرم است. شاعر دغدغه فرمگرایی دارد. مزدک فرمهای پیشنهاددهنده بسیاری دارد اما به نظرم به شعر منجر نمیشود. شاید دیگران بتوانند از این پیشنهادات به شکل مطلوبتری استفاده کنند.
علیرضا پنجهای در پاسخ به بخشی از نقدهای جانعلیپور گفت: علت این که شعر گیلان در دهه اخیر رشدی نکرده به واسطه خطر نکردن در عرصه فرم است. اگر جسارت را از شاعر بگیریم که میشود همین شعرهایی که میخوانیم و رونویسیشده از همدیگر هستند. اگر مزدک شاعر جوان و تازهکاری بود با این نوع باید و نبایدها مطمئنا گمراه
میشد.
جانعلیپور اما در مقام پاسخ برنیامد و در ادامه صحبتهایش افزود: مزدک باید در شعر به انضباط بیشتری برسد و فرم را مال خود کند.
مهرداد امیدی، شاعر، در ادامه مباحث مطرحشده گفت: تاثر جغرافیای زیستی را در شعرهای مزدک به خوبی دیدم. تردد او از سنت به مدرنیته کاملا مشهود است. اما دو مورد را آسیب شعرهای او میدانم؛1- ساختار مجاز و 2- ساختار استعاره. به نظر من 90 درصد جملات این مجموعه از ساختاری مجازی تشکیل شدهاند. نفرین به اسبهایی که شیهه میخورند؛ به جای این که بگوید میکشند میگوید میخورند.یا مثلا دوچرهای که تابستان را پشتش نشانده، من احساس میکنم شاعر میتوانست بر حجم تصاویر و جملات این چنینی با ساختاری استعاری بیفزاید. من مزدک را بیش از آن که شاعری تصویرگرا ببینم شاعری ترسیمگرا می دانم.
مزدک پنجه ای نیز در پایان نشست درباره مباحث مطرحشده گفت: من به پیرامون خود توجه بسیاری می کنم. صداهای اطراف را میشنوم و آنها را وارد شعر میکنم. اگر میتوانستم و کتاب اجازه میداد سعی میکردم هر شخصیت با صدا و لحن خودش حرف بزند؛ مثل کتابهای موزیکالی که بعضا در بازار وجود دارد. شعر خودِ زندگی است و باید در شعر زندگی را نمایش داد. من نمیخواهم صدای واحد در شعر باشم. میخواهم به اشیا و آدمها اجازه بدهم به جای خود حرف بزنند؛ کاری که نیما کرد. فرمگرایی دغدغه من است و به فرمهای آوایی توجه ویژهای دارم. برای همین مجموعه من دو دفتر دارد که شعرهایی که فرم سادهتری دارند در دفتر اول و شعرهایی که دغدغه آوانگاردیسم دارند در دفتر دوم جمع شدهاند.
انتهای پیام
5964970