اجرای این طرح بیشباهت به تربیت پزشکان متخصص نیست. برای متخصص شدن در یکی از رشتههای پزشکی، پزشکان عمومی باید 4سال بهعنوان دستیار یک متخصص فعالیت کنند.
کمبود نیروی انسانی ماهر را، از فاصله دستمزد آن مهارت با دستمزد پایه قانون کار میتوان فهمید. دستمزد پایه قانون کار به همراه مزایای آن در حال حاضر حدود یک میلیون تومان درماه است. هر قدر دستمزد متداول در بازار برای یک شغل بیش از یکمیلیون تومان باشد، نشانه کمبود افراد دارای آن مهارت در بازار کار است. بهعنوان مثال اگر در حال حاضر یک مدرسه غیرانتفاعی برای معلمی با مدرک کارشناسی ارشد با حقوق ماهانه یک میلیون تومان آگهی دهد، افرادی با همین شرایط، متقاضی آن شغل میشوند، اما اگر بیمارستانی برای یک پرستار با مدرک کارشناسی آگهی دهد، شاید با کمتر از یک و نیم میلیون تومان حقوق، مراجعه کنندهای نداشته باشد. صرفنظر از خوب یا بد بودن چنین وضعیتی، میزان دستمزد متداول، نشانه وضعیت عرضه و تقاضا در بازار نیروی کار است.
گفته شده است که تربیت پرستار در بیمارستانها فاز چهارم از طرح تحول سلامت است که اختصاص به تحول در آموزش پزشکی دارد. اولویتهای فاز چهارم را چهکسی و بر چه مبنایی انتخاب میکند؟ در اوضاع کنونی کمبود پرستار بیشتر احساس میشود یا کمبود پزشک متخصص؟ اگر اختلاف دستمزد متداول با دستمزد پایه قانون کار را مبنای میزان کمبود نیروی ماهر قرار دهیم،کدامیک از 2 بازار تقاضا برای پرستار و تقاضا برای پزشک متخصص، با کمبود بیشتری مواجه است؟ هرچند پزشکان دارای درآمد شفافی نیستند، اما شاید بتوان طبق شنیدهها حداقل بر این گزاره توافق کرد که درآمد متخصصان از 20میلیون تومان در ماه کمتر نیست و این بهمعنای درآمدی به میزان 20برابر دستمزد پایه است.
همانگونه که پزشکان متخصص در بیمارستانهای دولتی میتوانند دستیار داشته باشند و متخصص جدید تربیت کنند پزشکان متخصص در خارج از بیمارستانهای دولتی هم میتوانند دستیار داشته باشند و به تربیت نیروی متخصص جدید و کاهش بحران کمبود متخصص کمک کنند. این روش همان روشی است که وزارت بهداشت اولویت آن را برای پرستاران، قبل از متخصصان احساس کرده است.
7453471