باشگاه خبرنگاران جوان؛ هدی یوسفی* - تا پیش از سقوط بشار اسد در ۸ دسامبر ۲۰۲۴، قطر یکی از معدود کشورهای عربی بود که موضع خود نسبت به سوریه را از سال ۲۰۱۱ بدون تغییر حفظ کرده بود. پس از وقوع جنگ داخلی سوریه، قطر نیز مانند دیگر کشورهای جنوب خلیج فارس در مقابل اسد قرار گرفت، اما انگیزهها و روند اقدامات کشورهای مذکور در سالهای بعد چندان مشابه نبود.
مواضع پیشین
در نخستین سالهای جنگ سوریه، اختلافات میان قطر و برادر بزرگ خود، عربستان، و همچنین امارات متحده عربی آشکار شد. با وجود آنکه همه این کشورها در مخالفت با دولت بشار اسد اتفاق نظر داشتند، هر یک از گروههای متفاوتی در جبهه معارضان سوری حمایت کردند. سیاست خارجی قطر، بهویژه در بازه زمانی مورد بحث، مبتنی بر حمایت از گروههای اسلامگرا در منطقه، بهویژه با گرایشاتی نزدیک به اخوان المسلمین بود. بنابراین، دوحه بیشتر از آنکه راهبردی نزدیک به همسایگان عرب خود اتخاذ کند، با ترکیه اشتراک منافع داشت. قطر تصور میکرد همکاری با ترکیه در دمشق نیز مانند قاهره منجر به روی کار آمدن نماینده اخوان المسلمین خواهد شد، اما چندان نپایید که هم پروژه مصر شکست خورد و هم اوضاع سوریه چنان پیچیده شد که دیگر تنها صحبت از احزاب سیاسی با ایدئولوژیهای متفاوت و میزان صلاحیت آنها برای در دست گرفتن زمام دولت نبود؛ بلکه سوریه همزمان با تروریسم و ورود بازیگران خارجی به صحنه نبرد نیز مواجه شده بود.
در میانه جنگ، قطر به تدریج حمایت خود از گروههای مخالف دولت را کاهش داد. این امر از آن رو بود که از یک سو قطر قصد نداشت بهطور آشکار در مقابل ایران و روسیه که متحدان دولت بشار اسد بودند، صفآرایی کند؛ این امر بهویژه در سال ۲۰۱۷ که قطر مورد تحریم همسایگان خود قرار گرفت و در صدد تعمیق روابط خود با تهران برآمد، اهمیت بیشتری پیدا کرد. از سوی دیگر، دوحه به دنبال آن بود تا در صحنه بینالملل از خود تصویری حامی حقوق بشر بسازد و از این رهگذر نقشآفرینی خود در عرصه منطقه و بینالملل را ارتقا بخشد. حمایت از گروههایی که غالباً تروریستی بودند، حسن شهرت قطر را به خطر میانداخت. لذا، با وجود آنکه مخالفت با دولت وقت دمشق همچنان در سیاست قطر نسبت به سوریه باقی ماند، اما حمایتهای مالی و تسلیحاتی از گروههای معارض در واپسین سالهای بحران سوریه به میزان قابل توجهی کاهش یافت.
در سالهای پس از جنگ و زمانی که دیگر کشورهای عرب منطقه تصور میکردند ثبات ایجاد شده در شرایط سوریه ماندگار خواهد بود، رفتهرفته به عادیسازی مناسبات خود با دمشق پرداختند. امارات متحده عربی پیش از دیگر کشورهای جنوب خلیج فارس روابط خود با دولت بشار اسد را بهبود بخشید. عربستان و بحرین نیز پس از آن مناسبات خود با سوریه را تا سطح روابط دیپلماتیک ارتقا داده و حتی با بازگشت سوریه به اتحادیه عرب موافقت کردند. در این میان، قطر اما بر موضع پیشین خود پافشاری کرده و هیچ قدمی در راستای بهبود و عادیسازی روابط خود با دمشق برنداشت. شاید به همین دلیل بود که در نخستین روزهای پیشروی هیئت تحریرالشام در سوریه، برخی تحلیلگران نام قطر را نیز در کنار ترکیه بهعنوان اصلیترین حامیان تحریرالشام قرار میدادند. با این وجود، دوحه نقش خود در تصرف سوریه توسط تحریرالشام را تکذیب کرد.
رویکرد قطر نسبت به سوریه کنونی
با این حال، سرنگونی بشار اسد رویدادی همسو با منافع قطر در رابطه با سوریه به شمار میرود؛ روند اقدامات دوحه بلافاصله پس از پایان یافتن زمامداری بشار اسد گواهی بر این ادعاست. قطر پس از ۱۳ سال در ۲۱ دسامبر سال جاری، سفارت خود را در دمشق بازگشایی کرد. همچنین هیئتی دیپلماتیک در ۲۳ دسامبر از دوحه به دمشق سفر کرده و با احمد الشرع (ابومحمد جولانی)، سرکرده هیئت تحریر الشام که اکنون خود را رئیس دولت موقت سوریه میخواند، دیدار کرده و بر تقویت روابط دوجانبه تأکید کردند.
چشمانداز نقشآفرینی قطر در سوریه را شاید بتوان در سه محور عمده تبیین نمود:
نخست آنکه قطر با گسترش روابط سیاسی خود با گروه حاکم فعلی در دمشق و همچنین اقداماتی که در جهت ارتقای زیرساختها، بازسازی فرودگاه بینالمللی دمشق، تأمین انرژی مورد نیاز سوریه و سرمایهگذاریهایی از این قبیل به دنبال آن است، میخواهد با کمرنگ شدن نقش بازیگران پیشین، اکنون به مهرهای کلیدی در آینده سوریه بدل شده و از این طریق نفوذ منطقهای خود را تثبیت نموده و تعمیق بخشد.
دومین هدف دوحه، حفظ و ارتقای تصور بشردوستانهای است که برای ساختن آن میلیاردها دلار در سالهای اخیر هزینه کرده است. قطر خود را نه حامی هیچ بازیگر خاصی در عرصه داخلی سوریه، بلکه همواره حامی مردم معرفی کرده است. کمکهای بشردوستانه قطر به آوارگان سوریه حتی پیش از وقایع اخیر نیز همواره بازتاب رسانهای گستردهای داشته است. قطر اکنون بیش از هر زمان دیگری لزوم ترفیع تصویر خود بهعنوان حامی حقوق بشر را از طریق نقشآفرینی در سوریهای که بیش از ۹۰ درصد مردم آن نیازمند کمکهای بشردوستانه هستند، ضروری میداند.
انگیزه دیگر قطر نیز احیای برنامههایی است که سالها به دلیل مخالفت و عدم همراهی بشار اسد به حالت تعلیق درآمده بود. بهعنوان مثال، دوحه امیدوار است بتواند با دولت کنونی سوریه به توافق رسیده و راهاندازی پروژه خط لوله قطر-ترکیه را از سر گیرد. این پروژه در سال ۲۰۰۹ تعریف شده و هدف آن انتقال گاز قطر از طریق عربستان، اردن و سوریه به ترکیه و سپس اروپا بود که در آن زمان به دلیل مخالفت بشار اسد متوقف شد. اکنون مقامات دوحه امیدوارند این پروژه از سر گرفته شود تا هم انتقال گاز به اروپا از طریق خط لوله با سرعت بیشتر و هزینه کمتری صورت گیرد و هم سوریه بهعنوان یکی از کشورهایی که در مسیر خط لوله قرار دارد، از مزایای اقتصادی آن بهرهمند شود.
دورنمای روابط قطر و سوریه
بنا بر آنچه گفته شد، قطر بهعنوان کشوری که سالها در رابطه با پرونده سوریه در حاشیه قرار داشته است، اکنون به دنبال ایفای نقشی فعال و در راستای تحقق منافع خود و متحدانش میباشد. با این وجود، مسیر این نقشآفرینی چندان هموار نیز به نظر نمیرسد. وضعیت فعلی در سوریه شبیه به آرامش پیش از طوفانی سهمگین است. با وجود آنکه تحریرالشام ادعا کرده دولتی با مشارکت تمام گروههای حاضر در سوریه تشکیل خواهد داد، اما به نظر نمیرسد احزاب سیاسی و گروههای نظامی و شبهنظامی حاضر در سوریه فعلی تمایلی به سهیم شدن در قدرت با دولت موقت فعلی داشته باشند و دیر یا زود تحرکاتی را علیه گروه حاکم آغاز خواهند کرد.
از طرفی، تنها ساعاتی پس از سرنگونی اسد، اسرائیل به جنوب سوریه حمله کرد و مناطق تحت اشغال خود را فراتر از مرزهای پیشین در جولان اشغالی گسترش داد. دولت فعلی دمشق در روزهای پیش رو ناگزیر از آشکار ساختن ایدئولوژی و مواضع خود خواهد بود و اگر همانطور که ماهر مروان، استاندار جدید دمشق بیان کرده، به دنبال صلح با اسرائیل باشد، نقشآفرینی بیقید و شرط قطر در سوریه با موانع و محدودیتهایی مواجه خواهد شد. بهطور کلی، تحولات در سوریه فعلی بهگونهای است که هر کشوری که خواهان اعمال هر میزان از نفوذ در این کشور باشد، ناگزیر از بازتعریف استراتژیهای خود است، چرا که متغیرهای بیشماری در حال اثرگذاری بر سیر رویدادها بوده و دورنمای وضعیت سوریه را با ابهام عمیقی مواجه ساخته است.
*پژوهشگر مسائل خاورمیانه
12136297