این میز برای مذاکره چیده نشده است!
![این میز برای مذاکره چیده نشده است!](/media/403a8efdd3c51cf24754343b2218b617.jpg)
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، «عاقلانه نیست، هوشمندانه نیست، شرافتمندانه نیست»؛ این سه توصیف اخیر رهبر معظّم انقلاب دربارهی مذاکره با آمریکا است که در دیدار جمعی از فرماندهان نیروی هوایی و پدافند هوایی ارتش در نوزدهم بهمنماه عنوان شد. امّا چرا امروز مذاکره با آمریکا نه عاقلانه است، نه هوشمندانه و شرافتمندانه؟
اوّلین دلیل که رهبر انقلاب نیز تقریباً بهتفصیل به آن پرداختند، تجربهی جمهوری اسلامی ایران است. ایران، طیّ چهار دههی اخیر، مذاکرات مختلف و متعدّدی را با آمریکا انجام داده است؛ از مذاکره در اوایل انقلاب بر سر گروگانهای سفارت آمریکا در تهران که به معاهدهی الجزایر ختم شد، تا یکی از طولانیترین و پیچیدهترین مذاکرات دیپلماتیک در دنیا که در نهایت به توافق برجام رسید. نگاهی به جزئیّات و سرنوشت این مذاکرات و توافقها نشان میدهد عنصر «پایبندی به توافق» برای آمریکاییها تقریباً بیمعنا است. فرقی ندارد یک رئیسجمهور دموکرات در کاخ سفید باشد یا یک رئیسجمهور جمهوریخواه؛ خوی استکباری این کشور مانع از آن است که به تعهّدات خود پایبند باشند.
برجام در این زمینه یک نمونهی خاص و عبرتآموز است؛ توافقی که ایران در آن امتیازهای فراوان و نقد داد ولی در مقابل، طرف دیگر توافق که در واقع آمریکا بود، وعدههایی داد که از ابتدا نسبت به عملی کردن آنها نقص و تعلل جدّی داشت و در نهایت نیز به صورت یکجانبه از آن خارج شد. نکتهی مضحک ماجرا اینجا بود که یکی از بهانههای دولت وقت آمریکا برای سختگیری حدّاکثری و اخذ امتیاز بیشتر از ایران در دورهی مذاکرات، این بود که تهران باید تعهّدات سفتوسختی بدهد تا با عوض شدن دولت در ایران، توافق همچنان پیش برود و به آن پایبند باشد؛ امّا کشوری که این رفتار مغایر با توافق و اصول حقوقی را در پیش گرفت، آمریکا بود نه ایران.
«وقت آدم ارزش مذاکره با شما را ندارد»
رفتار دولت وقت آمریکا چنان گستاخانه و توهینآمیز بود که حتّی مقامات ارشد دولت وقت ایران نیز ــ که مذاکرهکننده و منعقدکنندهی برجام بود ــ بهصراحت، مذاکره با چنین دولتی را رد کردند و آن را غیرعقلانی دانستند. آقای ظریف، وزیر امور خارجهی وقت کشورمان، نیمهی مردادماه سال 1397 در سخنرانی خود به مناسبت روز خبرنگار و در جمع برخی از اهالی رسانه گفت: «روی کلمه به کلمهی برجام ساعتها مذاکره شده، ولی آقای ترامپ یکباره یک چیزی را امضا میکند، میگوید که همهاش باطل است! آنوقت اصلاً میشود با این آدم مذاکره کرد؟ یعنی آیا این جز یک نمایش تبلیغاتی است؟ شما دنبال مذاکره هستید، اشکال ندارد. ایران که هیچ وقت نگفته ما مخالف مذاکرهایم؛ ما نشان دادیم و ثابت کردیم که طرفدار مذاکره هستیم، امّا نشان دادید که وقت آدم ارزش مذاکره با شما را ندارد.»
مگر کشورها دیوانهاند؟
این اظهارات مربوط به چند ماه پس از خروج آمریکا از برجام است. بدعهدیهای آمریکا مدّتها پیش از آن نیز در جریان بود. آقای روحانی، رئیسجمهور وقت، هفتم آبانماه سال 1396 ــ حدود شش ماه پیش از خروج آمریکا از توافق هستهای ــ طیّ سخنانی در مجلس شورای اسلامی گفت: «اگر دولتی مثل دولت آمریکا عنوان کند که بر یک تعهّد مهمّ بینالمللی متعهّد نیستم و استدلالش هم این باشد که سر دولت قبلی کلاه رفته، پس تداوم مسئولیّت دولتها چه میشود؟ کمااینکه هر دولت دیگری در هر کشوری نیز میتواند همین ادّعا را داشته باشد. بعضیها میگویند تعهّدی که قبلاً با هم بستیم، فعلاً قرصومحکم نباشد، متزلزل باشد، بیاییم راجع به موضوعی دیگر با هم مذاکره کنیم! این یکی از حرفهای خندهدار تاریخ است. یک کسی عهد و پیمانی میبندد و میگوید پای پیمانِ خودم تا آخر ایستادهام و بهدقّت عمل میکنم و اجرا میکنم، جایزهی من این است که راجع به موضوع دوّم صحبت کنیم؛ این قابل بحث است امّا کسی که همان تعهّد اوّل را زیر پا میگذارد، دارد با زبانِ عملش اعلام میکند که من اهل مذاکره نیستم. معنایش این است که اگر کشوری در این مسیر قرار گرفت، دیگر هیچ کشوری نمیتواند به آن اعتماد کند، و این در حالی است که امروز آمریکاییها به بعضی از کشورهای شرق آسیا پیغام مذاکره میدهند که با ما مذاکره کن! مگر دیوانه شدهاند که با شما مذاکره کنند؟ شما مذاکرهی دیروز را علنی زیر پا میگذارید و به مذاکرهی امضاشدهای که به تأیید شورای امنیّت سازمان ملل رسیده بیاعتنا هستید.»
سراب بایدن
پس از پایان دورهی ریاست جمهوری ترامپ در سال 2020 و روی کار آمدن جو بایدن، برخی امید داشتند که دولت وی با توجّه به شعارهایی که در دوران مبارزات انتخاباتی داده بود، به برجام بازگشته و آن را احیا کند. مذاکراتی نیز در این زمینه میان ایران و آمریکا صورت گرفت که بخشی از آن در دولت آقای روحانی پیش رفت و پس از روی کار آمدن دولت شهید رئیسی نیز این مذاکرات متوقّف نشد و ادامه یافت، امّا باز هم آمریکاییها با طرح مسائل غیرمرتبط و در واقع باجخواهی، حاضر به عمل به تعهّدات خود ذیل برجام نشدند و چهار سالِ دولتِ بایدن نیز با ادامهی مسیر دولت ترامپ در اعمال فشار بیشتر به ایران سپری شد.
دم خروس یا پیشنهاد مذاکره؟
در حال حاضر، کمتر از یک ماه از روی کار آمدن مجدّد ترامپ در آمریکا میگذرد. ترامپ از ابتدای ورود به کاخ سفید رویکردی قلدرمآبانه و تهاجمی را نسبت به دیگران و حتّی کشورهای دوست آمریکا در پیش گرفته است: دولت آمریکا علناً خواستار الحاق گرینلند به خاک آمریکا است و علیرغم مخالفت صریح دانمارک، اعلام کرده که برای تصاحب این منطقه در قطب شمال، ممکن است از نیروی نظامی نیز استفاده کند؛ کانادا و مکزیک را با تهدید به راهاندازی جنگ تجاری سنگین، تحت فشار گذاشته تا امتیازات مدّ نظر خود را دریافت کند و حتّی بارها و بهصراحت از لزوم ضمیمه شدن کانادا به آمریکا به عنوان ایالتی جدید سخن گفته است؛ در پی تسلّط بر کانال پاناما و حتّی تصاحب آن است؛ همچنین، طرح وحشیانهی آن برای تملّک غزّه و بیرون راندن دو میلیون اهالی آن و آواره کردن آنان به دیگر کشورها، جدیدترین نمونه و بروز این خوی فرعونیِ استکبارِ قرنِ بیستویکم است.
به موازات این سیاستهای تهاجمی و توسعهطلبانه که حتّی صدای متّحدان اروپایی آمریکا را نیز درآورده است، سهشنبهی هفتهی گذشته، ترامپ یک یادداشت ریاست جمهوری را دربارهی ایران امضا کرد؛ یادداشتی که نشان میدهد رویکرد واقعی ترامپ دربارهی ایران چیست. وی بلافاصله پس از امضای این یادداشت، در یک کنفرانس خبری که با حضور نخستوزیر رژیم صهیونیستی در کاخ سفید برگزار شد، مدّعی شد که خواهان مذاکره و توافق با ایران است و به گونهای سخن گفت که انگار تنها دغدغه و خواستهی دولت آمریکا عدم دستیابی ایران به سلاح هستهای است؛ امّا آیا واقعاً چنین است؟
یادداشت ریاست جمهوری ترامپ چه میگوید؟
این سند که تحت عنوان «یادداشت امنیّت ملّی ریاست جمهوری» و در جهت اِعمال فشار حدّاکثری به جمهوری اسلامی ایران به امضای ترامپ رسیده است، در آغاز، ایران را از سال 1357 تا کنون مسئول تمام مشکلات و مصائب آمریکا و رژیم صهیونیستی عنوان کرده و با دروغپردازی و اتّهامزنی، برچسبهایی همچون «تروریسم»، «عدم رعایت حقوق بشر»، «بیثباتسازی منطقه» و امثالهم را به ایران میزند.
یادداشت مذکور، پس از این مقدّمهی سراسر افترا، به سه بخش تقسیم میشود. در بخش اوّل، به عنوان سیاست، اهداف کلّی دولت ترامپ عنوان شده است که ترجمهی آن از این قرار است: «سیاست ایالات متّحده این است که ایران از دستیابی به سلاح هستهای و موشکهای بالستیک قارّهپیما محروم شود؛ شبکه و کمپین تجاوز منطقهای ایران خنثی شود؛ سپاه پاسداران و عوامل آن مختل، تضعیف یا از دسترسی به منابعی که فعّالیّتهای بیثباتکنندهی آنها را تقویت میکند محروم شوند؛ با توسعهی تهاجمی موشکها و سایر تواناییهای تسلیحاتی متعارف و نامتقارن ایران مقابله شود.»
همانطور که در این بخش تصریح شده، بر خلاف آنچه ترامپ در مقابل رسانهها میگوید، اهداف او بسیار وسیعتر از موضوع فعّالیّت صلحآمیز هستهای ایران است و توان موشکی و حتّی تسلیحات متعارف ایران را نیز نشانه رفته است.
در بخش دوّم این سند، ترامپ بهترتیب به وزیر خارجه، نمایندهی دائم آمریکا در سازمان ملل متّحد، وزیر بازرگانی و دادستان کلّ این کشور دستور میدهد فعّالیّتهایی را با هدف راهاندازی یک کمپین ایرانستیزانهی گسترده در حوزههای مختلف سامان دهند. برخی از این دستورات و فعّالیّتهای ابلاغی از این قرار است:
لغو یا اصلاح برخی معافیتهای تحریمی مانند پروژهی بندر چابهار؛
تلاش برای کاهش صادرات نفت ایران و رساندن آن به صفر، از جمله ممانعت از صادرات به چین؛
تلاش برای انزوای دیپلماتیک ایران در سازمانهای بینالمللی؛
اقدام فوری برای ممانعت از دُور زدن احتمالی تحریمها از طریق عراق و کشورهای حاشیهی خلیج فارس؛
همکاری با متّحدان آمریکا در سازمان ملل برای بازگشت سریع تحریمها و محدودیّتهای بینالمللی (احتمالاً از طریق فعّالسازی مکانیسم ماشه در برجام)؛
تشکیل منظّم جلسات در شورای امنیّت سازمان ملل برای برجستهسازی تهدیدات متعدّد ایران علیه صلح و امنیّت بینالمللی؛
کمپین قوی و مستمرّ کنترل صادرات برای محدود کردن جریان فنّاوری و قطعات به ایران؛
توقیف محمولههای نفت ایران؛
شناسایی داراییهای دولتی ایران در آمریکا و خارج از کشور به منظور مصادره، در پی احکام دادگاههای آمریکا؛
بررسی، تعقیب و مختل کردن تلاشهای سایبری ایران.
موارد فوق بخشی از دستوراتی است که ترامپ خطاب به دولتمردان خود دربارهی ایران صادر کرده است. در بخش سوّم این یادداشت نیز نکاتی دربارهی ترتیبات اجرایی آمده است.
سندی بر اساس یک توهّم
این سند، از منظر راهبردی، بر پایهی این تصوّر تهیّه و امضا شده است که جمهوری اسلامی ایران در موضع ضعف قرار دارد و اگر دولت آمریکا خود را مصمّم و تهاجمی نشان دهد، ایران ناچار تن به مذاکره و یا به معنای دقیقتر آن، تن به تسلیم خواهد داد. امّا ترامپ با امضای این سند، در واقع، به پای خود شلّیک کرد؛ چرا که در عمل، امکان فکر به میز مذاکره را هم از بین برد. با وجود چنین متن و مواردی، موافقت ایران با مذاکره به معنای تأیید توهّم ضعف ایران بود و راه را برای فشار بیشتر باز میکرد.
ترامپ، در مصاحبههای اخیر خود، چندین بار دوگانهی «توافق» یا «حملهی نظامی» را مطرح کرده است. از قضا، آنچه میتواند باعث تهدید امنیّت ملّی و تمامیّت ارضی ایران شود، رفتن پای میز مذاکره با آمریکا است؛ آمریکایی که خواستار خلع سلاح ایران حتّی در حوزهی تسلیحات متعارف و دفاعی است. بنابراین، موافقت با چنین مذاکره و توافقی خطرناکترین اقدام از منظر امنیّت و منافع ملّی است.
بیستودوّم بهمن تماشایی و پاسخ مردم به ترامپ
راهپیمایی بیستودوّم بهمن امسال پاسخی مردمی، صریح و مستقیم به خیالبافیها و توهّمات ترامپ و تیمش بود. مردم، علیرغم همهی مشکلات، دلخوریها و مسائلی که با آن دستوپنجه نرم میکنند، در سالروز پیروزی انقلاب اسلامی به خیابان آمدند و با انقلاب تجدید میثاق کردند و به ناظران خارجی نشان دادند جمهوری اسلامی همچنان و علیرغم همهی توطئهها و تلاشها، از حمایت قوی مردمی برخوردار است و راهبرد اصلی دشمن برای جدایی انداختن میان مردم و نظام، شکست خورده است.
در این میان، مواضع قاطع و روشن دولتمردان، بخصوص رئیسجمهور و وزیر امور خارجهی کشورمان در نفی مذاکره با آمریکا و پشتیبانی از موضع رهبر انقلاب، در ناکام گذاشتن طرّاحی آمریکایی ـ اسرائیلی نقشی مهم داشت. دشمن، هم در بین مسئولان و هم مردم، امید بسیاری به تشتّت داخلی بسته بود امّا این بار نیز محاسبات آنها غلط از آب درآمد.
درحالیکه دولت آمریکا تحت تأثیر القائات رژیم صهیونیستی راه تهدید و باجخواهی حدّاکثری را در پیش گرفته، هوشمندانهترین موضع همان بود که رهبر انقلاب در دیدار کارکنان نیروی هوایی اتّخاذ کردند و دربارهی توهّمات و تهدیدات آمریکاییها تأکید کردند: «دربارهی ما هم نظر میدهند، حرف میزنند، اظهارنظر میکنند، تهدید میکنند؛ ما اگر تهدیدمان بکنند، تهدیدشان میکنیم؛ اگر این تهدید را عملی کنند، ما هم تهدید را عملی میکنیم؛ اگر به امنیّت ملّت ما تعرّض کنند، ما هم به امنیّت آنها تعرّض خواهیم کرد؛ بدون تردید. این، رفتارِ فراگرفتهی از قرآن و دستور اسلام است و وظیفهای است که بر عهدهی ما است.»
منبع: khamenei.ir
انتهای پیام/
12154869