یک صنعا در برابر همه

به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، پس از آتشبس در لبنان و سپس غزه، تهدیدات علیه یمن بالاتر رفته است. احتمال دارد دشمن با فراغ بال از دو جنگی که متوقف شدهاند به سمت یمن گام بردارد. احتمال دیگر تلاش دشمن برای خنثیسازی جبهه یمن پیش از بازگشت به جنگ با غزه است. در این زمینه عربستان سعودی و امارات هم وارد گود شده و درحال ایجاد آمادگیهایی هستند؛ اقداماتی که با تهدید سران دولت یمن مواجه شده است.
نکات
1- ایران، عراق، سوریه، لبنان، فلسطین و یمن ضلعهای محور مقاومت هستند. در جریان جنگ طوفان الاقصی، سوریه سقوط کرد، لبنان و فلسطین به شدت تضعیف شدند و عراق به دنبال تهدیدهای آمریکا به ویژه در دوره ترامپ عقب نشست. در این میان ایران در جایگاه مرکز محور، نقش پشتیبانی را دارد و باید تا حد امکان از ورود مستقیم به درگیریها اجتناب کند. با این احوال، تنها یمن است که از میان ضلعهای محور در میدان باقی مانده است.
2- میزان حمایت مردم یمن از قضیه فلسطین بسیار بیشتر از دیگر کشورهای عربی است. طی هفتههای اخیر در یک مورد، یکی از قبایل جنوب یمن که ارتباط مناسبی با دولت مرکزی ندارد، در پی تبلیغ یکی از اعضای خود علیه فلسطین، از وی اعلام برائت کرده است. در مورد دوم، یکی از سربازان جبهه مخالف دولت مرکزی یمن در یکی از پایگاههای آموزشی با افسران سعودی که به بدگویی از فلسطینیها پرداخته و آنها را بدتر از یهودیان توصیف کرده بود درگیر شده و با کشتن چند نفر از آنها گریخته است. با توجه به ورود یمن به نبرد با صهیونیستها و احتمال از سرگیری جنگ غزه، به راه انداختن موج نظامی داخلی علیه دولت مرکزی این کشور دشواریهایی دارد، هرچند غیرممکن نیست.
3- بسیج یمنیها حول محور مبارزه با رژیم صهیونیستی باعث شده بنابر برخی از گزارشها، تعداد مبارزان این گروه که در سال 2020 چیزی در حدود 220 هزار نفر بودند، در سال 2024 به 350 هزار نفر برسند. رشد 60 درصدی در تعداد نیروها طی دو سال مرهون آمادگی برای مبارزه با رژیم صهیونیستی بوده است. مقامهای مسئول در مقاومت یمن تهدید کرده بودند میتوانند تا یک میلیون نفر را برای چنین مبارزهای بسیج کنند.
4- رژیم صهیونیستی قصد دارد برای زمانی که بار دیگر جنگ علیه غزه را از سر میگیرد، جنگی میان سعودی و امارات با یمن برافروخته شده باشد تا این دو کشور به عنوان آهنربایی برای جذب و جلب موشکها و پهپادهای یمنی به خود عمل کنند؛ در این صورت یمن نخواهد توانست در حجم گذشته به سرزمینهای اشغالی حمله کند زیرا باید امارات و خاک سعودی را هدف قرار دهد.
5- مقابله با یمن برای غرب و متحدانش دشواریهایی دارد. این کشور مانند لبنان به کشوری همانند سوریه برای تدارکاترسانی تسلیحاتی متکی نبوده که بتوان با زدن آن، ارتباطش را قطع کرد. یمنیها از سال 2015 به بعد همواره تحت محاصره بودهاند. همچنین حملات یمنیها به ناوگان دریایی دشمن در محیط دریایی این کشور، اعمال نظارت دریایی برای نقل و انتقالات به این کشور را دشوار کرده است. در مواردی ناوگان غرب مجبور به عقبنشینی از آبهای نزدیک به یمن شده است. از سوی دیگر مبارزان یمنی تماماً جزئی از نیروهای کلاسیک و حقوقبگیر نیستند، بلکه جزئی از نیروهای ایدئولوژیک و چریکی به شمار میروند که به خاطر اهداف خاص خود میجنگند.
6- آمریکا و انگلیس در ائتلافی که برای حمله به یمن تشکیل دادند، حملات تهاجمی خود را بر اساس حمله به مراکز خاص نظامی که به تولید و نگهداری سلاحهای دوربرد مربوطند محدود کردند. صهیونیستها نیز بنا به دلایلی ازجمله برای ایجاد تصویر بازدارندگی، به زیرساختهای مدنی مانند بنادر، نیروگاههای برق و انبارهای ذخیرهسازی نفت حمله کردند. تهاجم زمینی سنگین به یمن میتواند وقایعی همانند جنگ افغانستان بیافریند؛ جایی که نبردهایی موسوم به «جنگ بیپایان» را گریبانگیر آمریکا میکند.
7- همانند سوریه، لبنان و فلسطین، نمیتوان از خطراتی که یمن را تهدید میکند، چشم پوشید. به نظر میرسد چشمها و قوای دشمن درحال تمرکز بر این کشورند. چنین تمرکزی میتواند ضربهای سخت بر مقاومت یمن وارد آورد. باید تمرکز دشمن از یمن شکسته شود. آشکار است که چنین اقدامی با کاهش فعالیتهای یمن میسر نمیشود، بلکه این کار میتواند به تحریض دشمن منجر شود. راهکار، مشغولسازی دشمنان مختلف به امور متفاوت است.
8- برای حمایت از یمن، باید تضمینی در خصوص فعال شدن همزمان جبههها وجود داشته باشد. همانگونه که همه جبههها برای غزه فعال شدند، این جبههها میتوانند برای یمن نیز فعال شوند.
9- گسترش فقر و دامن زدن به گرسنگی سیاست اصلی دشمن در برابر مقاومت است. به نظر میرسد بر اساس آنچه طی سالهای اخیر در یمن تجربه شده و در جنگ طوفان الاقصی به شکلی بزرگتر در غزه رخ داد، مردم مقاومت خود را به میزان زیادی با این حربه دشمن وفق دادهاند.
10- عربستان سعودی در قضایای اخیر سعی کرده مواضع خود را در لبنان و سوریه تقویت کند. حضور عربستان در توطئه علیه یمن با آسیب مستقیم به خاک این کشور میتواند ریاض را از برخی دستاوردهای کنونیاش محروم کند. عربستان اگر وارد جنگ با یمن شود، ضمن آنکه از سوی محور مقاومت مورد حملات پراکنده قرار میگیرد، متحدانش نیز در کشورهای منطقه با گروههای مقاومتی درگیر میشوند. در پایان یک رشته درگیریهای سخت، ریاض با تأسیساتی آسیبدیده، متحدانی تضعیفشده و نتایجی نامعلوم مواجه خواهد شد.
11- در میان ضلعهای مقاومت در طول جنگ غزه، شاید هیچ ضلعی به اندازه ایران و یمن دست به موشکباران سرزمینهای اشغالی و تأسیسات حساس آن نزدند. در اینجا باید دو عملیات وعده صادق را در محاسبات مستثنی کرد، زیرا فاصله آن با هرعملیاتی توسط دیگر ضلعهای مقاومت بسیار زیاد است. ایران در ابعاد موشکی تنها در کمتر از یک ساعت طی دو عملیات، 320 موشک بالستیک به سمت سرزمینهای اشغالی پرتاب کرد. طی عملیات وعده صادق2، از میان 200 موشک پرتاب شده 75 درصد از آنها یا 150 موشک موفق به اصابت شدند.
اگر ایران در نظر گرفته نشود، دومین ضلع قدرتمند، یمن است. گروههای مقاومت عراقی با پهپادهای انتحاری و موشک کروز به برخی اهداف در حاشیه جغرافیای سرزمینهای اشغالی حمله میکردند که شامل جولان و ایلات میشود؛ گرچه در مواردی نیز به اهدافی در عمق حمله کردند. مقاومت لبنان در جدار مرزی با صهیونیستها درگیر بود و تنها در موارد بسیار نادری حملات سنگین ترتیب داد. حتی در طول جنگ حملات به حیفا سنگین نبودند و تلآویو نیز عمدتاً از دایره هدفگیریها خارج ماند. اوج اقدام جبهه لبنان موشکباران نیمه شمالی سرزمینهای اشغالی بود که تلآویو را نیز دربرگرفت و ویرانیهایی در حومه این شهر به بار آورد؛ اقدامی که منجر به درخواست آتشبس از سوی صهیونیستها شد.
با اینحال، یمنیها از لحاظ جغرافیای هدفگیری منافع صهیونیستها و همچنین پراکندگی اهداف در داخل سرزمینهای اشغالی یک سرو و گردن از دیگران بالاتر بودند.
منبع: فرهیختگان
انتهای پیام/
12165239