پیام شهید| جوانان، پاسخ تاریخ را چگونه خواهید داد؟

به گزارش خبرگزاری تسنیم از رشت، در اول مهر سال 1344، در دهستان گلسفید شهرستان لنگرود، در یک خانواده  مذهبی، کودکی به دنیا آمد که بعدها با نام سردار شهید حسن رضوانخواه به یاد ماند، تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در دهستان گلسفید با موفقیت به پایان رساند. به دلیل علاقه عمیق به رشته مهندسی عمران و آرزوی دنبال کردن تحصیلات عالی در این زمینه، در مقطع متوسطه رشته فنی «راه و ساختمان» را انتخاب کرد. 

با پیروزی انقلاب اسلامی و ورود به سن نوجوانی، حسن رضوانخواه تصمیم گرفت که نقش خود را در حفظ و پایداری نظام مقدس انقلاب اسلامی ایفا کند. بنابراین، ابتدا به بسیج سپاه پیوست و در آنجا با تلاش و فعالیت، نشانه‌هایی از وفاداری و ایمان خود به دیده همه آورده بود. 

 *ورود به جنگ تحمیلی

 در سال دوم دبیرستان، با شروع جنگ تحمیلی عراق به ایران، این جوان دلیر و متعهد تصمیم گرفت که عشق و علاقه خود به تحصیل را جلوگیری کند و به دفاع از کیان امت اسلامی بپردازد. وی بدون تردد، درس و مدرسه را رها کرد و به عنوان یکی از اولین پیش‌قراولان بسیجی به منطقه عملیاتی «سرپل ذهاب» راه یافت. در آن موقعیت، که اغلب از تجهیزات نظامی کافی برخوردار نبودند، حسن رضوانخواه با کمترین امکانات موجود، با شجاعت و غیوری اسلامی، به دفاع از مرزها و حفظ امنیت میهن پرداخت. 

 *ورود به سپاه پاسداران

 در سال 1360، حسن رضوانخواه به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شهرستان لنگرود درآمد و لباس سبز را بر تن کرد. او دوره‌های ویژه آموزش نظامی را سپری کرد و به سرعت به دلیل توانایی‌ها و شایستگی‌اش به مسئولیت‌های مختلف منصوب شد. ابتدا به عنوان مسئول گشت و سپس مدتی به عنوان مسئول یگان حفاظت خدمت کرد. به دلیل توانمندی‌های استثنایی و تهور و چابکی‌اش، به مسئولیت عملیات سپاه پاسداران شهرستان لنگرود انتخاب شد. 

علاوه بر این، شهید رضوانخواه در سمت مسئولیت آموزش و اطلاعات نیز فعالیت کرد. بعداً، به عنوان جانشین گردان رزمی لشکر 25 کربلا منصوب شد و پس از شش ماه خدمات پر از رشادت و دلاوری، به مقام جانشین گردان رزمی حضرت رسول (ص) لشکر 25 کربلا معرفی شد. 

*فرماندهی گردان کمیل تیپ ویژه قدس گیلان

با تفکیک ناحیه سه سپاه پاسداران شامل گیلان و مازندران و تشکیل تیپ ویژه قدس گیلان، حسن رضوانخواه به فرماندهی گردان کمیل تیپ ویژه قدس گیلان منصوب شد. در این موقعیت، او با شوق و صمیمیت بالایی به دفاع از ارزش‌های انقلاب اسلامی و امنیت میهن ادامه داد. 

 *شهادت در عملیات کربلای 2

 سردار شهید حسن رضوانخواه، که تنها 21 سال سن داشت، در تاریخ 10 تیر ماه 1365 در عملیات کربلای 2 و در منطقه عمومی حاج عمران، با شوق شهادت و وصال معبودش، به مقام والای شهادت نائل آمد. این فرمانده جوان و شجاع، که با تمام وجود خود به دفاع از میهن و اصول انقلاب اسلامی مشغول بود، به رهبران امام حسین (ع) پیوست و سعادتمند در دو جهان گردید. 

*یادبود یک فرمانده شجاع

حسن رضوانخواه نمونه‌ای از جوانانی بود که با ایمان عمیق، شجاعت بی‌نظیر و تلاش مستمر، در راه پایداری نظام مقدس انقلاب اسلامی و دفاع از مرزها قدم برداشت. امروزه، نام او به عنوان یکی از فرماندهان شجاع و پاسداران وفادار در تاریخ جنگ تحمیلی به یاد می‌آید و الهام بخش جوانان است.

  *پیام یک فرمانده جوان به دنیا و آخرت 

در این وصیتنامه، که با صدای درونی یک جوان دلیر و متعهد نوشته شده است، سردار شهید حسن رضوانخواه، فرمانده جوان تیپ ویژه قدس گیلان، به مردم، خانواده‌اش و همسرش می‌نویسد. او که در برابر آستان مرگ قرار گرفته بود، با تمام ایمان و عشق خود به خدا و انقلاب اسلامی، پیامی عمیق و الهام‌بخش برای بشریت چکیده کرده است. 

«یا ایهاالذین آمنوا هل ادلکم علی تجارة تنجیکم من عذاب الیم…» سردار رضوانخواه با این آیه قرآنی شروع می‌کند و به مردم گفته می‌شود که جهاد در راه خدا، بهترین معامله‌ای است که می‌توانند انجام دهند. او می‌گوید: «جهاد تنها راهی است که ما را از عذاب دردناک آخرت نجات می‌دهد.» 

او از خدا تشکر می‌کند که او را در چنین زمانی آفریده که فرصت جهاد و دفاع از ارزش‌های اسلامی وجود دارد. او می‌گوید: «امتحان در محضر خدا، که مطلق و کمال است، بهترین امتحانی است که می‌توان به آن شرکت کرد.» 

سردار رضوانخواه به دنیا و فریب‌های آن اشاره می‌کند و می‌گوید: «دنیا، همه را فریب می‌زند. حتی امام علی (ع) را هم دنبال فریبیدن بود، اما هرگز نتوانست.» او از مردم می‌خواهد که از دنیا بی‌اعتنا شوند و به دنبال ارزش‌های بلندتر اسلامی باشند. 

او با اصرار می‌گوید: «ای مردم، اینقدر خود را به دنیا مشغول نکنید. دنیا دار فناست. آنچه می‌ماند، دار آخرت است.» 

سردار رضوانخواه با احساس عمیقی از خود بیان می‌کند: «خدایا، بنده از گناهانی که مرتکب شدم بیزارم. اگر اطمینان داشتم که تو این گناهان را بخشیده‌ای، هر لحظه را منتظر مرگ می‌گذراندم.» 

وی ادامه می‌دهد: «ای جوانی که نفس خود را زیر پا گذاشته و به جهاد روانه شده، امیدوار است که خدا بخشنده باشد. اما اگر گناهان او باعث شود که در آتش افکنده شود، حال او چگونه خواهد بود؟» 

سردار رضوانخواه به جوانان می‌گوید: «شرم ندارید از آن روزی که فرزندانتان بزرگ شود و از شما بپرسد: «آیا در چنین زمانی بودید و به جهاد رفتید؟» حتماً این سؤال پیش خواهد آمد، و اگر پاسخی نداشته باشید، تاریخ شما را محاسبه خواهد کرد. » 

وی از جوانانی که می‌توانند به جهاد بروند، اما حضور نمی‌یابند، می‌پرسد: «جواب تاریخ را چگونه خواهید داد؟» 

سردار رضوانخواه با احترام به والدینش می‌نویسد: «پدر و مادر مهربانم، از شما تشکر می‌کنم که به بنده محبت فرمودید. ببخشید از اینکه فرزند خوبی برایتان نبودم. جدا حلالم کنید و از خداوند طلب عفو و بخشش برایم نمایید.» 

او به همسرش می‌گوید: «تو همسر خوب و مقاومم، از شما تشکر می‌کنم. خداوند ترا مورد لطف خود قرار دهد. بعد از من هر کاری که می‌خواهی بکن، اما تابع احساسات خود نباش و مسائل شرعی را رعایت کن.» 

سردار رضوانخواه با این عبارت پایان می‌دهد: «تبارک الدراج الخالقین». او از همه می‌خواهد که به شکر خدا برخیزند و به او نزدیک شوند. 

این وصیتنامه، پیام یک فرمانده جوان است که با تمام ایمان و شجاعت، به دفاع از ارزش‌های اسلامی و انقلاب اسلامی پرداخت و در سن 21 سالگی، در عملیات کربلای 2، به مقام والای شهادت نائل آمد.

انتهای پیام/