
باشگاه خبرنگاران جوان؛ محمد امیرحسینی - سرمقالهها و یادداشتهای سیاسی روزنامههای امروز به موضوعاتی ازجمله مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا، سیاستهای ترامپ در منطقه و برخی مسائل دیگر پرداختهاند.
جام جم
ناصر ایمانی در یادداشتی در روزنامه جام جم با عنوان «چه کسی به مذاکره بیشتر نیاز دارد؟» نوشته است: نمیتوان از ترامپ و کابینه اش انتظار عقلانیت و صداقت داشت. ولی باید به هر حال آمریکاییها بدانند که در صورت طرح اتهامات و ادامه تهدیدات و خواستههای نا معقول ایران میداند این مذاکرات بیشتر به نفع آمریکاست و به همان نسبت در صورت قطع مذاکرات این آمریکاست که ضرر بیشتری خواهد کرد و گزینه نظامی هم در این میان محلی از اعراب ندارد.
اگر آمریکا به مذاکره نیاز با ایران نداشت، هرگز ترامپ به مقام معظم رهبری نامه نمینوشت و هرگز راضی به این نمیشد که چهار دور مذاکره کند و مذاکرهکننده ارشدش با روسیه را مسئول مذاکره با ایران کند که همین، وزن و اهمیت توافق با ایران را نشان میدهد.
خراسان
مصطفی غنیزاده در یادداشتی در روزنامه خراسان با عنوان «تغییر استراتژی موقت ترامپ» نوشته است: ترامپ و تیمش، مسیری دیگر را برای رسیدن به توافقی مطلوب از نظر خود در پیش گرفتهاند. این مسیر به جای تهدید ایران به جنگ، قصد دارد تا گسلهای اجتماعی در جامعه ایران را فعال کند و مردم را چندپاره کند تا انسجام داخلی کنونی از بین برود. احتمالا تیم ترامپ متوجه شدند که تهدیدهای آنها علیه ایران، باعث شده تا انسجام داخلی به نفع دفاع از کشور و نظام افزایش یابد. انسجامی که تحمیل یک توافق بد و بقیه مسیر تضعیف ایران را ناممکن خواهد ساخت. همچنین به ساخت درونی قدرت در نظام نیز کمک میکند. پس حالا باید مسیری برعکس را بپیمایند.
این مسیر، خاطرهبازی با ذهنیتهای نادرستی است که در این سالها درباره دوران پهلوی برای بخشی از جامعه ساخته شده. همچنین بازی با عناصر ذهنی است که درباره عربستان و توسعه وابسته آن شکل گرفته. ترامپ با نام بردن از انقلاب اسلامی و دوگانهسازی با «بیابان و زمین حاصلخیز» عملا تلاش دارد تا مردم را از مسئولان ارشد در جمهوری اسلامی دور سازد. باید اعتراف کرد که متاسفانه تا حدی هم موفق بوده است و واکنشها در فضای مجازی نشان از آن دارد که همان تصویر ذهنی ساخته شده از پهلوی و سعودی در بخشی از جامعه کارگر افتاده است. عدم آگاهی عمومی نسبت به شکست پروژه نئوم عربستان و همچنین سادهسازی شرایط در دوره پهلوی، باعث شده تا او بتواند از میوههای این عملیات روانی استفاده حداکثری کند.
این تغییر استراتژی از تهدید به جنگ به سمت فاصله انداختن مردم از نظام اسلامی، نشان از یک پروژه وسیعتر دارد که با توافق یا بدون توافق ادامه خواهد یافت. پروژهای که در آن، مردم جلوی مسئولان قرار بگیرند.
کیهان
محمدحسین محترم در یادداشتی در روزنامه کیهان با عنوان «مواضع متناقض آمریکا در مذاکرات و موضع شفاف ما» نوشته است: ادعای سازنده بودن مذاکرات با نشان دادن شاخه زیتون اکنون بهشدت زیر سؤال رفته، چون تاکید بر «عدم لغو تحریمها» و «اعمال تحریم جدید» همزمان با «مذاکره برای رفع تحریم» بسیار خندهدار است و باید پاسخ داده شود این دو چگونه قابل جمع و توجیه است؟ و اصولا بر سر چه موضوعی مذاکره میشود؟! حال اولا آیا باید همچنان امید داشت که تحریمها لغو میشوند؟! ثانیا ما باید الگوی پندآموزی از خیانتها و فریبکاریهای آمریکا باشیم یا کانادای متحد آمریکا که نخستوزیرش اعتراف تلخ و سختی میکند که «هرگز نباید درسهای خیانت آمریکا را فراموش کنیم»! لذا باید از تردید خارج شد و به این نتیجه رسید که «ترامپ دروغ گفت و دروغ میگوید که میخواهد از قدرت برای صلح استفاده کند»!
جمهوری اسلامی
روزنامه جمهوری اسلامی در بخشی از تحلیل سیاسی هفته نوشته است: در آستانه دور پنجم، رئیس جمهور آمریکا و نماینده وی در مذاکرات برخلاف کلیات توافق اولیه مذاکرات سخن از اجازه نداشتن ایران برای غنیسازی اورانیوم گفتند و همین سخن باعث واکنش مسئولین ایرانی شد. پیمان منع اشاعه سلاح اتمی (ان. پی. تی) به کشورهای عضو اجازه میدهد برای مصارف غیرنظامی غنیسازی داشته باشند و هماکنون تعدادی از کشورهای عضو «انپیتی» از این حق استفاده میکنند. بنابراین، آمریکا حق ندارد چنین ممنوعیتی را برای ایران دنبال کند و همانطور که مسئولان ایرانی گفتهاند غنیسازی را حق ایران میدانند و از آن کوتاه نخواهند آمد. به نظر میرسد دولتمردان آمریکائی از اصرار برخورداری ایران از غنیسازی درصدد به دست آوردن امتیازات دیگر هستند تا به رقبای سیاسی خود بگویند دستاوردی بیش از برجام در مذاکره با ایران کسب کردهاند. افکار عمومی داخل آمریکا نیز طبق نظرسنجیهای به عمل آمده طرفدار توافق آمریکا با ایران است کمااینکه خود ترامپ هم همین را میخواهد. بنابراین، احتمال به نتیجه رسیدن مذاکرات زیاد است و ایران و آمریکا به توافق خواهند رسید.
جوان
عباس حاجینجاری در بخشی از سرمقاله روزنامه جوان تحت عنوان «لرزه در ارکان جنگشناختی دشمن» نوشته است: بیانات روز سهشنبه رهبر معظم انقلاب را باید آغاز فصل جدیدی از مذاکرات دانست چراکه شفافیت ایران در مذاکرات فرصت مناسبی را برای اعتمادسازی برای افکار عمومی و خنثیسازی جنگ روانی دشمن در مورد مقصر جلوه دادن ایران درروند مذاکرات و حصول به توافق ایجاد کرده و بهانه را از دست بهانهجویانی که مشکلات کشور را ناشی از عدم گفتوگو با امریکا میدانستند خارج ساخته و با توجه به سردرگمی و مواضع متشتت امریکاییها، برای نسل جدید ایرانی ثابت کرد که بیاعتمادی ایران به امریکا در طول ۴۷ سال گذشته درست بوده و راهحل مشکلات در مذاکره با امریکا نیست.
هممیهن
روزنامه هممیهن در سرمقاله خود با عنوان «چند درس از دوم خرداد» نوشته است: یکی از مهمترین تجربیات دولت برآمده از دومخرداد افزایش سرمایه اجتماعی دولت و کسب اعتماد مردم است. شاید خیلیها ندانند که آن دولت برای اولین بار پس از انقلاب ارز را تکنرخی کرد. چندین سال بساط بازار ارز آزاد برچیده شد و همه کارها از طریق بانکها انجام میشد و حتی ارز بازار آزاد در برخی مواقع اندکی هم ارزانتر از ارز رسمی بود. رانتهای حکومتی به حداقل رسید. این اصلاحات بدون عوارض اجتماعی انجام میشد. حتی در سال۱۳۷۷ قیمت بنزین را ۵۰درصد گران کردند و کوچکترین اعتراضی ثبت نشد. برنامه سوم توسعه را نوشتند و با مشارکت همگانی اجرا کردند که موفقترین برنامه بود.
آرمان امروز
محمد حسینی در سرمقاله روزنامه آرمان امروز با عنوان «پیامدهای دیپلماسی خاورمیانهای ترامپ» نوشته است: این سفر ثابت کرد، تحلیل رایجِ مشهور شده مبنی بر اینکه «آمریکا برای مقابله و رقابت با چین به دنبال رها شدن از خاورمیانه است»؛ فاقد اعتبار میباشد. آمریکا طی سالهای اخیر، الگوی مداخله خود را در منطقه غرب آسیا تغییر داده است؛ اما آن را رها نکرده و قصد رها کردن منطقه را نیز ندارد. اتفاقاً یکی از حوزههای رقابت آمریکا با چین در همین منطقه غرب آسیا است که شاهد افزایش رقابت قدرتهای بزرگ و قدرتهای نوظهور در آن هستیم. آمریکا صرفأ الگوی مداخله در منطقه غرب آسیا را از مداخله مستقیم به مداخله یا موازنهسازی از دور (offshore-balancing) با ابزار نیروهای نیابتی خود تغییر داده است.
آرمان ملی
عبدالرضا فرجیراد در یادداشتی در روزنامه آرمان ملی با عنوان «چرا جنگ نمیشود؟» نوشته است: با توجه به بنبستهای ایجادشده در روند مذاکرات، برخی تحلیلگران نگران آن هستند که این تنشها به نقطه بیبازگشت رسیده و ممکن است ایران و آمریکا در مسیر تقابل نظامی قرار گیرند. اما واقعیت آن است که شواهد موجود چنین سناریویی را تأیید نمیکنند. اگرچه ایران بر حق خود در زمینه غنیسازی تأکید دارد، اما از درِ دیپلماسی خارج نشده و هنوز راه گفتوگو باز است.
از سوی دیگر، مواضع اخیر برخی چهرههای سیاسی آمریکا، مانند روبیو در سنا، نشان میدهد که ایالات متحده نیز به دنبال تشدید بحران نیست. آنها بهخوبی میدانند که وقوع جنگ با ایران، عواقب سنگینی برای منطقه و امنیت جهانی خواهد داشت. چنین اقدامی میتواند امنیت اسرائیل و پایگاههای نظامی آمریکا در منطقه را در معرض خطر جدی قرار دهد. ایران در صورت حمله، ظرفیت پاسخگویی شدید و مؤثر را دارد بدیهی است که هرگونه عملیات تخریبی علیه تأسیسات هستهای ایران، میتواند به اقدام متقابل ایران و خروج احتمالیاش از پیمان NPT منجر شود. چنین تحولی بدون شک شرایط را وارد مرحلهای بسیار متشنج و غیرقابل بازگشت خواهد کرد. بنابراین، نه تنها از دیدگاه سیاسی و نظامی، بلکه حتی از منظر حقوقی، ورود به فاز جنگ برای آمریکا و متحدانش پیامدهای سنگینی خواهد داشت.
از سوی دیگر، ایران نیز در همه سالهای گذشته نشان داده که بهرغم فشارها و تهدیدها، به اصول خود پایبند است، اما در عین حال، برای گفتوگو آماده است. در مجموع، با توجه به وضعیت فعلی، باید گفت احتمال بروز جنگ بین ایران و آمریکا بسیار پایین است.
12192358