صنعت ملی ایران؛ از نفت تا هستهای

باشگاه خبرنگاران جوان؛ حامد پارسا* - پاییز ۱۳۹۹ وقتی ماشین شهید محسن فخریزاده در آبسرد متوقف شد، غرب نفس راحتی کشید. خیال کردند با حذف مغز متفکر صنعت هستهای ایران، میتوانند پرونده غنیسازی را برای همیشه ببندند. اما آن روز نه پایان راه بود، نه حتی نقطه مکث؛ بلکه آغاز یک پرسش کلیدی شد:
چرا غرب از غنیسازی در ایران اینقدر میترسد؟
«جنگ» بر سر برنامه هستهای، از لحظهای که ایران تصمیم بر استفاده مستقل از این انرژی گرفت، شروع شد و زمانی که ایران اعلام کرد به چرخهی سوخت هستهای دست یافته است، یک نبرد تمام عیار از سمت غرب کلید خورد. از آن زمان، ماجرای هستهای به نقطه کانونی فشارهای غرب تبدیل شده است. تحریمهای اقتصادی، فشارهای دیپلماتیک، پروندهسازی در آژانس، تصویب قطعنامه در شورای امنیت و در کنار آن عملیاتهای خرابکارانه و تروریستی، همه با یک هدف طراحی شدند: مهار ایران مستقل.
از اوایل دهه ۸۰ شمسی که فعالیتهای غنیسازی در نطنز و اصفهان رسانهای شد، غرب وارد فاز تهدید شد. در دهه بعد، موج ترور دانشمندان هستهای آغاز شد؛ از شهید علیمحمدی و شهید شهریاری تا شهید رضایینژاد و نهایتاً شهید فخریزاده. همه به وسیله نیروی نیابتی آمریکا در منطقه، رژیم صهیونیستی.
همزمان خرابکاریهای تروریستی و سایبری هم همراه شد: حمله سایبری با ویروس استاکسنت، انفجار در تأسیسات نطنز و سرقت اسناد محرمانه از آرشیو هستهای ایران.
این حجم از دشمنی، بیش از آنکه درباره «اورانیوم» باشد، درباره «استقلال» است. ایران میخواهد خودش تصمیم بگیرد، بدون اجازه آمریکا. همین اصل برای غرب خطرناک است.
چرا انرژی هستهای برای ایران مهم است؟
ایران یک کشور نفتخیز است، اما آیندهی قدرت فقط به نفت وابسته نیست. انرژی هستهای، سه کارکرد راهبردی دارد:
الف) پزشکی و دارویی
سالانه بیش از یک میلیون بیمار در ایران از رادیو داروها استفاده میکنند. از تشخیص سرطان تا درمان تومورها، انرژی هستهای جایگاه بیبدیلی در نظام سلامت دارد. در شرایط تحریم دارویی، بومیسازی این فناوری، جان هزاران نفر را نجات میدهد.
ب) کشاورزی و محیط زیست
با بهرهگیری از فناوری هستهای، میتوان آفات را بدون سموم شیمیایی کنترل کرد، عمر محصولات را افزایش داد و بهرهوری منابع آبی را بالا برد. پروژههایی مانند تولید بذرهای مقاوم یا مدیریت بهینه منابع خاک و آب، به توسعه پایدار در کشوری، چون ایران کمک میکند.
ج) صنعت و تولید انرژی
در صنایع نفت، گاز و پتروشیمی، از فناوری پرتوزا برای کنترل کیفیت و تحلیل ساختارها استفاده میشود. در کنار آن، تولید برق از نیروگاههای اتمی، راهبردی بلندمدت برای کاهش وابستگی به سوختهای فسیلی است. ایران با توسعه نیروگاه بوشهر و برنامهریزی برای نیروگاههای بیشتر، مسیر جدیدی را در امنیت انرژی ترسیم کرده است.
انرژی هستهای، ملیگرایی در قرن ۲۱
اگر در قرن بیستم، ملی شدن صنعت نفت با نام دکتر مصدق، نماد استقلال اقتصادی ایران بود؛ امروز صنعت هستهای این جایگاه را دارد. هر دو حوزه، نشاندهندهی تلاش یک ملت برای دسترسی به منبع قدرت بدون دخالت بیگانهاند.
همانطور که مصدق در برابر شرکت نفت انگلیس ایستاد، ایرانِ امروز در برابر نظام سلطه جهانی ایستاده است و همانطور که ملی شدن نفت با تهدید و کودتا روبهرو شد، پیشرفت هستهای هم با ترور و تحریم و خرابکاری پاسخ داده شده است.
نتیجه یکسان است: ملت ایران عقب ننشسته؛ بلکه هر بار با قدرت بیشتری ایستاده است.
مهار چندلایه؛ غرب چه کرده است؟
غرب برای مقابله با صنعت هستهای ایران، همزمان از سه مسیر استفاده کرده:
۱. تطمیع و وعدهدرمانی: ارائه بستههای تشویقی، مذاکره، توافقنامههایی مثل برجام با وعده لغو تحریمها
۲. ترور و خرابکاری: حذف فیزیکی مغزهای متفکر، عملیاتهای نفوذ و سایبری
۳. جنگ رسانهای: القای گزارههایی، چون «هستهای به درد مردم نمیخورد» یا «همه مشکلات اقتصادی از هستهای است».
اما اگر این فناوری اینقدر «بیفایده» است، چرا غرب اینهمه هزینه میکند برای نابودیاش؟ پاسخ روشن است:
انرژی هستهای برای ایران صرفاً یک فناوری نیست؛ اعلام موجودیت یک قدرت مستقل است.
حق قانونی ایران، ترس غیرقانونی غرب!
طبق معاهده NPT، ایران حق دارد چرخهی کامل سوخت هستهای داشته باشد. بازرسیهای آژانس، همواره صلحآمیز بودن فعالیتهای ایران را تأیید کردهاند. اما چرا این حق برای ایران باید نادیده گرفته شود؟ چون آمریکا و متحدانش بهدنبال «مهار» هستند، نه اجرای قانون. ایرانِ مستقل، برای نظم سلطهمحور غرب، یک تهدید است؛ نه بهخاطر بمب، بلکه بهخاطر الگو.
جنگ بر سر صنعت هستهای، جنگ بر سر هویت و استقلال است. غرب میداند که اگر ایرانی با این توان علمی و با این سطح از اعتمادبهنفس تثبیت شود، دیگر نمیتوان او را با دلار و تحریم کنترل کرد. وقتی جوان ایرانی در دانشگاههای داخلی، رآکتور طراحی میکند و داروی رادیویی تولید میکند، یعنی دیگر نیازی به "اطاعت" و "اجازه" از غرب نیست. این یعنی نظم جهانی باید به استقلال ایران احترام بگذارد. این برای آمریکا ترسناک است.
آنها از بمب نمیترسند؛ از باور ما میترسند و شاید رمز پیروزی ما، همین ایمان باشد: اعتماد به نفس ملی، برخاسته از ایمان، پشتیبانیشده با علم.
*پژوهشگر سیاسی-نظامی غرب آسیا
12198265