عقبنشینی کییف؛ اوکراین قربانی معامله سیاسی با ترامپ

باشگاه خبرنگاران جوان، سمیه خلیلی - تصمیم اخیر ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین، برای کنار گذاشتن رسمی درخواست پیوستن کشورش به ناتو، نقطه عطفی تعیینکننده در مسیر جنگ اوکراین و معادلات امنیتی اروپا به شمار میرود. اقدامی که نهتنها نشانهای از فرسایش توان سیاسی و نظامی کییف پس از سالها جنگ فرسایشی با روسیه است، بلکه بازتاب روشنی از تغییر اولویتهای غرب، بهویژه ایالات متحده، در مواجهه با بحران اوکراین محسوب میشود. این عقبنشینی که درست پیش از دیدار زلنسکی با فرستادگان دونالد ترامپ و صدراعظم آلمان در برلین اعلام شد، بهزعم بسیاری از ناظران، «جام شوکران»ی است که رهبر اوکراین ناگزیر از نوشیدن آن شده است.
زلنسکی در سخنان خود صراحتاً اعلام کرد که آماده است پیشنهاد عضویت اوکراین در ناتو را در ازای دریافت تضمینهای امنیتی از سوی غرب کنار بگذارد؛ پیشنهادی که تا همین اواخر خط قرمز غیرقابل مذاکره کییف تلقی میشد. از زمان آغاز تهاجم روسیه در فوریه ۲۰۲۲، عضویت در ناتو برای اوکراین نهتنها یک هدف راهبردی، بلکه نماد بقا، استقلال و پیوند قطعی با غرب به شمار میرفت. با این حال، تحولات میدانی جنگ، خستگی افکار عمومی غرب و تغییر فضای سیاسی در واشنگتن، این رؤیا را به تدریج به باری سنگین بر دوش کییف تبدیل کرد.
تسلیم بزرگ در برلین
برلین، شهری که سالها نماد شکاف شرق و غرب در دوران جنگ سرد بود، این بار به صحنه اعلام یکی از مهمترین عقبنشینیهای سیاسی اوکراین بدل شد. زلنسکی درست ساعاتی پیش از دیدار با نمایندگان دولت ترامپ و فریدریش مرتس، صدراعظم جدید آلمان، اعلام کرد که اوکراین آماده است از مطالبه عضویت در ناتو صرفنظر کند. این زمانبندی تصادفی نبود؛ بلکه پیامی روشن به غرب داشت: کییف آماده معامله است، اما انتظار دارد در مقابل، امنیتش تضمین شود.
این عقبنشینی را باید در چارچوب مذاکرات صلحی دید که ماههاست بهصورت آشکار و پنهان جریان دارد. هرچند هنوز توافقی جامع شکل نگرفته، اما چندین پیشنویس غیررسمی از سوی میانجیهای اروپایی و آمریکایی تهیه شده است. نقطه مشترک همه این پیشنویسها یک چیز است: ناتو جایی برای اوکراین ندارد، دستکم نه در آیندهای قابل پیشبینی.
وتوی ترامپ و سایه جنگ جهانی
نقش دونالد ترامپ در این معادله کلیدی است. ترامپ که بار دیگر به قدرت بازگشته، از همان ابتدا موضعی صریح و حتی تند در قبال اوکراین اتخاذ کرده است. او بارها اعلام کرده که عضویت اوکراین در ناتو «غیرواقعبینانه» و «تحریکآمیز» است و میتواند جهان را به سمت یک جنگ جهانی سوق دهد. از نگاه ترامپ، گسترش ناتو به مرزهای روسیه، خط قرمزی است که عبور از آن هزینهای بهمراتب سنگینتر از منافعش دارد.
ایالات متحده و متحدان اروپاییاش نیز، هرچند در ظاهر همچنان از اوکراین حمایت میکنند، اما در عمل تمایلی به پذیرش تعهدات حقوقی و نظامی ناتو در قبال کییف ندارند. عضویت اوکراین در ناتو به معنای فعال شدن ماده ۵ این پیمان و الزام غرب به دفاع نظامی مستقیم از اوکراین است؛ سناریویی که میتواند برخوردی مستقیم و تمامعیار با روسیه رقم بزند.
همین هراس از گسترش جنگ، دلیل اصلی وتوی عملی عضویت اوکراین در ناتو بوده است. در غیاب این عضویت، غرب میتواند به حمایت تسلیحاتی و مالی ادامه دهد، بیآنکه خود را درگیر جنگی مستقیم کند. برای کییف، اما این به معنای باقی ماندن در منطقهای خاکستری از نظر امنیتی است.
تضمینهای امنیتی؛ وعدهای مبهم
پس از کنار گذاشتن رؤیای ناتو، سؤال اصلی این است: تضمینهای امنیتی غرب تا چه اندازه واقعی و قابل اتکا هستند؟ زلنسکی تأکید کرده که بدون چنین تضمینهایی، عقبنشینی از ناتو معنایی ندارد. او گفته است: «این تضمینها فرصتی برای جلوگیری از موج دیگری از تجاوز روسیه است و این، همین حالا هم یک مصالحه بزرگ از طرف ماست.»
با این حال، تجربه تاریخی اوکراین چندان امیدوارکننده نیست. توافق بوداپست در سال ۱۹۹۴، که در آن اوکراین در ازای واگذاری سلاحهای هستهای خود، تضمینهای امنیتی از آمریکا، بریتانیا و روسیه دریافت کرد، اکنون به نمادی از وعدههای توخالی بدل شده است. حمله روسیه در سال ۲۰۱۴ به کریمه و سپس تهاجم گسترده ۲۰۲۲، نشان داد که این تضمینها در لحظه بحران، کارایی محدودی دارند.
اکنون نیز تضمینهای پیشنهادی غرب بیشتر جنبه سیاسی دارند تا حقوقی. سخن از کمکهای بلندمدت نظامی، آموزش نیروها و همکاریهای اطلاعاتی است، نه تعهد به اعزام نیرو یا دفاع مستقیم. برای بسیاری از منتقدان در داخل اوکراین، این تضمینها بیش از آنکه سپری واقعی باشند، مسکنی موقت برای افکار عمومیاند.
بنبست ارضی و آینده نامعلوم
یکی از پیچیدهترین و حساسترین مسائل در مذاکرات صلح، مسئله قلمرو است. تاکنون هیچ توافقی بر سر سرنوشت مناطق اشغالی، از کریمه گرفته تا بخشهایی از دونتسک و لوهانسک، حاصل نشده است. روسیه این مناطق را «واقعیتهای جدید میدانی» میداند و حاضر به عقبنشینی نیست. اوکراین نیز، دستکم در سطح رسمی، نمیتواند بهراحتی از تمامیت ارضی خود چشمپوشی کند.
زلنسکی تلاش کرده این عقبنشینی از ناتو را بهعنوان بهایی برای جلوگیری از سناریویی بدتر معرفی کند: گسترش بیشتر نفوذ روسیه به سمت غرب. نگرانی اصلی غرب نیز همین است. اگر روسیه بتواند بدون هزینه سنگین، اوکراین را به زانو درآورد، این پیام را به دیگر کشورهای اروپای شرقی خواهد فرستاد که مرزها قابل تغییرند و تضمینهای غربی شکنندهاند.
فشار داخلی و فرسایش مشروعیت
در داخل اوکراین، این تصمیم با واکنشهای متفاوتی روبهرو شده است. بخشی از جامعه که از جنگی طولانی، تلفات انسانی و فشار اقتصادی خسته شدهاند، این عقبنشینی را گامی ضروری برای پایان دادن به خونریزی میدانند. اما بخش دیگری، بهویژه نیروهای ملیگرا و برخی فرماندهان نظامی، آن را نوعی تسلیم خطرناک تلقی میکنند.
برای زلنسکی، این تصمیم ریسک بزرگی از نظر سیاسی نیز به همراه دارد. او که در ابتدای جنگ به نماد مقاومت ملی تبدیل شده بود، اکنون باید افکار عمومی را قانع کند که این عقبنشینی به معنای شکست نیست، بلکه راهی برای بقاست. حفظ این توازن میان واقعگرایی سیاسی و انتظارات ملی، چالشی است که آینده سیاسی او را رقم خواهد زد.
کنار گذاشتن درخواست عضویت در ناتو، بیش از آنکه یک تصمیم تاکتیکی کوتاهمدت باشد، نشانه ورود اوکراین به مرحلهای جدید از بحران است؛ مرحلهای که در آن، آرمانهای بزرگ جای خود را به محاسبات سرد و پرهزینه دادهاند. زلنسکی با این تصمیم، بهای سنگینی پرداخته است تا شاید راهی بهسوی صلحی شکننده باز شود. اما اینکه این صلح تا چه اندازه پایدار خواهد بود و آیا تضمینهای غرب میتوانند مانع از تکرار تجاوز روسیه شوند، پرسشی است که پاسخ آن نه در برلین، نه در واشنگتن، بلکه در تحولات آینده میدان قدرت جهانی مشخص خواهد شد.
12250008
مهمترین اخبار بینالملل











