محقق صهیونیستی: سقوط اسرائیل تا سال ۲۰۴۵

تصور کنید که تفرجگاه تلآویو در سال ۲۰۴۵ چگونه خواهد بود: نه یک مرکز پرجنبوجوش از کافهها، دوچرخهسواران و شادی مدیترانهای، بلکه ویرانهای سوخته—هتلهایی که به تلی از آوار تبدیل شدهاند، دودی که آسمان را آلوده میکند و دریایی که بقایای یک ملت را در خود فرو میبرد.
این یک حدس نیست؛ من در مقاله خود با عنوان انسانشناسی تکاملی و فروپاشی پیشبینیشده اسرائیل: همکاری یا انقراض احتمال این سناریو را بین ۶۵ تا ۸۰ درصد محاسبه کردهام.
با بیش از ۳۰ سال تحقیق در انسانشناسی، دادههای پیچیدهای در اختیار دارم که نشان میدهند اسرائیل تا سال ۲۰۴۰-۲۰۴۵ در مسیر انقراض قرار دارد، مگر اینکه متحد شویم. هر روز، اظهارات تفرقهافکنانه افراطگرایان، شهروندان ما را به حاشیه میراند—بر اساس پژوهشهای من، ۳۶٪ از ۲.۱ میلیون عرب اسرائیلی به سمت حماس گرایش دارند (Anderson, 2025a)، ۴۰٪ از جوانان شرق اورشلیم در حال رادیکال شدن هستند (Israel Democracy Institute, 2023) و ۶۰٪ از ۱.۴ میلیون یهودیان حریدی در فقر زندگی میکنند (Central Bureau of Statistics, 2022). این در حالی است که سیاستها به جای ایجاد جامعهای با ارزشهای مشترک، ما را به سمت زندگی در محلههای جداگانه سوق دادهاند.
ما یک دموکراسی هستیم که ادعا میکند همه ۹.۹ میلیون شهروند آن برابرند. اما نمیتوانیم یک چیز بگوییم و همزمان با اتخاذ سیاستهای افراطی، مردم را در محلههای جداگانه منزوی کنیم—روستاهای دروزی، شهرهای مسلماننشین، محلههای حریدی، شهرکهای شهرکنشینان—که این وعده را نقض میکند. اگر به برابری باور داریم، موظفیم جامعهای بسازیم که در آن همه یهودیان، عربها، حریدیها و اسرائیلیهای سکولار بهعنوان شهروندانی برابر به رسمیت شناخته شوند و تحت اصول صداقت و عدالت (tzedakah) و اصلاح جهان (tikkun olam) هدایت شوند تا خطر فروپاشی به صفر برسد. هر کسی که مانع این همگرایی شود، دشمن دولت است. ما باید همین حالا متحد شویم—یا از بین برویم.
اعداد تصویری تاریک از ملتی در آستانه سقوط ترسیم میکنند. مدل فروپاشی من که بر اساس دادههای جمعیتی، اقتصادی و ناآرامیهای اجتماعی ساخته شده است، پیشبینی میکند که اگر در این مسیر باقی بمانیم، احتمال شکست اسرائیل تا سال ۲۰۴۵ بین ۶۵ تا ۸۰ درصد خواهد بود. صهیونیستهای مذهبی که بین ۴۸ تا ۵۴ کرسی ائتلافی در اختیار دارند (Channel 12، چهارم مارس ۲۰۲۵) برای ایجاد یک کشور صرفاً یهودی تلاش میکنند، در حالی که سالانه بین ۱ تا ۲ میلیارد دلار از یارانههای دولتی دریافت میکنند (Central Bureau of Statistics, 2024). شهرکهای آنها که اکنون ۵۰۰ هزار نفر را در خود جای دادهاند (Peace Now, 2024) کنترل ۶۰ درصد از منطقه C در کرانه باختری را در اختیار دارند (UN OCHA, 2024)، که به گفته مؤسسه RAND در سال ۲۰۲۳ موجب افزایش ۲۵ درصدی ناآرامیها شده است.
صهیونیسم مسیحی سالانه ۱.۵ میلیارد دلار از گروههایی مانند انجمن بینالمللی مسیحیان و یهودیان (2023) وارد اسرائیل میکند و همچنین زیربنای کمکهای ۳.۸ میلیارد دلاری ایالات متحده را فراهم میکند (Congressional Research Service, 2024). اما همین حمایت اسرائیل را به یک ریسک ۲۰ درصدی بیثباتی در صورت از دست دادن پشتیبانی آمریکا وابسته میکند، چنانکه بانک جهانی در سال ۲۰۲۲ هشدار داده است.
حریدیها که ۱۴ درصد از جمعیت ۹.۹ میلیونی اسرائیل را تشکیل میدهند (CBS, 2024)، به دلیل نرخ اشتغال پایین مردان (۵۲ درصد در مقایسه با ۸۰ درصد برای یهودیان غیرحریدی) اقتصاد کشور را تحت فشار قرار دادهاند و تا سال ۲۰۴۰، ۱۰ میلیارد دلار هزینه بر دوش دولت خواهند گذاشت (Finance Ministry, 2023). عربهای اسرائیلی که ۲.۱ میلیون نفر هستند، با نرخ بیکاری ۷ درصدی و اختلاف پنجبرابری در درآمد—۱۲۰۰ شکل در برابر ۶۰۰۰ شکل در ماه (CBS, 2024)—مواجهاند که موجب افزایش رادیکالیسم شده است. سیاستهایی مانند ایجاد محلههای جداگانه برای دروزیها و مسلمانان—۱۲۰ هزار دروزی در مناطقی مانند یَرکا و ۵۸ هزار مسلمان در ام الفحم—به جای ادغام، موجب انزوای آنها شده است. نتیجه این سیاستها نرخ بیکاری ۶ درصدی برای دروزیها و نرخ رادیکالیسم ۱۵ تا ۲۰ درصدی برای مسلمانان است (Israel Democracy Institute, 2023).
این برابری نیست؛ این یک دموکراسی در حال شکست است که با اقدامات خود، قولهایش را نقض میکند و فروپاشی را رقم میزند.
گفتمان و سیاستهای افراطی هر روز این شکافها را عمیقتر میکنند و شهروندان را به گروههای منزوی تبدیل میکنند.
شواهد انسانشناسی نشان میدهند که بقا در گروی اتحاد در میان تنوع است. قبیلههای سن در شرایط سخت با اشتراک منابع به نرخ بقای ۹۰ درصدی دست یافتند (Lee, 1979)، ونیز با ایجاد بافتی چندفرهنگی به مدت ۶۰۰ سال رونق داشت (Lane, 1973)، و کیبوتصهای اولیه اسرائیل با تلاش جمعی فقر را ۴۰ درصد کاهش دادند (CBS, 1970s). اما تجزیه به گروههای جداگانه ویرانگر است—امپراتوری روم ۳۰ درصد از قلمرو خود را به دلیل شورشهای ناشی از بیتوجهی به استانهایش از دست داد (Goldsworthy, 2006) و کارتاژ با حذف مناطق پیرامونی ۵۰ درصد از قلمروش را از دست داد (Miles, 2011). اگر بگوییم همه شهروندان برابرند، عدالت حکم میکند که فوراً برای برابری یهودیان، عربها، دروزیها، مسلمانان، حریدیها و سکولارها اقدام کنیم و شکافهایی را که ما را از هم جدا کردهاند ترمیم کنیم—در غیر این صورت، این یک دروغ خواهد بود که خطر فروپاشی را افزایش میدهد.
برای کاهش احتمال فروپاشی به صفر، باید همه ۹.۹ میلیون شهروند را با سیاستهایی متحد کنیم که با اصول دموکراتیک ما همخوانی داشته باشند، نه اینکه آنها را در محلههای جداگانه محبوس کنیم.
طرح اُآسیس ۱ را با ۲۵ میلیارد دلار طی ۱۰ سال راهاندازی کنیم تا ۱۰۰ هزار خانواده—۶۰ درصد یهودی، ۴۰ درصد عرب و حریدی، شامل دروزیها و مسلمانان—تا سال ۲۰۳۰ و سپس یک میلیون نفر تا ۲۰۴۵ ادغام شوند، که از طریق تخصیص مجدد ۱ تا ۲ میلیارد دلار یارانههای نادرست تأمین مالی میشود (CBS, 2024). این اقدام میتواند فقر را ۴۰ درصد کاهش دهد (CBS, 1970s) و میزان رادیکالیسم را تا ۶۰ درصد کاهش دهد (RAND, 2023)، در حالی که به ثبات ۲۵ درصدی کمک میکند (World Bank, 2022).
نمیتوانیم همچنان ادعا کنیم که همه شهروندان برابرند، در حالی که سیاستهای جداییطلبانه و سخنان افراطی ما را به گروههای منزوی تقسیم میکنند. اگر همین مسیر را ادامه دهیم، تفرجگاه تلآویو تا سال ۲۰۴۵ در آتش خواهد سوخت، با احتمال ۶۵ تا ۸۰ درصد. اما اگر سیاستهای خود را با اصول دموکراتیکمان همسو کنیم، احتمال فروپاشی به صفر خواهد رسید و ۹.۹ میلیون اسرائیلی بهعنوان یک جامعه متحد از ارزشهای مشترک بهره خواهند برد.
12167365