به گزارش ایسنا، ام فَروه فاموری متولد ۱۳۶۲ و درگذشته ۱۳۹۶ (به دلیل بیماری سرطان)، نویسنده و عکاس کتاب «خودنویس روسی» است که پیش از ورود به ۳۰سالگی، به سرطان پستان مبتلا شد. این کتاب آمیزهای از واقعیت و خیال است و نویسنده راوی روزهای پر از درد جسم و رنج روح خویش است. در «خودنویس روسی» بیش از یک دهه نوشتهها و سرودههای این نویسندهی جوان که حاصل سفرهای بسیار وی از سمرقند و بخارا گرفته تا قلعههای تسخیرشده توسط میمونها یا موشها در هند و غواصی در آبهای اقیانوس آرام میشود، گردآوری و منتشر شده است.
صالح تسبیحی در مقدمهی کتاب مینویسد: «نوشتهها و تصاویر این کتاب، بیش از آن که کلمه باشند، ذغالهای گداختهی آتشفشانی هستند پیش از خاموشی. آتشفشانی رو به خُفتنِ محتوم. کوهی که تلاش میکرد هرچه در دل دارد بیرون بریزد و در جستوجوی تقسیم رنجی مشترک، روایتگر روزهایی باشد که زمین میلرزید و زمان چون باد به در و دیوارِ زندگانیِ نویسنده میخورد و او را در خود فرو میبلعید.»
او با اشاره به اعتقادِ درخشان فروه فاموری به قدرت کلمات و نحوهی زیست شاعرانهاش، میگوید: «او در «خودنویس روسی» این تحمل، کلافگی، همرنجی مادر و برادر و اطرافیان، و دردِ ناگهانی فقدانِ پدر را به بهترین شکل بیان کرده است و برای آنهایی که دقیق باشند، این نمادهای استعاری که به شکلِ صورتکهایی روسی زده است به راحتی قابل شناسایی خواهند بود.»
تسبیحی در مقدمهی کتاب تصریح میکند: «نمیتوان «خودنویس روسی» را اتوبیوگرافی خشک و سادهای دانست که در سطح یادداشتهای روزانه متوقف باشد، بلکه باید به این کتاب به چشمِ یک اثر نگاه کرد که قدرت نوشتاریِ آدمی گرفتارآمده در سرطان را به بهترین نحو بازمیتاباند.»
صالح تسبیحی با ابراز خرسندی از اینکه قراردادِ کتاب را خود نویسنده امضا کرده و در جریانِ مقدمات و آمادهسازی کتاب هم بودهاست میگوید: «دریغ که نسخهی نهایی را ندید اما شادا که خودش حی و حاضر و زنده است و در این کلمات نفس میکشد. با ریهای سالم، مغزی درخشنده، چشمانی همیشه خندان. پوست و قلب و انگشتانی جاندار و سلامت از جنسِ واژهها، پیش روی من و تو نشسته و با لبخندِ مشهورش در سکوت، میگوید که توفان گذشت.»
کتاب «خودنویس روسی» در ۱۷۲ صفحه توسط انتشارات حوض نقره به چاپ رسیده است.
انتهای پیام