چهخبر از رستورانهای کابل؟
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، سفره میزبانی از عباس عراقچی، وزیر امور خارجه اینبار در کابل پهن شد. عراقچی روز یکشنبه (7 بهمن) طی سفر دیپلماتیک خود به همسایه شرقی، با «محمدحسن آخند» رئیسالوزرا، «امیر خان متقی» سرپرست وزارت خارجه و «مولوی محمد یعقوب» سرپرست وزارت دفاع حکومت سرپرستی افغانستان دیدار و رایزنی کرد. ایران و افغانستان از یکسو دارای ظرفیتهای قابل توجهی هستند که میتوانند با استفاده درست در جهت منافع ملی هر دو کشور به کار گرفته شوند و از سوی دیگر، پیوندهای مشترکی میان این دو کشور وجود دارد که میتواند نقش مؤثری در هدایت این ظرفیتها ایفا کند. این معادلات مثبت اما زیر سایهای از چالشهای دوجانبه قرار گرفتهاند که حل آنها در دستور کار سفر روز گذشته هیئت ایرانی بود.
«مهاجران افغان» و «حقابه هیرمند» ازجمله مسائلی بود که در این سفر محور گفتوگوهای عباس عراقچی و امیرخان متقی، سرپرست وزارت خارجه حکومت سرپرستی افغانستان قرار گرفت. مجتبی نوروزی، کارشناس مسائل افغانستان معتقد است که ایران و افغانستان چالشهای زیادی با یکدیگر دارند و احیا و تقویت روابط اقتصادی میان دو طرف میتواند یکی از بهترین راهها برای برونرفت از این چالشها باشد. در ادامه متن کامل گفتوگوی وی با «فرهیختگان» را از نظر میگذرانید.
با هیچ کشوری به اندازه افغانستان مسئله دوجانبه نداریم
سیدعباس عراقچی از زمان انتصابش به عنوان وزیر امور خارجه، سفرهای منطقهای مهمی داشته است. نوروزی با مطلوب دانستن اصل این سفرها به کشورهای همسایه، گفت: «به هر حال، اینکه وزیر امور خارجه در جریان مسائل دوجانبه ما با کشورهای اطراف، بهویژه کشورهای همسایه باشد، اهمیت زیادی دارد و هیچکس نمیتواند اهمیت این موضوع را نادیده بگیرد. با این حال، دو نکته در هر سفر دیپلماتیک یا سفر مقامات عالیرتبه وجود دارد. اول اینکه آیا این سفر حاوی پیام خاصی برای طرف مقابل، برای داخل کشور و یا برای سایر بازیگران منطقهای و فرامنطقهای است یا خیر؟ نکته دوم هم مسائل دوجانبهای است که میان دو کشور یا کشورهای مرتبط وجود دارد و نیاز به گفتوگو دارد. به عبارت دیگر، میتوانیم از این منظر نگاه کنیم که آیا این سفر حاوی پیام خاصی بوده یا خیر و اینکه مسائل دوجانبهای که میان کشورها وجود دارد تا چه اندازه مورد توجه قرار گرفته است. در مورد مسائل دوجانبه، افغانستان کشوری بسیار مهم است. مجموع مسائل دوجانبهای که میان ما و افغانستان وجود دارد، تقریباً با هیچ کشور دیگری قابل مقایسه نیست. از موضوع امنیت مرزی و فعالیت گروههای تروریستی که میتوانند از جغرافیای افغانستان استفاده کنند گرفته تا مسئله مواد مخدر و قاچاق (چه قاچاق کالا و چه قاچاق انسان)، مسئله آب، مهاجران و دیگر مسائل، همواره موضوع بحث و گفتوگو میان دو کشور بوده است. لذا این یک پرونده بسیار سنگین است. حال باید پرسید آیا این دیدار یا سفرهای مشابه میتواند دستاوردی در هر یک از این موضوعات داشته باشد یا خیر؟ این پرسشی است که مسئولان باید به آن پاسخ دهند.»
باید با هر حکومت مستقری در افغانستان تعامل کنیم
نوروزی در ادامه با اشاره به اینکه ما با حکومتی طرفیم که هنوز به رسمیت شناخته نشده، گفت: «اگرچه حدود سه سالونیم از حکومت طالبان در افغانستان میگذرد، اما این حکومت هنوز به صورت رسمی و در سطح بینالمللی مورد شناسایی قرار نگرفته است. این موضوع چالشها را بیشتر میکند. از سوی دیگر طالبان با مسائل مختلفی روبهرو است؛ ازجمله پایداری و مانایی حکومتش، اختلافات داخلی و نوع حکومتداری که به هیچوجه با سیاستها و دیدگاههای رسمی ما بهویژه در حمایت از مردم افغانستان تطابق ندارد. علاوه بر این، عملکرد طالبان در زمینههایی همچون تشکیل حکومت فراگیر، احقاق حقوق مردم، اقلیتها، زنان و دیگر مسائل اجتماعی، تاکنون نتیجه ملموسی نداشته و به نظر میرسد طالبان اعتقاد چندانی به این مسائل ندارد. بنابراین، سفر آقای عراقچی از این منظر نیز حائز اهمیت است که شما به کشوری سفر کردهاید که حکومتی به رسمیت نشناخته دارد و در عین حال، هیچ پیشرفتی در مسائل مدنظر کشور ما مانند شکلگیری حکومت فراگیر یا حمایت از حقوق مردم افغانستان، حاصل نشده است. سیاست کلی کشور نیز تاکنون بهگونهای نبوده که به رسمیت شناختن طالبان یا ارتقای سطح تعامل با این گروه را در اولویت قرار دهد. با این حال، پرونده مسائل دوجانبه میان ایران و افغانستان به قدری اهمیت دارد که ما ناگزیریم با هر حکومتی که در افغانستان بر سر کار باشد، تعامل کنیم تا بتوانیم چالشها و مسائل خود را حل کنیم.»
اکتفا به وعدههای طرف مقابل درباره حقابه درست نیست
مناقشات آبی دو کشور با توجه به پدیده گرمای جهانی و خشکسالیهای اخیر، تبدیل به بحران آب در مناطقی از جنوب شرقی ایران شده است. نوروزی معتقد است در مورد مسئله آب، بهویژه آب هیرمند و به طور کلی آبهای جاری از افغانستان به سمت ایران، موضوع بسیار پیچیدهتر از آن است که مثلاً با یک یا دو ملاقات و رفتوآمد، حلوفصل شود. او در توضیح این دلایل گفت: «اول اینکه مدل تعارفات دیپلماتیکی که معمولاً در دیدارها و ملاقاتها طی سالهای گذشته اتفاق افتاده، چندان مؤثر نبوده است. مقامات افغانستان بارها اعلام کردهاند به قرارداد 1351 پایبندند و حقابه ایران را تأمین خواهند کرد. این اظهارات و ادعاها بارها تکرار شده، اما در عمل هیچ اتفاقی نیفتاده است. دلیل اصلی این عدم تحقق در عمل، ساختارهای سازهای است که افغانستان بر سر منابع آبی ایجاد کرده است. به طور مثال، با انحراف آب به سمت شورزار گودزره و ساخت سد کمالخان، حتی اگر مقامات افغانستان بخواهند حقابه ایران را تأمین کنند، عملی کردن این موضوع بسیار دشوار شده است. بنابراین، مسئله آب بسیار پیچیده است. افزون بر این، مسئله آب در افغانستان جنبه حیثیتی دارد. آنچه در واقعیت مشاهده میشود این است که مقامات افغانستان دائماً در حال امضای تفاهمنامه و قرارداد با سایر کشورها هستند و نگران سرمایهگذاریهای خارجی در مسائل هیدروپلیتیکی و کنترل آبهای سطحیاند. در حال حاضر فراتر از مسئله آب هیرمند که تقریباً وضعیت آن به مراحل بسیار وخیم و نگرانکنندهای رسیده است، موضوع آب هریرود نیز مطرح است. آب هریرود که تأمینکننده آب مشهد و خراسان است، طی سالهای آینده به چالشی جدی تبدیل خواهد شد. این درحالی است که افغانستان همچنان به قرارداد 1351 استناد میکند؛ قراردادی که حتی خود آن نیز بهطور کامل تأمینکننده نیازهای ما بر اساس حقوق بینالملل نیست. این قرارداد در شرایطی منعقد شده که رژیم گذشته ایران، امتیازات سیاسی قابلتوجهی به افغانستان داده و از بسیاری از حقوق به رسمیت شناختهشده بینالمللی گذر کرده است. بنابراین مسئله آب با تعارفات دیپلماتیک قابلحل به نظر نمیرسد. حتی اگر فرض کنیم که به دنبال این سفر، چند صباحی دریچههای سد باز شوند و آبی به سمت ایران جاری شود، این موضوع نیز چندان قابلاطمینان نیست؛ چراکه چنین وعدههایی پیشتر نیز داده شده و در عمل نتیجهای به همراه نداشته است.»
حل مسئله مهاجران نیازمند همکاریهای جامع دوجانبه و ممانعت از دخالت بازیگر سوم است
مسئله مهاجران هم محور دیگری از گفتوگوهای عراقچی با مقامات طالبان بود. نوروزی این مسئله را در رأس مجموعهای از مسائل دیگر دانسته و گفت: «من مشاهده کردهام در صحبتهایی که صورت گرفته، درباره نوع تعامل و حتی احکام قضایی که در داخل کشور در مورد مجرمان صادر میشود، مقامات حکومت سرپرست افغانستان در جایگاهی نیستند که بتوانند درباره احکام قضایی مربوط به افرادی که در داخل خاک ایران مرتکب جرم شدهاند و ذیل حاکمیت قضایی ایران قرار دارند، اظهار نظر کنند. ضمن اینکه باید توجه داشت که مسئله مهاجرت و مهاجران، موضوعی است که به واسطه حضور طالبان تشدید شده است. بخش قابلتوجهی از مردم افغانستان به دلیل نوع رفتار حاکمیتی طالبان مجبور به مهاجرت شدهاند؛ حال این مهاجرت ممکن است به دلایلی مانند محدودیت آزادیهای اجتماعی (به طور مشخص، آموزش دختران) یا شرایط اقتصادی نامساعد باشد. با این اوصاف، اگر بخواهیم امید داشته باشیم که بدون حل مسائل داخلی افغانستان و بدون فراهم شدن شرایط مناسب برای زندگی مردم، جریان مهاجرت کاهش یابد یا معکوس شود و بخشی از مردم به افغانستان بازگردند، این انتظار چندان واقعبینانه نیست. چنین تغییری نیازمند تحولات اساسی در نوع حکمرانی طالبان، نگاه آنها به مسئله حاکمیت و پذیرش آزادیهای اجتماعی برای مردم است. تنها در این صورت است که مردم ممکن است ترغیب شوند به سرزمین خود بازگردند و در کشور خود زندگی کنند. بنابراین، باید توجه داشت که در یک سفر دیپلماتیک، بهویژه در این دو موضوع (مهاجرت و حکمرانی)، بعید است اتفاق خاصی رخ دهد؛ مگر اینکه هر دو طرف مصمم شوند تا گامهای بزرگی را در قالبی گستردهتر بردارند. ما به همکاریهای جامع در حوزههای مختلف نیاز داریم. اگر چنین همکاریهای جامعی شکل بگیرد و ارادهای مشترک میان دو طرف برای ایجاد این پیوندها وجود داشته باشد و همچنین بازیگران سوم در این مسائل دخالت نکنند و حقوق هیچ طرفی را ضایع نسازند، آنگاه میتوان امید داشت که در یک بازه زمانی میانمدت، تغییرات و تحولاتی در این دو پرونده یا دیگر پروندههای دوجانبه رخ دهد.»
استفاده از ظرفیتهای اقتصادی؛ گرهگشای مسائل دو کشور
این کارشناس مسائل افغانستان در بخش پایانی صحبتهایش به بررسی راهکارهایی برای گذار از مسائل موجود میان دو کشور پرداخته و توضیح داد: «مهمترین و بهترین حوزهای که میتوان به آن امیدوار بود که اتفاقات مثبت و سازندهای در آن رخ دهد، همین مسئله ارتباطات تجاری، اقتصادی و صنعتی است. البته این نیز وابسته به اراده طرف مقابل است. واقعاً اگر طرف مقابل به این درک برسد که میتواند با استفاده از ظرفیتهایی که در ایران وجود دارد، فضای مناسبی برای توسعه اقتصادی خود فراهم کند، به نظر من این موضوع ظرفیتهای فراوانی در هر دو طرف دارد و باید به صورت جدیتر روی آن کار شود.
شاید نقطه آغاز باز شدن گره مشکلاتی که در روابط دوجانبه وجود دارد، همین توسعه تعاملات اقتصادی، تجاری و فنی باشد. اگر طرف مقابل واقعاً اراده داشته باشد و فضای مناسبی در این زمینه فراهم کند، میتوان در حوزههایی مانند صادرات و واردات، سرمایهگذاریهای دوجانبه، انتقال تکنولوژی، بهرهبرداری از معادن افغانستان برای کارخانهها و صنایع سنگین موجود در ایران و مهمتر از همه تکمیل پروژههای کریدوری، گامهای مؤثری برداشت. اگر حکومت سرپرست افغانستان به این مسائل توجه کرده و اراده لازم را داشته باشد، این میتواند نقطه آغازی باشد که سریعتر از سایر پروندهها به نتیجه برسد و شاید حتی گرهگشای سایر پروندههای دوجانبه نیز به نوعی باشد.»
منبع: روزنامه فرهیختگان
انتهای پیام/
12146825