وقتی «یلدا برون» برای دامادها گران تمام میشود

باشگاه خبرنگاران جوان - دیگر چیز زیادی به پایان پاییز و طولانیترین شب سال نمانده است. کافی است این روزها سری به خیابانها، مغازهها و البته صفحات مجازی بزنید تا تبوتاب استقبال از زمستان را بهوضوح ببینید؛ هندوانهها روی هم چیده شدهاند، انارها برق میزنند و ویترینها با رنگ قرمز پر شدهاند. شب یلدا از راه میرسد؛ شبی که در حافظه فرهنگی ایرانیان، شب دورهمی است، صلهرحم با بزرگان، نقل پند و اندرزهای قدیمی، شاهنامهخوانی، تفأل به اشعار حافظ و ساختن حلقهای گرم از مهربانی در دل بلندترین شب سال.
اما این تصویر آشنا، مدتی است آرامآرام زیر لایهای از ظاهرگرایی، چشموهمچشمی و رقابت پنهان رنگ میبازد؛ رقابتی که بیش از همه در آیینی به نام «یلدا برون» خود را نشان میدهد.
یلدا برون؛ از بهانهای برای دیدار تا میدان نمایش
در سنتهای قدیمی، «یلدا برون» یا «شب چلهای بردن» آیینی ساده و معنادار بود. خانواده داماد، در شب یلدا مهمان خانه تازهعروس میشدند و هدایایی نمادین و میوه و آجیلهایی از باغها و داشتههای خود خانواده داماد به همراه میآوردند؛ آجیل زمستانه، انار، هندوانه، کدو تنبل، نقل و تنقلات، شاید یک هدیه ساده. این هدایا روی سینی یا طبقهایی ساده چیده میشد و اعضای خانواده آنها را به خانه عروس میبردند.
این رسم، بیش از آنکه نمایش باشد، بهانهای برای دیدار، ابراز محبت و با هم بودن بود، چراکه در گذشته، داماد اجازه دیدار مکرر با عروس را نداشت و شبهایی مانند یلدا فرصتی مغتنم برای دیدار دو خانواده و تقویت پیوندها به شمار میرفت. یلدا برون نه مسابقه بود و نه معیار سنجش توان مالی.
اما آنچه امروز در بسیاری از شهرها، بهویژه کلانشهرها دیده میشود، فاصلهای معنادار با آن سادگی دارد. طبقهای ساده جای خود را به تزئینات مدرن، پرهزینه و ویترینی دادهاند؛ هندوانههایی با برشهای خاص، ژلههای چندرنگ، کیکهای سفارشی، آجیلهای لاکچری، باکسهای گل، شمعهای طراحیشده و حتی سپردن تزیینات به افراد حرفهای گلآرایی و تشریفات.
در کنار اینها، هدیه اصلی نیز دیگر همیشه «نمادین» نیست. در برخی خانوادهها انتظار میرود کادوی شب یلدا حتماً طلا یا جواهر باشد؛ در خانوادههایی دیگر پوشاک گرانقیمت زمستانی. نتیجه روشن است: افزایش توقع، فشار مالی و تبدیل یک رسم فرهنگی به تعهدی سنگین برای داماد و خانوادهاش.
بسیاری از کاربران فضای مجازی نیز دقیقاً به همین نقطه معترضاند. یکی از کاربران نوشته است: «رسم شب چلهای بردن برای عروس هم داشتیم، ولی همون خوراکیهای شب چله + شیرینی و یه دونه هدیه… نه مثل الان که یه عده شورش رو درآوردن از توقع و چشموهمچشمی کردن.»
کاربر دیگری نوشته است: «واقعاً هنوز توی این کشور با این وضع ازدواج جوونا کسانی هستن که انتظار دارن داماد شب یلدا برای عروس کادوهایی مثل طلا بیاره؟ اگه هست بهش تبریک بگید، چون طرفدار رسم و رسومی هست که باعث شده جوون از چند کیلومتری ازدواجم رد نشه!»
چنین واکنشهایی نشان میدهد که یلدا برون، از یک آیین محبتآمیز، به یکی از مصادیق فشار اجتماعی در ابتدای زندگی مشترک تبدیل شده است؛ فشاری که گاه حتی پیش از آنکه زوجها روی پای خود بایستند، آنها را زیر بار هزینههای غیرضروری خم میکند.
بازار یلدا؛ وقتی سنت به کالا تبدیل میشود
از چند هفته مانده به شب یلدا، بازار هم بیکار نمینشیند. صفحات فروش پوشاک در فضای مجازی فعال میشوند و انواع لباسهای مخصوص یلدا با طرح هندوانه و انار را تبلیغ میکنند؛ لباسهایی که گویی بدون آنها یلدا «کامل» نمیشود.
ماجرا به لباس ختم نمیشود. کلاه، ماکت، شمع، ظروف آجیل، بشقاب و لیوان، همگی با تم یلدایی طراحی و عرضه میشوند. حتی آتلیهها تخفیف ویژه «عکسهای یلدایی» میگذارند و سالنهای زیبایی از «آرایش مخصوص یلدا» با طرح انار و هندوانه میگویند. در چنین فضایی، یلدا بیش از آنکه یک شب باشد، به پکیج مصرفی تبدیل میشود.
روایت یک فشار پنهان
در میان این تبلیغات و رقابتها، صدای کسانی هم هست که کمتر دیده میشوند. زنی خانهدار روایت میکند: «از یک هفته قبل، به دلیل سفارش و تأکید شوهرم که امسال اولین سال زندگی مشترکمونه و باید سنگ تموم بذاریم، همه اقلام خوراکی رو خریدم. حتی چند مورد ابتکاری هم اضافه کردم که مبادا کم باشه.»
این روایت، تصویری روشن از فشار پنهانی است که زیر عنوان «رسم» به خانوادهها تحمیل میشود؛ فشاری که نه الزام قانونی دارد و نه ریشه در سنت اصیل، اما آنقدر تکرار شده که به «باید» تبدیل شده است.
یلدا در قاب موبایل؛ ثبت خاطره یا رقابت؟
مرتضی مرادیها، جامعهشناس، در تحلیل این وضعیت میگوید: «پدیدهای که این روزها در شب یلدا شاهد هستیم، تلاش بیوقفه برای یک رخداد لاکچری و ویترینی است. متأسفانه تنها چیزی که به آن توجه نمیشود، فلسفه شب یلداست.»
به گفته او، شب یلدا در گذشته فرصتی برای شنیدن حرف بزرگان، انتقال تجربهها و تقویت پیوندهای خانوادگی بود. غذا و خوراکی بهانهای برای گفتوگو بود، نه هدف اصلی. اما امروز، «یلدا بیش از آنکه شب همدلی باشد، به میدان عکس گرفتن، ژست گرفتن و دیده شدن تبدیل شده است. البته عکس گرفتن فینفسه ایراد ندارد؛ مسئله این است که هدف از ثبت و انتشار این تصاویر چیست؟ بازتاب صمیمیت یا رقابت برای بهترین تزیینات؟»
یلدا؛ ساده بماند یا از دست میرود
واقعیت این است که هدایای یلدایی عروس، در اصل جنبه تشریفاتی داشتهاند و اگر خانوادهای توان اجرای این تشریفات را نداشته، نباید موجب دلخوری میشده است. اما امروز، همین تشریفات به معیار قضاوت تبدیل شدهاند.
یلدا اگر قرار باشد به مسابقه خرج کردن، نمایش زندگی لاکچری و فشار بر زوجهای جوان تبدیل شود، آرامآرام از معنا تهی خواهد شد. سنتی که قرار بود بهانه با هم بودن باشد، نباید به دلیلی برای حسرت، بدهکاری و دلخوری تبدیل شود.
شاید وقت آن رسیده است که دوباره از خود بپرسیم: یلدا برای چه بود؟
برای هندوانههای خاص؟ لباسهای ست؟ عکسهای آتلیهای؟ یا برای نشستن کنار هم، شنیدن صدای بزرگترها و دل گرم ماندن در بلندترین شب سال؟
یلدا برون اگر به نشانه محبت باشد، حتی با یک شاخه گل هم معنا دارد. اما اگر به میدان رقابت تبدیل شود، نهتنها باری از دوش زندگی برنمیدارد که خود به باری سنگین بدل میشود.
منبع : فارس
12250238
مهمترین اخبار وبگردی











