دستاوردهای نمادین در کنار هزینههای بالای استراتژیک
باشگاه خبرنگاران جوان؛ مهدی سیف تبریزی* - حملات کورسک که توسط اوکراین در آگوست ۲۰۲۴ و ژانویه ۲۰۲۵ آغاز شد، برخی از جسورانهترین اقدامات نظامی در جنگ جاری علیه روسیه بوده است. این حملات به منظور به چالش کشیدن ایده شکست ناپذیری نظامی روسیه و تغییر موازنه قدرت در چندین جبهه بود. در حالی که موفقیت موج اول حمله باعث تقویت روحیه رزمی و سیاسی اوکراینها و یک پیروزی نمادین برای این کشور شد، تأثیرات درازمدت آن کاملا نامشخص و در هالهای از ابهام است. در حالی که نیروهای اوکراینی به فشار خود در حمله دوم یعنی در اوایل ژانویه سال ۲۰۲۵ ادامه میدهند، آشکار میشود که، علیرغم اهمیت نمادین آن برای کییف، منطقه کورسک در مقایسه با مناطق پر خطر و پراهمیتتر در شرق و جنوب اوکراین که خط مقدم جبهه با روسیه است از ارزش اقتصادی و استراتژیک بسیار کم و محدودی برخوردار است. فرسایشی شدن جنگ با روسیه بر برخی چالشهای پیچیدهای که اوکراین با آنها روبهرو بوده و در آینده نیز به میزان زیادی باید با آن دستبهگریبان باشد، تأکید میکند از آن جمله: دفاع از حاکمیت ملی، تعادل بخشی مابین نیازها وئ منابع محدود، همراه سازی حمایتهای بینالمللی و خسارات روانی سنگین ناشی از جنگ.
اولین حمله کورسک: اوت ۲۰۲۴
اولین حمله به منطقه کورسک روسیه که در ۶ آگوست ۲۰۲۴ آغاز شد، یک حمله بیسابقه از سوی ارتش اوکراین به خاک روسیه بود. نیروهای اوکراینی پیاده نظام مکانیزه و توپخانه دقیق را برای انجام یک حمله سریع را به خوبی هماهنگ کردند که این امر مدافعان روسیه را غافلگیر کرد. در عرض چند روز، آنها تا عمق منطقه کورسک پیشروی کردند و حدود ۱۲۵۰ کیلومتر مربع از جمله شهر استراتژیک «سودجا» که یکی از مهمترین ایستگاههای صادراتی گاز به اروپادر آن واقع بود را تصرف کردند. این یک پیروزی قابل توجه برای اوکراین بود نه فقط از نظر نظامی، بلکه به صورت نمادین، زیرا توانایی این کشور برای به چالش کشیدن نیروهای روسیه در خاک خود را نشان داد و تصویری که مسکو از تسلط نظامی خود ارائه کرده بود را به چالش کشید.
حمله فقط برای گرفتن قلمرو نبود. هدف استراتژیک مشخصی داشت. هدف اوکراین این بود که روسیه را مجبور کند تا منابع را از جبهه شرقی منحرف کند، جایی که نبردهای شدید در دونباس فشار زیادی را بر نیروهای دفاعی اوکراین وارد کرده بود. این منطقه یک میدان نبرد حیاتی بود و تمرکز روسیه بر آن تهدیدی برای غلبه بر نیروهای اوکراینی بود. با حمله به عمق روسیه، کیف امیدوار بود مسکو را وادار کند که نیروهای خود را برای دفاع از قلمرو خود به سمت کورسک حرکت داده و فشار نظامی را در جبهه شرقی را کاهش دهد و به طور بالقوه حملات روسیه را مختل کند.
در ابتدا، این حمله به عنوان یک پیروزی بزرگ جشن گرفته شد و نیروهای اوکراینی به سرعت در حال حرکت به عمق خاک روسها بودند و زمینهای قابل توجهی را تصرف کردند. اما با گذشت هفتهها، شکافهایی در استراتژی اوکراینیها ظاهر شد. روسیه با نیرویی بسیار زیاد پاسخ داد و تقریباً ۵۰۰۰۰ نیروی اضافی را در منطقه مستقر کرد، از جمله گفته میشود دوازده هزار سرباز کره شمالی که طبق یک توافق میان مسکو و پیونگیانگ به عنوان نیروی کمکی به منطقه کورسک اعزام شده بودند. با پشتیبانی هوایی برتر و شبکههای لجستیکی قوی، نیروهای روسی توانستند دوباره سازماندهی خود را احیا و یک ضد حمله قدرتمند ترتیب دهند. تا اکتبر، آنها حدود نیمی از سرزمینی را که اوکراین تصرف کرده بود، پس گرفتند و عملاً عملیات را متوقف کردند.
شکست اولیه حمله کورسک در عدم دستیابی به هدف اصلی عملیات بود: مجبور کردن روسیه به منحرف کردن تمرکز و منابع خود از دونباس. با وجود تهاجم به خاک روسیه، روسیه حملات خود را در شرق اوکراین ادامه داد و و توانست منطقه مهم و استراتژیک دنیپتروفسک را به دست آورد. فشار روسها بر منابع اوکراین که از قبل هم بسیار تضعیف شده بود با انتقال نیروها و تجهیزات به کورسک، شدیدتر احساس شد و سایر جبهههای حیاتی را برای ارتش اوکراین آسیب پذیرتر کرد.
زمانی که عملیات به پایان رسید، بسیاری استراتژیستها و سیاسیون این سوال را داشتند که آیا امکان اینن وجود داشت که منابع منتقل شده به کورسک در جای دیگر از جبهه کارایی بیشتری داشته باشند، به ویژه در دفاع از شرق اوکراین، جایی که حجم و توان عملیاتی روسها بسیار بیشتر است.
دومین حمله کورسک: ژانویه ۲۰۲۵
در ۵ ژانویه ۲۰۲۵، اوکراین به منظور تدام راهبرد حفظ فشار بر مسکو دومین حمله خود را به منطقه کورسک روسیه آغاز کرد. این عملیات در زمانی انجام میشود که جنگ در چندین جبهه ادامه دارد و اوکراین تلاش میکند تا با وجود چالشهای مداوم در دفاع از مناطق کلیدی، توانایی خود را برای ایجاد اختلال در عملیات روسیه اعلام کند. برخلاف اولین حمله، این تلاش مجدد رویکردی متفاوت را در نوع انجام عملیات نشان داد. اینبار نیروهای اوکراینی با استفاده از مجوز کشورهای غربی به منظور استفاده از موشکهای دوربرد ابتدا سعی در هدف قرار دادن لجستیک روسیه و سپس تصرف مناطق کلیدی روسها با تحرکات زمینی را داشتند با این تفاوت که در سری جدید حملات خود تلاش کردند رویارویی مستقیم با مواضع به شدت مستحکم روسیه را به حداقل برسانند.
این حملات در منطقه سودجا متمرکز بود، جایی که نیروهای اوکراینی در حال تلاش برای شکستن خطوط دفاعی روسیه و پیشروی عمیقتر در استان کورسک هستند. مکانهایی مانند بردین، لئونیدوو و بولشویه سولداتسکویه به کانون نبردهای شدید تبدیل شدهاند، زیرا اوکراین در تلاش است تا جای پای محکمتری در منطقه ایجاد کند.
با این حال، تصور تأثیرات استراتژیک گسترده برای این حمله احتمالاً بسیار محدود خواهد بود. روسیه با سرعت مشخصی پاسخ میدهد، نیروهای تقویتی را مستقر میکند و برای تثبیت خطوط مقدم حملات متقابلی را آغاز خواهد کرد. نیروهای روسی با پشتیبانی واحدهای مکانیزه، توپخانه و مواضع دفاعی قوی، در حال تجدید قوا هستند و نبردها را در کورسک تشدید میکنند. احتمالاً هر دو طرف متحمل تلفات سنگینی میشوند، و آنچه در ابتدا به نظر میرسید یک عملیات جسورانه از سوی ارتش اوکراین باشد، احتمالاً به یک درگیری پر تلفات دیگر برای کییف تبدیل میشود.
پیچیدگیهای حمله اوکراین به کورسک
حمله کورسک چندین چالش حیاتی را برای نیروهای نظامی اوکراین آشکار میکند که بر هر نوع اقدام آنان تاثیرات منفی گستردهای میگذارد و سؤالاتی را در مورد اثربخشی استراتژی جنگی این کشور ایجاد میکند. این چالشها ابعاد عملیاتی، اقتصادی، دیپلماتیک، روانشناختی و سیاسی را در بر میگیرند و پیچیدگیهای حفظ یک جنگ پرمخاطره علیه یک دشمن با منابع گسترده را برجسته میکنند.
مشکل در تخصیص منابع و آسیب پذیری جبهه شرقی
همانطور که قبلاً اشاره شد، یکی از چالش برانگیزترین مسائل مربوط به عملیات کورسک، انتقال و انحراف چشمگیر منابع اوکراین برای حمایت از عملیات نظامی در کورسک بود. در هردو عملیات، هزاران سرباز و مقادیر زیادی تجهیزات، از جمله واحدهای مکانیزه و توپخانه، به سمت کورسک هدایت شدهاند تا تداوم حملات را حفظ کنند. در نتیجه، این تصمیم مناطق کلیدی در شرق اوکراین، به ویژه دونباس را بدون دفاع باقی گذاشت. در جریان اولین حمله، نیروهای روسی از فرصت استفاده کردند و عملیات خود را در شرق و منطقه دونباس به شدت تشدید کردند و به دستاوردهای قابل توجهی دست یافتند. در حال حاضر، در بحبوحه حمله دوم، آنها در حال پیشروی به سمت شهرهای مهمی مانند «تورتسک» و «کوراخوف» هستند.
ناتوانی در اخلال و تغییر تمرکز در حملات روسیه در دونباس، کارایی کورسک را به عنوان یک عملیات انحرافی زیر سوال میبرد. اولین دور از حمله کورسک به طور ناخواسته فرصتی را برای روسیه فراهم کرد تا دستاوردهای خود را در جبهه شرق اوکراین تثبیت کند و کنترل خود را بر منطقهای که برای بهبود اقتصادی اوکراین حیاتی است و از نظر اهرم فشار در مذاکرات بسیار مهمتر است، مستحکمتر کند.
ارزش اقتصادی و استراتژیک محدود کورسک برای اوکراین
در حالی که منطقه کورسک دارای اهمیت نمادین است، به ویژه بهعنوان نمایشی از توانایی اوکراین در رقابت با خاک روسیه، ارزش اقتصادی آن ناچیز و یا در بهترین حالت نسبتاً متوسط است. کورسک در اقتصاد روسیه نقشی اندک در تولید کشاورزی این کشور ایفا میکند و به عنوان یک مرکز ترانزیت گاز شناخته میشود، اما سهم آن در مقایسه با اهمیت محوریتر دونباس، اندک است. دونباس برای مدت طولانی مرکز صنعتی اوکراین بوده است و سهم قابل توجهی از معدن، تولید فولاد و تولیدات کشتاورزی این کشور را به خود اختصاص داده است. کنترل بر این منطقه بر فرض بازگشت این سرزمینها به اوکراین برای بازسازی پس از جنگ و ثبات اقتصادی بلندمدت این کشور بسیار مهم است. این موضوع همچنین در خصوص مناطقی که نقش پل زمینی بین دونباس و کریمه را به هم وصل میکند، که نه تنها برای لجستیک نظامی حیاتی است، بلکه برخی از حاصلخیزترین زمینهای کشاورزی در اوکراین را نیز در بر میگیرد، صدق میکند.
حمله کورسک همچنین ارزش استراتژیک محدود منطقه را در مذاکرات احتمالی برجسته میکند. با فرض اینکه اوکراین بتواند این قلمرو را در میان مدت حفظ کند، خود کورسک در پویایی گستردهتر مذاکرات صلح یا اختلافات ارضی اهمیت چندانی ندارد. برخلاف مناطقی مانند دونباس یا زاپروژیه که منابع غنی و برای منافع بلندمدت هر دو کشور حیاتی هستند، کورسک در درجه اول یک منطقه کشاورزی با اهمیت لجستیکی است. این عوامل باعث میشود که تأثیر آن در شکلدهی به شرایط هرگونه مذاکرات آینده کمتر باشد.
ایده استفاده از کورسک بهعنوان ابزار چانه زنی با این واقعیت تلخ همراه است که تصرف آن اساساً توازن قدرت را تغییر نمیدهد. اولویتهای روسیه بر تثبیت کنترل بر دنباس و سایر مناطقی که برای اهداف سیاسی آن برای ایجاد حائل بین خود و ناتو بسیار حیاتی هستند، ثابت مانده است. از دست دادن قلمرو در کورسک تهدید قابل توجهی برای تلاشهای جنگی روسیه یا اهداف گستردهتر آن به شمار نمیرود، بهویژه که کرملین همچنان مطمئن است که میتواند سرزمینهای از دست رفته را در زمان مناسب بازپس گیرد. این امر به مسکو این توان را میدهد تا دستاوردهای اوکراین در کورسک را در طول مذاکرات نادیده بگیرد، زیرا منطقه و موفقیت محدود کییف فاقد آن نوع اهرمی است که برای تحمیل امتیازات معنادار به کرملین لازم است.
ابعاد روانی و سیاسی این حمله برای کییف
حمله کورسک همچنین پیامدهای روانی و سیاسی عمیقی در داخل اوکراین و در صحنه بینالمللی دارد. در داخل کشور، عملیات بهعنوان یک تقویت کننده روحیه برای جامعه عمل میکند. مشاهده نیروهای اوکراینی در حال پیشروی به داخل خاک روسیه میتواند یک ضد روایت قدرتمند برای تصویر تسلط روسیه ارائه دهد. برای جمعیتی که سختیهای جنگ را تحمل میکنند، تهاجمها حس امید و توجیه را فراهم میکنند.
با این حال، با توقف عملیات و گزارشهایی مبنی بر افزایش تلفات و دستاوردهای محدود، شور و شوق عمومی شروع به کاهش میکند. سوالاتی در مورد هزینههای عملیات به وجود میآید، بهویژه زمانی که مناطق کلیدی در شرق از از دست رفته و یا در معرض تصرف هستند. با گذشت زمان، ناتوانی در دستیابی به نتایج ملموس در کورسک، روایت داخلی را تغییر میدهد و برخی شروع به این سوال میکنند که آیا این عملیات ارزش قربانی کردن سربازان و منابع محدود را دارد یا خیر.
در سطح بینالمللی، حمله کورسک روایت اوکراین از مقاومت را تقویت میکند و توانایی این کشور برای به چالش کشیدن روسیه و حفظ شتاب در درگیری را نشان میدهد. این امر به تقویت حمایت از سوی متحدان غربی کمک میکند، که بسیاری از آنها تهاجمات را به عنوان شاهدی بر عزم و نبوغ تاکتیکی اوکراین میدانند. با این حال، این حملات همچنین نگرانیهایی را در میان برخی از شرکا در مورد گسترش بیش از حد و تشدید بالقوه جنگ ایجاد کند. با اتکای شدید اوکراین به کمکهای نظامی غرب، سؤالات مربوط به تخصیص منابع و استحکام استراتژیک کارزار کورسک برجستهتر میشود.
نتیجه گیری
در پایان، تهاجم کورسک نشان میدهد که ترکیبی از جسارت، دیوانگی و درسهای سخت و دردناک برای اوکراین است. در حالی که موفقیتهای اولیه به اوکراین روحیه بالای را برای ادامه جنگ داد و به جهان نشان داد که میتواند روسیه را در زمین خود به چالش بکشد، ارزش طولانی مدت این عملیات بسیار ناچیز و غیر استراتژیک بود. منطقه کورسک، علیرغم اهمیت نمادین آن، از نظر مزیت استراتژیک یا اقتصادی، به ویژه در مقایسه با مناطق بحرانی در شرق اوکراین، امتیازات کمی را ارائه میدهد. هدایت منابع به کورسک باعث آسیب پذیری بخشهای حیاتی اوکراین به ویژه در دونباس شده است.
حملات تهاجمی به کورسک واقعیت سخت این جنگ را برای اوکراین آشکار کرده: اوکراین در چندین جبهه با منابع محدود میجنگد و هر تصمیمی عواقبی دارد. چالش ایجاد تعادل بین تاکتیکهای تهاجمی و نیاز به دفاع از مناطق کلیدی، بهویژه زمانی که هزینههای عملیات کورسک همچنان در حال افزایش است، آشکارتر میشود. برای اوکراین، سوال واقعی این است که آیا خونهای ریخته شده در کورسک در نهایت نتیجه خواهد داد یا اینکه تمرکز باید به دفاع از قلب کشور برگردد.
12141334