دیپلماسی در سایه: رقص ظریف قدرتها

باشگاه خبرنگاران جوان؛ مهسا حنیفه - در مسقط، جایی که سکوت دیپلماتیک با تبادل پیامهای غیرمستقیم شکسته شد، ایران و آمریکا گامهای محتاطانهای برای بازتعریف روابط پرتنش خود برداشتند. این مذاکرات، که با میانجیگری عمان شکل گرفت، نهتنها تلاشی برای کاهش تنشهای منطقهای است، بلکه نمایشی از شطرنج سیاسی است که در آن هر حرکت میتواند معادلات خاورمیانه را تغییر دهد.
پشت پرده مسقط
مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا در عمان، که بر موضوعاتی، چون تبادل زندانیان، کاهش تحریمها و کنترل برنامه هستهای متمرکز بود، بیش از آنکه یک رویداد دیپلماتیک ساده باشد، نشانهای از تغییر در محاسبات استراتژیک دو طرف بود. جمهوری اسلامی ایران در مواجهه با فشارهای اقتصادی و سیاسی، به دنبال راهی برای تثبیت جایگاه خود در منطقه است، بدون آنکه از اصولش عقبنشینی کند. از سوی دیگر، آمریکا، که در آستانه تحولات سیاسی داخلی قرار دارد، میخواهد با یک دستاورد دیپلماتیک، از پیچیدگیهای خاورمیانه کم کند. این مذاکرات، برخلاف آنچه برخی رسانهها مانند شبکه ۱۴ رژیم صهیونیستی ادعا کردند، نه شکست یک طرف، بلکه تلاشی برای ایجاد تعادل در معادلاتی بود که سالهاست به بنبست رسیده است.
نکته قابل توجه، زمانبندی این گفتوگوهاست. چرا حالا؟ شاید بتوان گفت که ضربالاجل دو ماههای که به نقل از منابع والاستریت ژورنال مطرح شده، ایران را به سمت پیشنهاد یک چارچوب کلی سوق داده است. اما این چارچوب، همانطور که لارنس نورمن اشاره کرده، تنها پوستهای است که جزئیاتش میتواند ماهها مذاکره را به خود اختصاص دهد. جزئیاتی که در مذاکرات هستهای پیشین نشان دادهاند تا چه حد میتوانند به گرههای کور تبدیل شوند. اینجا، دیپلماسی نه به معنای حل سریع مسائل، بلکه به مثابه ابزاری برای خرید زمان و مدیریت بحران عمل میکند. عمان، با نقشی که به گفته سخنگوی وزارت خارجه ایران همچنان ادامه خواهد داشت، به عنوان میانجیای ظاهر شده که نهتنها میزبان است، بلکه به شکلی هوشمندانه فضای گفتوگو را از تنشهای مستقیم دور نگه داشته است.
شطرنجبازان میز مذاکره: نبرد ارادهها
اظهارات سیدعباس عراقچی که از سوی رسانه عبری معاریو به «شطرنجباز ماهر» ملقب شده، نشاندهنده رویکرد ایران در این مذاکرات است: محترمانه، اما قاطع. او از گفتوگویی سخن میگوید که در فضایی آرام و بدون ادبیات نامناسب پیش رفته، اما این آرامش ظاهری نباید ما را فریب دهد. مذاکرات غیرمستقیم، که با رفتوآمدهای مکرر وزیر خارجه عمان بین دو هیئت همراه بوده، بیش از آنکه به معنای توافق قریبالوقوع باشد، تلاشی برای سنجش خطوط قرمز طرف مقابل است. عراقچی تأکید کرد که ایران از موضع برابر وارد شده و به دنبال توافقی است که منافع دو طرف را تأمین کند. این موضع، پاسخی غیرمستقیم به اظهارات سخنگوی وزارت خارجه ایران است که هرگونه زیادهخواهی را رد کرده و از پایان دوران تحمیل اراده خارجی سخن گفته است.
در مقابل، کاخ سفید با لحنی که به ندرت در سالهای اخیر دیده شده، مذاکرات را «مثبت و سازنده» توصیف کرد. این خوشبینی ظاهری که با وعده دیدار بعدی در روز شنبه هفته بعد همراه شده، میتواند نشانهای از انعطاف آمریکا باشد، اما نباید فراموش کرد که دیپلماسی آمریکایی در خاورمیانه همیشه با فشارهای داخلی و لابیهای خارجی همراه است. اظهارات سردبیر سیاسی سیانان، که از «کار بزرگ» دولت ترامپ سخن میگوید، شاید تلاشی برای بازارگرمی سیاسی باشد، اما واقعیت این است که آمریکا نیز مانند ایران، در این مذاکرات به دنبال راهی برای خروج از بنبست است، بدون آنکه به نظر برسد امتیازی غیرضروری داده باشد.
نکته جالب، غیبت برنامه موشکی ایران در دستور کار مذاکرات بود؛ همانطور که انبیسی گزارش کرده. این موضوع نشان میدهد که دو طرف فعلاً ترجیح دادهاند روی موضوعاتی متمرکز شوند که احتمال توافق در آنها بیشتر است. اما این انتخاب، خود یک استراتژی است: ایران با دور نگه داشتن برنامه موشکی از میز مذاکره، اهرم فشار خود را حفظ میکند، در حالی که آمریکا میتواند ادعا کند که مذاکرات را به سمت مسائل هستهای هدایت کرده است. این بازی ظریف، نشاندهنده عمق پیچیدگیهایی است که هر دو طرف با آن دستوپنجه نرم میکنند.
عمان، سکوی دیپلماسی خاموش
نقش عمان در این مذاکرات، فراتر از یک میانجی ساده است. بدر بن حمد البوسعیدی، وزیر خارجه عمان، که به گفته عراقچی چندین بار بین هیئتها رفتوآمد کرد، نهتنها پیامرسان بوده، بلکه به عنوان مهندسی عمل کرد که فضای گفتوگو را از تنشهای معمول دور نگه داشته است.
عمان، با سابقهای طولانی در میانجیگری بین ایران و غرب، از جمله در مذاکرات منجر به برجام، بار دیگر نشان داد که میتواند زمین بازی بیطرفی باشد که هیچیک از طرفین در آن احساس تهدید نکنند. اظهارات وزیر خارجه عمان که از ادامه تلاشها برای صلح و ثبات سخن گفته، شاید کلی به نظر برسد، اما در بطن خود پیامی دارد: دیپلماسی خاموش، گاهی موثرتر از هیاهوی رسانهای است.
این نقش عمان، بهویژه در شرایطی که منطقه با تنشهای متعدد، از مناقشات یمن تا اختلافات اسرائیل و فلسطین، دستوپنجه نرم میکند، اهمیتی دوچندان پیدا میکند. عمان به طرفین این امکان را داد که بدون فشار افکار عمومی یا دخالت بازیگران ثالث، دیدگاههای خود را به شکلی محترمانه مطرح کنند. حتی برخورد کوتاه هیئتهای ایرانی و آمریکایی، که عراقچی آن را «سلام و علیک» ساده توصیف کرد، در این فضا معنادار است. این لحظه، هرچند کوچک، نشان میدهد که دو طرف، حداقل در ظاهر، حاضرند از ادبیات خصمانه فاصله بگیرند.
توافق یا فرسایش؟
مذاکرات مسقط، هرچند به گفته بلومبرگ با پذیرش اولیه خواستههای طرفین همراه بود، اما هنوز در مرحلهای شکننده قرار دارد. اظهارات عراقچی مبنی بر ارزیابی مذاکرات تا دور بعدی، نشان میدهد که ایران با احتیاط پیش میرود. این احتیاط، ریشه در تجربههای گذشته، بهویژه مذاکرات هستهای پیشین دارد که بارها به دلیل اختلاف بر سر جزئیات به بنبست رسید. از سوی دیگر، خوشبینی کاخ سفید و تأکید بر ادامه گفتوگوها، میتواند نشانهای از اراده سیاسی در واشنگتن باشد، اما این اراده تا چه حد در برابر فشارهای داخلی و منطقهای پایدار خواهد ماند؟
نکته کلیدی، چارچوب کلی است که ایران پیشنهاد داده است. این چارچوب، همانطور که نورمن اشاره کرده، میتواند راهی برای دور زدن ضربالاجلهای سختگیرانه باشد، اما خطر آنجاست که مذاکرات در دام جزئیات گرفتار شود. تجربه نشان داده که در دیپلماسی هستهای، جزئیات نهتنها فنی، بلکه عمیقاً سیاسیاند. برای ایران، هرگونه توافق باید به گونهای باشد که نهتنها فشارهای اقتصادی را کاهش دهد، بلکه جایگاه منطقهایاش را نیز تقویت کند. برای آمریکا، توافق باید به شکلی باشد که نهتنها در داخل کشور قابل دفاع باشد، بلکه متحدان منطقهایاش را نیز آرام کند. این تناقض منافع، مذاکرات را به مسیری پرپیچوخم تبدیل کرده است.
گامهای لرزان به سوی فردا
مذاکرات ایران و آمریکا در عمان، بیش از آنکه وعده توافقی قریبالوقوع را بدهد، نمایشی از اراده دو طرف برای مدیریت بحران است. ایران، با تکیه بر دیپلماسی محترمانه اما قاطع، به دنبال حفظ منافع خود در برابر فشارهای خارجی است. آمریکا، در تلاش برای بازنویسی نقش خود در خاورمیانه، میخواهد بدون هزینههای سنگین، دستاوردی دیپلماتیک به دست آورد. عمان، به عنوان میانجیای هوشمند، فضایی فراهم کرد که این دو بازیگر بتوانند بدون از دست دادن پرستیژ، گفتوگو کنند. اما مسیر پیش رو، پر از موانع است. جزئیات، که قلب هر توافقی هستند، میتوانند این تلاشها را به موفقیت برسانند یا بار دیگر به بنبست بکشانند. آنچه مسلم است، این است که خاورمیانه، در سایه این مذاکرات، در آستانه تحولاتی قرار دارد که میتواند قواعد بازی را برای سالها تغییر دهد.
12177139