به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، کتاب «دروغ زن، زندگی آزادی» که به مهمترین دروغهای ضدانقلاب و اپوزیسیون در ماجرای اغتشاشات سال ۱۴۰۱ میپردازد از سوی انتشارات خبرگزاری فارس به چاپ دوم رسید.
دشمن برای سال ۱۴۰۱ یک عملیات همه جانبه علیه ایران را برنامهریزی کرده بود و قرار بود جنگ ترکیبی مهرماه، به بهانه مشکلات اقتصادی و با محوریت دانشگاهها کلید بخورد. دشمن مترصد اجرایی کردن برنامه خود بود، اما فوت مهسا امینی در شهریورماه این فرصت را در اختیار ضد انقلاب داد تا برنامه خود را جلو بیندازد. درگذشت این دختر جوان که جزو قوم کُرد و از اقلیتهای مذهبی بود، تمام مختصات لازم برای شروع یک ناآرامی را در اختیار دشمن قرار میداد.
کتاب «دروغ زن، زندگی، آزادی» در واقع مروری است بر دروغها، ادعاها و کشتهسازیهایی که رسانههای معاند در اغتشاشات ۱۴۰۱ برای از بین بردن اعتماد عمومی، آرامش مردم و در یک کلام ضربه زدن به ایران متحد به کار گرفتند.
در فصل اول به کشتهسازیهای ضدانقلاب و جریان معاند پرداخته شد؛ دروغهایی که افکار عمومی را نشانه رفته بود. از آخرین روزهای تابستان سال ۱۴۰۱ هر فردی که در اقصی نقاط کشور جان میباخت را کشــته اغتشاشات مینامیدند.
برای آنها دختران نوجوان از اهمیت بالاتری برخوردار بود؛ چرا که با شعار ساختگی زن، زندگی، آزادی مطابقت بیشتری داشت. در این میان افرادی که به دلایلی مانند تصادف و نزاع جان باخته بودند و یا دختران و پسرانی که خودکشی کرده بودند را هم کشته شده توسط پلیس و ماموران جا زدند. حتی فراتر از آن افرادی که زنده بودند را هم کشته نامیدند. حتی برخی دیگر از افرادی که توسط خودشان (تروریســتها و اراذل و اوباش) کشته شده هم به گردن پلیس و نظام جمهوری اسلامی انداختند.
جریان برانداز، همزمان با انتشار شایعات کشتهسازی، دروغهای گسترده و هماهنگی را هم برای تحریک افکار عمومی، ناامیدی مردم، فاصلــه انداختن بین مردم و مسئولان را منتشر کردند. این جریان متوهم که نظام جمهوری اسلامی را پایان یافته میدید، از دروغ بیماری رهبر معظم انقلاب تا فرار مسئولان نظام جمهوری اسلامی را هم بازنشر داد.
انتشار تصاویر و فیلمهای قدیمی و یا انتساب همزمان یک فیلم ثابت به چند شهر و یا در چند تاریخ متفاوت هم بخش دیگری از دروغهایی بود که برای گسترده نشان دادن اعتراضات به کار گرفته میشد تا به مثابه آتش تهیه برای بمباران رسانهای خود به کار بردند. اخبار دروغین بازداشتهای گسترده چهرهها، دانشجویان و خبرنگاران و شایعات شکنجه زندانیان هم در دستور کار رسانههای معاند قرار داشت.
در کنار نیروهای خارجی و داخلی که دشمن به آنها «آمادهباش» داده بود برای تحریک افکار عمومی و افزایش هجمهها نیاز به سلبریتیها داشت تا به عنوان آتشبیار معرکه وارد صحنه شوند.
بخشی از سلبریتیها همانهایی بودند که از قبل در خارج از کشور حضور داشتند و ارادت خود به اپوزیسیون و سلطنتطلبان را اثبات کرده بودند؛ چهرههایی مانند گلشیفته فراهانی، مهناز افشار، محمد حسینی.
عده دیگر از این سلبریتیها، باوجود همکاری با ضدانقلاب و شبکههای ماهوارهای فارسیزبان معاند در ایران حضور داشتند و از اعتماد مردم سوء استفاده کردند و امروز که پردهها کنار رفته مشاهده میشود در آغوش آنها قرار دارند. افرادی مانند حمید فرخنژاد یا احسان کرمی و برزو ارجمند که یک روز در زمان حادثه متروپل برگزاری مراسم سلام فرمانده را تقبیح میکردند، اما چندی بعد مشخص شد در همان زمان، خودشان در عروسی خواننده مستهجنخوان لسآنجلسی حضور پیدا کردهاند.
بخش دیگر، سلبریتیهایی بودند که تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا رضایت غربیها را جلب کنند. آنها در این مسیر با ضربه زدن به مردم و نظام جمهوری اسلامی سعی کردند تا مقدمات اقامت خود در اروپا و آمریکا را فراهم کنند. محمد عمرانی بازیگر سریال مختار را میتوان در این دسته گنجاند.
در این میان عده زیادی از چهرهها هم بودند که تحت فشار رسانهای ضدانقلاب مجبور به واکنش در شبکههای اجتماعی شدند حتی برخی به صورت جو زده از ادامه فعالیت در ایران، خداحافظی کردند، هرچند که چند ماه بعد با آرام شدن اوضاع، چراغ خاموش فعالیت خود را ادامه دادند.
این کتاب به همت حمیدرضا تاجی و بر مبنای تولیدات تحقیقی گزارشگران و خبرنگاران فارس در ۳ فصل و ۲۳۸ صفحه گردآوری شده و در حال حاضر چاپ دوم این اثر در بازار کتاب موجود شد.
پایان پیام/